شبکه اجتماعی توئیتر از حذف یکی از توئیتهای خامنهای در حساب توئیتر شخصی وی خبر داد و اجازه توئیتهای جدیدی هم به وی نداد تا وی آن توئیت تروریستیاش را خودش بردارد و قوانین آن شبکه اجتماعی را رعایت کند.
واقعاً خندهدار است کسی که خود را رهبر و مرجع تقلید و نفر شماره یک مملکت میداند، برای حل و فصل مسایل داخلی خود و تحمیق و نیز روحیه دادن به نیروهای وارفته خود مجبور به تکرار و تأیید دوباره اظهاراتش درباره یک فتوای رسوای خمینی ملعون میشود. و این در شرایطی است که رژیم در انزوای کامل بینالمللی و انزجار تودهیی داخلی قرار دارد.
سلمان رشدی پس از ۵۹۸کجا؟ خامنهای پس از برجام کجا؟
صدور آن فتوا و ایجاد یک بحران از یکطرف، نشانگر ماهیت ارتجاعی خمینی بود و از طرف دیگر عملیات فریب خمینی برای سرپوش گذاشتن بر شکستهایش در جنگ و مهار بحران پس از جامزهر آتشبس بود.
در بهمنماه ۱۳۶۷خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد. آیا رشدی همان موقع این کتاب را نوشته بود؟ خیر ماهها قبل از آن، پیش از اینکه خمینی این فتوی را بدهد، در پاکستان و هند چندین جای دیگر تظاهرات و کشت و کشتار در مورد جریان رشدی شده بود. خمینی در بهمنماه ۶۷وقتی که صدای اعتراض علیه شکستش در جنگ حتی در داخل خود رژیم هم بلند شده بود و برخی مقامهای رژیم از جنگ فاصله میگرفتند، موقعیت را مغتنم شمرد تا با درست کردن یک بحران به نام سلمان رشدی، بتواند بر مسائل داخلی خودش و پر کردن خلأ جنگ فائق شود.
توئیتر و حذف فراخوان تروریستی خامنهای
اما خامنهای در شرایطی میخواهد از فتوای امامش ارتزاق کند که نمایندگانش در مشهد و شیراز صریحاً در تریبون نمایشات جمعه رژیم میگویند که کسی برای حرفهای خامنهای تره هم خرد نمیکند. همین چند روز پیش خامنهای به جناحهای رژیم ابلاغ کرد در جریان راهپیمایی ۲۲بهمن بههمدیگر نپرند ولی هیچکس گوش نداد. در چنین وضعیتی خامنهای ناگزیر دوباره سراغ بحرانسازی و صدور بحران میرود تا نگاهها را به آن سمت برگرداند. این هم بهمثابه از این ستون به آن ستون فرج است و بازسازی همان داستان خمینی در بحران پس از جنگ ضدمیهنی.
اگر چه در سال ۶۷صدور این فتوا از طرف خمینی باعث شد کشورهای اروپایی تصمیمی جمعی بگیرند تا سفیران و کارداران خود را از تهران فرابخوانند، اما رویکرد استمالت و مماشات حاکم بر سیاست اروپا رفتهرفته به چشمپوشی از این نقض آشکار پرنسیپها و اصول و روابط بینالمللی منجر شد.
اروپا و هر کشور دیگری که میخواهد با تروریسم مقابله کند اکنون سالهاست که به تجربه دریافته است تنها راه مقابله با این رژیم، قاطعیت است و بس! خلعید از این رژیم در منطقه، اولین قدم ضروری برای مقابله با این پدیده شوم است که امروز تمامی منطقه و جهان را تهدید میکند.
اکنون یکی از پایهایترین رویههایی که جهان متمدن باید با قاطعیت و بهنحوی گسترده در مقابل آخوندها در پیش گیرد، بستن تمامی کانالها و شبکههای ارتباطی جهان بر روی دستگاه تبلیغاتی آخوندهاست.
اجازه دادن به آخوندها برای استفاده از وسایل و امکانات ارتباط جمعی جهت اشاعه تروریسم و بنیادگرایی، چشم بستن به نقض تعهدات حقوقبشری و ارزشهایی است که بشریت فعلی روی آن بنا شده است.