ذوبآهن اصفهان اولین و بزرگترین کارخانه تولیدکننده فولاد ساختمانی و ریل آهن در ایران است. این کارخانه در ۱۳۴۴ شمسی در شهرستان لنجان در جنوب غربی استان اصفهان تأسیس و در ۱۳۵۰ به بهرهبرداری اولیه رسید.
کارهای اجرایی احداث ساختمان واحدهای مختلف کارخانه با مشارکت شوروی سابق با ایجاد کارگاههای ککسازی، اگلومراسیون و کورهبلند شماره ۱ از سال ۱۳۴۶ آغاز شد. سرانجام در دیماه ۱۳۵۰ با بهرهبرداری از مجتمع و تولید چدن به نتیجه رسید اما تولید محصولات فولادی با راهاندازی بخش فولاد و مهندسی نورد در دیماه ۱۳۵۱ به بازدهی و ثمر رسید. این کارخانه نقش بسیار مهمی در شکلگیری صنایع فولاد ایران ایفا نمود بههمین دلیل عنوان ستون فقرات صنعت کشور و لقب مادر صنایع فولاد کشور را به خود اختصاص داد.
با گذشت زمان و گسترش سایر بخشهای این کارخانه عظیم و بزرگ که در خاورمیانه رقیب و همانندی نداشت، شرکت ملی ذوبآهن اصفهان توانست علاوه بر تأمین کامل نیازهای داخل کشور، توانایی ارائه و صدور محصولات تولیدیاش به بیش از ۲۳کشور اروپایی، آسیایی و آفریقایی را هم بهدست آورد.
اما در حاکمیت غارت و چپاول ولایت فقیه، سر نوشت این مجموعه بیبدیل هم، چون سایر مجموعههای تولیدی و صنعتی چیزی جز انهدام و غارت و ورشکستگی نبود.
این مجموعه بینظیر که از آغاز تأسیس بهصورت کامل تحت پوش دولت قرار داشت با پیروزی انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران تحت سیطرههای باندهای غارتگر رژیم قرار گرفت و در سایه حاکمیت ننگین ولایت فقیه مانند سایر مجموعههای تولیدی به سرعت مسیر انهدام و ورشکستگی را طی کرد تا جایی که در سال ۹۱ بهعلت افزایش بدهیهایش ۵۱درصد سهام آن به شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی(شستا) که یک سازمان غیردولتی است فروخته شد.
عوامل و مؤلفههای تاثیرگذار در ورشکستگی ذوبآهن
در کلیترین صورت مؤلفههای زیر نشاندهنده ورشکستگی این مجموعه بزرگ صنعتی در میهن اشغال شده میباشد:
۱- ساختار فاسد سیاسی نظام و رانتخواران حکومتی
۲- واردات آهن توسط باندهای غارتگر حکومتی
۳- تجهیزات فرسوده و از دور خارج شده کارخانه
۴- ورشکستگی بانکها و مؤسسات مالی رژیم
۵- عدم تأمین مواد اولیه ذوبآهن
فساد نهادینهشده و رانتخواران حکومتی
بیتردید مهمترین و اصلیترین فاکتور ورشکستگی این کارخانه همانند سایر موارد به فساد نهادینه شده حکومتی و رانتخواران حکومتی اختصاص دارد. در تأیید این مطلب سایت حکومتی اقتصاد بازار ۲۰تیر ۹۷ اینگونه اعتراف میکند:
«در مجموعههایی همچون ذوب آهن شاهد مشکلات سوءمدیریت و رانت و... هستیم که شدت و ضعف آن متفاوت است و این شرایط موجب میشود این مجموعه ضررده شود».
در یک نمونه دیگر خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت ۲۲مرداد ۹۷ تحت عنوان ۳۰۰میلیارد تومان سود فولاد از محل رانت عاید ۱۰۰نفر شده است مینویسد:
«شرکتهای فولادی باید ورقهای فولادی خود را در بورس کالا با نرخ ورق ۲۴۰۰تومان به فروش برسانند این در حالی است که این نرخ در بازار آزاد و با توجه به نرخ جهانی فولاد بالای ۵۰۰۰تومان بوده و در نهایت فولاد با قیمت هر کیلو ۶۰۰۰تومان به دست مصرفکننده نهایی میرسد. در هفته گذشته حدود ۳۰۰میلیارد تومان از محل رانت ایجاد شده در بحث فروش محصولات فولادی سود عاید ۱۰۰نفر شده که غیرقابل قبول است».
وارادات آهن توسط باندهای غارتگر حکومتی
یکی از دیگر عوامل مؤثر در ورشکستگی ذوبآهن اصفهان واردات آهن توسط باندهای غارتگر حکومتی است که انواع گوناگون آهن را با قیمت ارزانتر به کشور وارده نموده و در نتیجه باعث رکود بازار فروش تولیدات این کارخانه و نابودی صنعت مادر کشور شدهاند.
رسانه تسنیم ارگان تروریستی سپاه قدس ۱۶اردیبهشت ۹۶ در این باره اینگونه اعتراف میکند:
«برخی از مسئولان وزارت راه برای رفتن به سفرهای خارجی و درآمد هنگفت ناشی از واردات، مانع خرید کالاهای داخلی میشوند... وزارت راه بهجای حمایت از تولید ریل ملی و خرید تولیدات ذوبآهن اصفهان، به ورود کالاهای مشابه به داخل رو آورده و همین واردات، کارخانه را در آستانه ورشکستگی قرار داده است».
در یک نمونه دیگر سایت وزارت صنایع رژیم ـ ۱۲شهریور ۹۴ـ از قول بهاصطلاح دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد رژیم مینویسد:
«چین با در اختیار گرفتن بازار فولاد ایران و صادرات انواع محصولات فولادی اعم از شمش و ورقهای گرم و سرد، صنایع فولادسازی ما را به رکود کشیده است».
تجهیزات فرسوده و از دور خارج شده کارخانه
از دیگر مؤلفههای بسیار مؤثر در ورشکستگی این صنعت بیبدیل میهن تجهیزات قدیمی و فرسوده خطوط تولید کارخانه است که باعث افزایش هزینه تولید شده است.
در تأیید این نکته سایت حکومتی اقتصاد بازار ۲۰تیرماه ۹۷ هم اعتراف میکند: «بخشی از خطوط تولید کارخانه ذوبآهن فرسوده شده است و برای بازسازی و نوسازی، نیازمند تعطیلی و توقف تولید یک یا ۲ساله این خطوط است تا کارخانه دوباره احیا و به بهرهبرداری برسد، اما بهدلیل اینکه سیاست ذوبآهن اصفهان تولید و فروش محصول است، این کار در عمل، شدنی نیست».
ورشکستگی بانکها و مؤسسات مالی رژیم
ورشکستگی بانکها و عدم توانایی پرداخت حقوق بازنشستگان یکی دیگر از مؤلفههای مخرب و خانمانسوز در ورشکستگی این صنعت مادر در کشور میباشد چرا که پرداخت حقوق بازنشستگان ذوبآهن از بودجه جاری کارخانه پرداخت میشود. علاوه بر این با خصوصی شدن فولاد مبارکه و فولاد خوزستان که به همراه ذوبآهن اصفهان عضو صندوق بازنشستگی شرکت ملی فولاد هستند، پرداخت حقوق بازنشستگان این دو شرکت هم به ذوبآهن اصفهان محول شده که در سال بار مالی ۲۸۰میلیارد تومانی را به ذوبآهن تحمیل میکند.
عدم تأمین مواد اولیه برای ذوبآهن
عدم تأمین مواد اولیه هم یکی دیگر از مؤلفههای ویرانگر در این مؤسسه تولیدی میباشد. شاهد بر این مطلب اعتراف خبرگزاری حکومتی ایلنا به تاریخ ۲۶آذر ۹۷ است. این خبرگزاری بهنقل از یکی از دستاندرکاران حکومتی در این کارخانه بزرگترین چالش ذوبآهن اصفهان را عدم تأمین مواد اولیه برای کارخانه معرفی کرده است.
نگاهی کوتاه و گذرا به رسانههای حکومتی بهخوبی ابعاد ویرانگر ورشکستگی ذوب آهن اصفهان تحت حاکمیت فاسد و تبهکار آخوندی را نشان میدهد:
سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک ۲اردیبهشت ۹۶ در ارتباط با ورشکستگی ذوبآهن اصفهان که سوژه اول تمامی رسانههای حکومتی شد تحت عنوان معضل بدهیهای انباشته بر دوش ذوبآهن اصفهان مینویسد:
«اعلام خبر ورشکستگی ذوبآهن اصفهان با ضرر ۱۵۰۰میلیاردی، در سال گذشته خبری بود که در لحظه اول، بسیار شوکآور بود. طی ۳سال اخیر زیان انباشته این شرکت از سرمایه ثبتی آن بالاتر رفته است و اکنون ماهانه ۱۰۰میلیارد تومان ضرر میدهد و با زیان انباشته ۱۵۱۳میلیارد، تابلوی مجسم نابودی صنعت فولاد در کشور شده است».
این منبع در ادامه ضمن اعتراف به اینکه «با توجه به شرایط کنونی ذوبآهن اصفهان و بدهی حدود ۶۰هزار میلیارد ریالی، کسی مشتری خرید سهام این شرکت نیست» اضافه میکند:
«نمایی کلی از ورشکستگی ذوبآهن اصفهان با سرمایه ثبت ۷۸۶میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان یکی از واحدهای بزرگ صنعتی در کشور شمرده میشود که در شرایط فعلی با زیان انباشته ۱۵۱۳میلیاردی یعنی نزدیک به ۲برابر سرمایه ثبتشده خود روبهروست. این مجموعه با داشتن رکورد ۲۹۸۳میلیارد تومان وام، یکی از بدهکارترین مجموعههای صنعتی کشور هم شمرده میشود که با داشتن بدهی ۶۵۸میلیاردی چشمانداز مشخصی برای پرداخت این تسهیلات وجود ندارد. از سوی دیگر نمیتوان انتظار داشت زیان انباشته ۱۵۱۲میلیارد و ۴۴۰میلیون و ۱۰۰هزار تومانی این مجموعه در شرایط کسادی بازار و شیبهای کاهشی نمودارهای تولید و فروش ذوبآهن جبران شود. به بیان دیگر، وقتی یک مجموعه ماهانه حدود ۱۰۰میلیارد تومان ضرر میدهد، در حالی که تنها موجودی نقد ته کیسه ذوبآهن فقط ۱۴۰میلیارد تومان مانده، بهتر نیست با تعطیلی آن، هوای پاک را برای مردم، آب زاینده رود را برای اصفهان و جلوگیری از ضرر و زیان را برای اقتصاد ملی به ارمغان بیاوریم»؟
در یک نمونه دیگر خبرگزاری مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت ۲۸خرداد ۹۷ پس از اعتراف به اینکه این شرکت با ۳چالش بزرگ شامل بدهیهای مالی و بانکی، آب و تأمین نقدینگی مواجه است بهنقل از یکی از کارگزاران حکومتی این چنین اعتراف میکند:
«سرمایه در گردش ذوبآهن منفی است و کارشناسان اقتصادی بهخوبی میدانند مجموعهای که سرمایه در گردش منفی داشته باشد در حقیقت باید اعلام ورشکستگی کند».
این منبع در ادامه ضمن اقرار به اینکه «در تلاش هستیم با به وثیقهگذاری بخشی از داراییهایمان امکان انتشار اوراق فراهم شود تا بتوان ۵۰۰میلیاردی که امروز کسری نقدینگی برای اجرای پروژههاست را تأمین کنیم» به غارتگری ایادی رژیم در واگذاری ذوبآهن اینگونه اعتراف میکند:
«زمانی که ذوبآهن را به تأمین اجتماعی واگذار کردند مانند گوشت قصابی به مسلخ بردند، ذوبآهن خالی را دادند و برای زنجیره تأمین آن با مشکل مواجه شدند».
ملاحظه میکنید زیرساختهای اقتصادی میهن ما که حاصل کار و دسترنج دهها میلیون نفر از مردم ایران در طول تاریخ میباشد چگونه و چطور توسط حاکمیت فاسد و تبهکار آخوندی منهدم و نابود میشوند.
و تنها راه در مقطع بسیار حساس و فوقالعاده کنونی، خلع حاکمیت همین رژیم فاسد است. امری که در تحقق آن تردیدی نیست.