بار دیگر کارگران ایران در آستانه ۱۱اردیبهشت(۱مه ۲۰۱۸)، روز جهانی کارگر، از حق برپایی تظاهرات و گردهمایی در ایران محروم هستند. همچنان، کارگران ایران نمیتوانند در روز جهانی کارگر و در دفاع از مطالبات و خواستههایشان، مانند دیگر همتایان خود در سراسر جهان، گردهم بیایند.
مطالبات کارگران، بهدلیل وخامت اوضاع اقتصادی افزایش پیدا کرده و مسلماً با این وضع، کارگران اولین قشری هستند که بهعنوان موتورهای اصلی اقتصاد و صنعت جامعه متحمل بیشترین ضررها میشوند. این موضوع در تمام جوامع یکسان است اما در ایران این قضیه حادتر است.
دولت باید کار را برای کارفرما تسهیل کنند؛ تأمین نقدینگی و مواد اولیه، تجهیز کارگاهها، نظارت بر کیفیت کالاهای صادراتی جهت جلوگیری از بدنامی، فراهم کردن زمینهٔ صادرات و حمایت از کارفرما در مقابله با مشتری خارجی از جمله کمکهایی است که جهت رونق اقتصادی میتواند انجام گردد. البته اینها مانند خانهدار شدن کارگران، در حد رویا باقیمیماند؛ چرا که خانه از پایبست ویران است و سیستم دولتی به جای انجام این مهم، فقط به فکر واردات کالاهایی از قبیل مسواک و... است!
نیمنگاهی به گوشهیی از وضعیت حقوقی و معیشتی کارگران در ۵سال اخیر نشان میدهد که جامعه کارگری ایران یکی از سختترین دورانهایش را سپری میکند. کارگران ایران در چند سال اخیر تبدیل به «آسیبپذیرترین قشر جامعه ایران» شدهاند.
این سوءمدیریتها و عدم مسئولیتپذیریها به این خاطر است که حق کار ادا نمیشود. هر کس هر کجا هست، باید کیفیّت کار را بالا ببرد. بهعنوان مثال اگر یک استاد برای تدریس وقت نگذارد و با مطالعه خودش را آماده نکند، حقّ کار را ادا نکرده است و یا اگر یک مدیر یا وزیر یا نماینده مجلس خودش را وقف کارش نکند و وقتش و نیرویش را صرف کارش نکند، حقّ کار را ادا نکرده است. به عبارت دیگر هر کس هر مسئولیتی که قبول میکند باید با همه وجود دنبالش باشد و زمان را صرف امور شخصی نکند.
در حال حاضر بسیاری از کارگرانی که در واحدهای کوچک تولیدی و صنعتی کار میکنند، کارشان را از دست دادهاند اما بهدلیل عدم ثبت این شرکتها در فهرست صنف کارفرمایان، آمار دقیقی از این کارگران در دست نیست. دلیل اصلی بیکاری و اخراج کارگران در ایران را عدمحمایت از تولیدات داخلی میدانند. در واقع اصلیترین خواسته کارگران از دولت خاتمه دادن هجمه به تولیدات ملی کشور با افزایش واردات است. چرا که اگر توانایی ساخت جنسی در داخل هم وجود داشته باشد، هستند افرادی که با فشار، رشوه، تهدید، جنایت و... جلوی آن را میگیرند یا طرف را پشیمان میکنند تا خودشان سودهای کلان به جیب بزنند.
اخراج، تعدیل و بیکاری کارگران تنها بخشی از مشکلات کارگرانی است که حق اعتراض نسبت به زیر پا گذاشته شدن حقوقشان را پیدا نمیکنند، در صورت کوچکترین مخالفت با کارفرما کارشان را از دست خواهند داد و پناه بردن به اصناف و سندیکاهای کارگری دردی از آنها دوا نخواهد کرد.
وضعیت کارگران در ایران از جوانب مختلف طی سالیان اخیر رو به قهقرا داشته و تبدیل به یک بحران جدی گردیده است. از نقطهنظر اقتصادی، دغدغه کارگران، بیکاری چندمیلیونی از یکسو و دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر از سوی دیگر است. بهطوریکه بسیاری از نیازهای انسانی نظیر تغذیه سالم و مقوی، آموزش، بهداشت، مسافرت و… برای کارگران تبدیل به کالاهایی لوکس و دستنیافتنی شده است. در مورد نیازهای اساسی نظیر خوراک و پوشاک، خانوادههای کارگری مجبورند محدودیتهای زجرآور را تحمل کنند. دولت برای تعیین دستمزد کارگران حتی حاضر به رعایت قانون کار که تأکید دارد حداقل دستمزد باید نیازهای یک خانواده را برآورده کند، نیست.
سطح ایمنی و بهداشت کار بسیار پایین است و عدم رعایت ایمنی در کارگاههای صنعتی و ساختمانی، کارگران را به کام مرگ میبرد. حوادثی نظیر آتشسوزی ساختمان پلاسکو و ریزش معدن زمستان یورت که منجر به کشته شدن ۴۳تن از معدنچیان شد، تنها نمونههایی از حوادثی است که رخ داده است.
این در حالی است که دستمزدهای کارگران ماهها معوق میشود و زندگی فقیرانه کارگران را با تباهی مواجه ساخته است. روند معوقشدن دستمزد کارگران نسبت به سالهای گذشته متأسفانه رشد قابلتوجهی دارد.
مجموع این حوادث، سیل بیرویه واردات، عدم مدیریت صحیح منابع و مسائلی از این قبیل در قالب تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ بروز پیدا کرد و شاهد اعتراضات شدید مردم به ساختار مدیریتی و بیعدالتی بودیم. در سال گذشته نیز شاهد تجمعات مختلف کارگری در اکثر بخشهای صنعتی و خدماتی و دولتی در نقاط مختلف بوده و شاهد حضور خانوادههای آنان نیز بودیم.
با همه این مشکلات و معضلات، باید روز جهانی کارگر را یک روز مؤثر در آینده رژیم دانست، چرا که اگر کارگران متحد و همدل و یکصدا مطالباتشان را فریاد بزنند، میتوان به آینده امیدوار بود و با امید زندگی کرد.
سلام بر کارگر. به امید آزادی. درود بر آزادیخواهان.
شایان
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند