«زنان شورشگر در سراسر ایران رژیم را به چالش میکشند و میگویند: ما کابوس شما هستیم و بدانید که سرنگون خواهید شد.» (مریم رجوی)
سرشکستگی مفتضحانه در نمایش انتخابات، افزایش چشمگیر نارضایتیهای اجتماعی و درگلخلیدگی خامنهای در بحران غزه، وضعیت جدیدی را در کشور بهوجود آورده است. این وضعیت جدید را کارشناسان حکومتی «شرایط حساس» (۱) مینامند. «شرایط حساس!» اسم مستعار در چشمانداز بودن غلیان خشم انفجاری جامعه و ظهور سلسلهیی از قیامهای مهارناپذیر در تهران و شهرها و استانهای میهن اسیر است.
شعار زن مقاومت آزادی
در چنین فضایی، رشد تصاعدی عملیات اختناقشکن کانونهای شورشی با شعار «زن مقاومت آزادی»، کاتالیزور لازم را برای اشتعال و سمتوسو دادن به فرایندهای قیامبرانگیز ایجاد میکند؛ زنان و دختران شجاع میهنمان مشعلداران هدایت این فرایندهای سلسلهوار و توقفناپذیر به سمت شورش و قیام هستند. بیسبب نیست که خامنهای در نماز عید فطر بیقافیه و ناگهانی «هنجارشکنی دینی!» را بهانه میکند و از شحنههایش میخواهد که نسبت به آن «کوتاهی» نکنند. او به این وسیله دارد به گسترش شعار «زن مقاومت آزادی»، در بستر عملیات کانونهای شورشی رسید میدهد.
«نظام جمهوری اسلامی درصدد آن نیست که کسانی را بزور وادار به دینداری کند اما در مقابل هنجارشکنی دینی هم وظیفه دارد؛ نباید کوتاهی کنیم، و مسئولین و آحاد مردم و آمرین به معروف و ناهین از منکر، در این زمینه وظیفهی خودشان را باید انجام بدهند.» (سایت خامنهای. ۲۲ فروردین ۱۴۰۳)
هنجارهای خامنهای
این کدام هنجار است که میشکند و شکستن آن با شکستن استخوانهای نظام مبتنی بر سلطنت فقیه در ارتباط مستقیم است؟ چه کسانی هنجار مطلوب خامنهای را میشکنند؟
اطلاعیهٔ نیروی سرکوبگر انتظامی مشخص کرد که منظور خامنهای از مقابلهٔ «مسئولین و آحاد مردم!» با «هنجارشکنی» طبق معمول زنان و دختران هستند.
اکنون بیش از پیش واضح است که خامنهای بهدنبال ناکامی در جنگ غزه و نیز شکست در انتخابات نمایشی از جانب زنان بهپاخاستهٔ ایران خطر سرنگونی را احساس میکند و برای مهار این بالندهترین قشر جامعه خواهان بهکارگیری خشونت است؛ بنابراین موضوع، نه «حجاب و عفاف!» مورد ادعای این نظام سراپا فاسد، بلکه مقاومت و آزادیخواهی زنان ایران است. آخوند رحیمآبادی، امام جمعهٔ بیرجند به صراحت به این موضوع اعتراف کرده است:
«مسأله که این دو تار مو نیست، هزار نکته باریکتر از مو تو همین دو تار مو به حسب ظاهر هست؛ مسأله براندازی است؛ مسأله از بین بردن حاکمیت است.» (تلویزیون رژیم. ۲۴ فروردین ۱۴۰۳)
این حرف آخوند شمسی فر امام جمعه خرم آباد هم قابل توجه است:
«اگر امر به معروف و نهی از منکر راه نیفتد، وضع از این بدتر خواهد شد اون وقت مانند یک کشتی است که یک نفر سوار شده زیر پای خودش رو سوراخ کند، بگوید به شما چه من زیر پای خودم را میخواهم سوراخ کنم. خوب، اگر سوراخ کردی تو فقط غرق نمیشوی، جامعه [بخوانید حاکمیت] را هم غرق میکنی»! (تلویزیون شبکة افلاک. ۲۴ فروردین ۱۴۰۳)
آری، مسأله اول و آخر این رژیم براندازی است. خامدلانه گمان میکند اگر برای سرکوب زنان، شمشیر از رو ببندد، خواهد توانست بر شکافهای حکومتش فائق بیاید و خطر سرنگونی را به تعویق بیندازد.
بمبهای ساعتی
زنان و دختران ایرانی پیشگامان شورش و قیام در میهن به بندکشیده هستند. پتانسیل و انرژی قیامآفرین آنان از آگاهی نسبت به ستم مضاعف سرچشمه میگیرد. آنان آنتیتز بنیادگرایی دینی هستند. از این رو «هنجارشکن» نام گرفتهاند.
شکنجهٔ دهها هزار زن در زندانهای سیاسی و اعدام هزاران تن از آنان، تیرباران زنان باردار و شکنجهٔ مادران در برابر فرزندان، تنزل دادن موقعیت اجتماعی و اقتصادی زنان به شهروندان درجهٔ دو، کنترل رفتوآمد زنان در خیابانها، تحمیل پوشش اجباری، سلب حق طلاق و حق حضانت فرزندان از زنان، رواج اشکال منحط تبعیض جنسیتی مانند چندهمسری و ازدواج موقت، اعمال مجازاتهای قرونوسطایی و زجرآور مانند سنگسار، بیعدالتی و تبعیض در مشارکت اقتصادی و اشتغال و تحصیل زنان، فروش اعضای بدن دختران معصوم و هزاران سرکوفت و تحقیر دیگر، از زنان و دختران ایران بمبهای ساعتی ساخته است.
قدرت سرنگونکننده
زنان ایرانی با پیشینه و زمینهیی که اشاره کردیم، مخاطبان حقیقی این ندای آتشین مریم رجوی هستند:
«به خواهرانم در سراسر ایران باید بگویم که هر چند درد نابرابری و تحقیر و اهانت، همهی وجودتان را در هم میفشارد، هر چند که آخوندها حقوق و آزادیهای فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسیتان را زیر پا گذاشته و میخواهند از هویت انسانی ما چیزی باقی نگذارند، اما در شما چنان قدرتی نهفته است که زن ایرانی را نیروی سرنگونکنندهٔ رژیم آخوندی کرده است.»
«وقتی در قلب تهران قیام میکنید... خواسته مردم ایران را ارادههای شما محقق میکند و این شمایید که آینده ایرانید.
دشمنیها و جنایتهای رژیم آخوندی علیه شما، به این دلیل است که از شما وحشت دارند. جامعهٔ ایران آکنده از نوخواهی و عطش سوزان برای تغییر است. نیروی فشرده شدهی تغییر در ایران، در شما بهعنوان پیشتازان این مبارزه است. شکست قطعی بنیادگرایی از شما ساخته است.» (مریم رجوی. کتاب «زنان نیروی تغییر»)
***
با این درجه از آگاهی اجتماعی و آمادگی زنان برای برانگیختن و هدایت اعتراضات اجتماعی، بهیقین باید گفت بازگشت به گشت ارشاد یا هر چیزی مشابه آن و بالابردن دز سرکوب، جز آنکه جرقههای قیام را برانگیزد، درآمد دیگری برای خامنهای نخواهد داشت. پاسخ آتشین کانونهای شورشی به دور جدیدی از سرکوب زنان، گواه این واقعیت است. بجنگ تا بجنگیم
پانوشت:
(۱) کارشناس حکومتی رحمان قهرمانپور ـ انتخاب. ۱۸ فروردین ۱۴۰۳