در حالی که با انتشار اسناد و مدارک خیانتها و غارتگریهای مجلس ارتجاع، تشت رسوایی این کانون فساد، از بام عالم بهزیر افتاده، خلیفهٔ ارتجاع در دیدار با جمعی از عوامل رژیم در آذربایجان شرقی، باز هم در مورد لزوم شرکت در نمایش مفتضحش منبر رفت. وی بدون آنکه بهروی نامبارک بیاورد، آن همه فضیحت را زیرسبیلی رد کرد و گفت: «همه باید در انتخابات شرکت کنند. انتخابات رکن اصلی نظام است». اما با وجود همهٔ مایهیی که خامنهای در وقاحت و دجالیت دارد، با اقرار ناگزیر بهفسادی که سراپای رژیمش را فرا گرفته، بلافاصله گفت: «راه اصلاح کشور انتخابات است». ولیفقیه ارتجاع افزود: «آن کسانی که دنبال این هستند که مشکلات را برطرف کنند، ترمیم کنند، بایستی بهانتخابات رو کنند، راه درست انتخابات است».
از آنجا که فضیحتهای برملا شده در مجلس ارتجاع بهعنوان یکی از کانونهای خیانت و چپاول این رژیم، موجب تشدید بحران درونی رژیم و بهجان هم افتادن وحوش ولایت شده، ولیفقیه ارتجاع در همین جا هم ناچار از تلاش برای دهنه زدن بهآنها شد و افزود: «آن کسانی که در میدان انتخابات وارد میشوند از بد دهنی و توهین و اهانت بهدیگران اجتناب بکنند... از سیاهنمایی اجتناب کنند. این جور نباشد که بعضی برای اینکه توجه مردم را بهخودشان جلب کنند، سیاهنمایی کنند؛ سیاهنمایی غلط و خلاف واقع و دروغ است».
واقعیت این است که آش فضیحت انتخابات خامنهای آن قدر شور شده که حتی گماشتگانش در نمایشهای جمعه هم مکرر اعتراف میکنند که اطرافیانشان هم بهآنها میگویند: «آقا چه انتخاباتی چرا ما در انتخابات شرکت کنیم» (آخوند صدیقی در جمعهبازار تهران ـ ۲۷بهمن).
خامنهای با وقاحت، از انتخاب اصلح توسط شورای نگهبان ارتجاع دم زد و گفت: «مردم باید دنبال انتخاب اصلح باشند البته در درجه اول حضور مردم است در درجه بعد انتخاب اصلح است انتخاب اصلح یعنی آن کسانی که مطرح میشوند چون از زیر نگاه شورای نگهبان گذشتهاند، همهشان صالحند».
این اظهارات در حالی است که یکی از اعضای کنونی مجلس ارتجاع (هدایتالله خادمی) که توسط همین شورای کذایی انتخاب اصلح شده، در جریان جنگ گرگها، پتهٔ شورای نگهبان را روی آب انداخت و فاش کرد: «تأیید صلاحیت خرید و فروش میشود! و برای رفتن بهلیست هم پول میگیرند!» وی توضیح داد که بهاو «گفتند ۱۲۰هزار دلار باید بدهی تا تأییدت کنیم!» (تلگرام چند ثانیه ـ ۲۵بهمن).
البته این رقم برای نشستن بر سر سفرهٔ قدرت و غارت مجلس ارتجاع، قیمت زیادی نیست و شورای نگهبان و بیت خامنهای به نامبرده تخفیف دادهاند؛ چرا که کمترین درآمد نمایندگی در مجلس ارتجاع حقوقهای ۲۵۰میلیون تومانی است، آنها گاه برای تصویب یک قانون مورد نظر ارباب قدرت و ثروت که همان سپاه پاسداران خامنهای است، دهها و صدها برابر این رقم دستخوش میگیرند. اظهارات یکی دیگر از اعضای مجلس بهنام رشیدی کوچی گویاست. وی فاش کرد «۱۵۰ تا ۲۰۰میلیارد تومان میدادند که بروم مصاحبه کنم بگویم قصه واردات خودرو منتفی است». وقتی مجری مربوطه با حیرت میپرسد: «مجلس رفتن اینقدر (درآمد) دارد واقعاً؟!». رشیدی جواب میدهد: «برای کسی که دنبالش باشد، بله! خیلی بیشتر از اینقدری هم که شما فکر میکنید دارد!» (تلگرام «آقای اقتصاد» ـ ۲۶بهمن).
و حالا خلیفهٔ ارتجاع را بنگرید که تا گردن در گنداب این فضیحتها فرو رفته، اما از فرط لاعلاجی، بر طبل بیعاری میکوبد و همین گنداب رسوایی را «رکن اصلی نظام» میخواند یا «گذشتن از زیر نگاه شورای نگهبان» را بهعنوان معیار صلاحیت بهخورد پا منبریهایش میدهد اما به روی نامبارک نمیآورد که این شورا تأیید شدگان چندین و چند بارهٔ خود را هم در شعبدهٔ خالص سازی به دستور خود او رد صلاحیت میکند.
آری، خامنهای میتواند باز هم از این ادعاهای مسخره بکند و یابوی خود را در میدان وقاحت تا هر کجا که میخواهد بتازاند، اما نمیتواند این واقعیت را تغییر بدهد که «در این رژیم، جایی برای «انتخاب» نیست، زمان «انقلاب» است!» (مسعود رجوی ـ ۵بهمن ۱۴۰۲).