در روزنامههای حکومتی شنبه دوم مرداد با درشتنمایی اشک تمساح خامنهای مثل «مردم ناراحتیشان را بروز دادند گلهای از آنان نیست»، تلاش کردهاند قیام مردم خوزستان و سایر استانهای بهپا خاسته را کماکان در حد اعتراض به مشکل آب تقلیل دهند. به همین دلیل هیچیک کوچکترین اشارهیی به شعارهای مردمی علیه نظام ولایت فقیه و شخص خامنهای نکردهاند. روزنامههای باند خامنهای تلاش کردهاند خامنهای و نظامش را در ببرند بحران آب خوزستان را به «بی تدبیری» باند روحانی تنزل دادهاند. روزنامههای باند مغلوب هم بدون اسم بردن از سپاه و نهادهای زیر فرمان خامنهای سیاستهای کلان نظام را اسباب ایجاد این بحران تعریف کردهاند.
آتش زیر خاکستر؛ با اندک بادی شعلهور شده
مضمون مشترکشان آنجاست که ناخواسته در وحشت از قیام مردم بپاخاسته به نفرت مردم و شکاف بین مردم و نظام اعتراف کردهاند.
«آژیر خطر را خاموش نکنید» عنوان مطلبی در آرمان از باند مغلوب است که از جمله به نظام هشدار داده: «اعتراضات مردمی اخیر در استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان به بهانه قطعی برق و کمبود آب نیز یک نوع آژیر خطر است که نشاندهنده عمق نارضایتی از وضعیت معیشت و بیکاری گسترده مردم این دو استان است. متولیان باید به جای خاموش کردن این آژیر خطر بهفکر چارهاندیشی اساسی برای آن باشند. اینها آتش زیر خاکستر هستند که با اندک وزش بادی شعلهور میشوند. چارهاندیشی برای این مشکلات با سخندرمانی حل نمیشود».
روزنامه وطن امروز از باند خامنهای هم ابتدا به تراکم مطالبات مردمی اشاره کرده و نوشته: «مشکلات مردم اکنون فقط مسأله کمآبی نیست. مشکلات اقتصادی در رأس مشکلات مردم است و قطعاً تاثیر محوری در شکلگیری اعتراضات اخیر در برخی شهرهای خوزستان دارد». این روزنامه در ادامه با اشاره تلویحی به مجاهدین و کانونهای شورشی نوشته است آنها «تروریستها تلاش کردهاند هر نوع اعتراضی در ایران را تبدیل به یک بحران امنیتی کنند. به همین خاطر است که اساساً یک نگرش واقعبینانه در کشور بحث تجمعات اعتراضآمیز را در شرایط فعلی خطرناک و مخل امنیت عمومی میداند». جالب اینجاست که در ادامه نوشته است: «نکته مهمتر این است که باب و بستر اعتراض در کشور وجود دارد».
مشابه همین مضمون در روزنامه ایران ارگان دولت روحانی دیده میشود. این روزنامه در سرمقالهاش به قلم علی ربیعی به «۵مسأله کلان» در نظام اشاره کرده که «ظرفیت تبدیل شدن به بحران را دارد». بعد از تحریم و کرونا به بحران کمآبی اشاره کرده و در ادامه نوشته است: «مسأله چهارم اعتماد اجتماعی آسیبدیده و پایین آمدن سرمایه اجتماعی از سطح فردی، گروهی و نهادی تا سطح کلان است».
تفکر حاکمیت عامل تمام بحرانها
در روزنامههای هر دو باند حاکم نسبت بهعلت بحران آب اعترافات قابل توجهی دیده میشود. کاروکارگر بهنقل از راغفر اقتصاددان حکومتی نوشته است: «آنچه امروز شاهد آن هستیم محصول حاکمیت تفکری است که بیش از سه دهه بر اقتصاد و سیاست کشور... حاکم بوده است؛ تفکری که بهدنبال تسری دادن سازوکار عرضه و تقاضا به همه پدیدههای حیات فردی و جمعی جامعه در همه حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است». در ادامه هم نوشته است: «حاکمیت این تفکر موجب رشد نابرابریهای اقتصادی - اجتماعی گسترده در کشور شد».
رسالت از باند مؤتلفه نزدیک به خامنهای بدون اسم بردن از سپاه به نقش ویرانگر آن در نابودی هورالعظیم اذعان کرده و نوشته است: «هور پیش از جنگ، یکمیلیون هکتار وسعت داشت، ۴۰۰هزار هکتار آن در خاک ایران بود. وسعت تالاب در سمت ایران به ۱۲۵هزار هکتار کاهش یافت و اکنون تبدیل به ۵ حوضچه شده و در واقع ماهیت طبیعی تالاب از بین رفته است.
وجود تشکیلات نفتی و احداث جادههای متعدد و آلودگی مواد نفتی و حقابهای که بهصورت فاضلاب جاری میشد، این اکو سیستم را دچار تنش کرد و همواره این موارد در مسیر احیای تالاب سنگاندازی کرده است».
«درد آب» هم عنوان مطلبی در اعتماد روزنامه باند مغلوب است که نوشته: «ظرف ۴روز گذشته، وقتی علت اعتراضات مردم، به تحریک گروهکهای معارض نسبت داده شد، افراد زیادی تماس گرفتند و گفتند: «از طرف ما به خوزستانیها پیام بدهید که خجالت میکشیم کولر خانههایمان را روشن کنیم. ما مثل شما، در هوای داغ تهران، روز را به پایان میبریم تا فقط بگوییم با شما همدردیم»... . این حکایت مردمی است که تنها ماندند و امیدشان را از مدیران، بریدهاند».