واقعهٴ تلخ آتشسوزی در ساختمان پلاسکو تهران و ریزش آن بهطور اتفاقی بهطور مستقیم از تلویزیون رژیم پخش شد و همهٴ مردم ایران، صحنهٴ هولناک و تکان دهندهٴ ریزش این ساختمان را بر روی صفحات تلویزیون خود دیدند و تکان خوردند. بهخصوص که دهها تن از مأموران شجاع و فداکار آتشنشانی تهران که پس از 3روز رژیم هنوز تعداد دقیق آنها را اعلام نکرده، زیر آوار ماندند و متأسفانه هیچیک از آنها زنده از زیر آوار خارج نشده است.
این فاجعه رژیم را هم وحشتزده کرده، چرا که همهٴ مردم این حقیقت را دریافتند که واقعه، کاملاً قابل پیشبینی و قابل پیشگیری بود و مسبب آن تنها و تنها رژیم و مشخصاً بنیاد ضد مستضعفان است که بعد از مصادرهٴ این ساختمان، مالک آن بوده است. میدانیم که بنیاد مستضعفان از نهادهای زیر مجموعه ولیفقیه ارتجاع، خامنهای جنایتکار است؛ بیجهت نیست که خامنهای در یک پیام کوتاه که بهمناسبت این حادثه داد گفت: «در حال حاضر همهٴ تلاشها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهتدهی شود و رسیدگی به علل حادثه مسأله بعدیست». چرا نباید به علل این واقعه کاری داشت؟ چون مقامها و نهادهای مختلف رژیم مانند شهرداری و شورای شهر تهران میگویند بارها هشدار داده بودند که این ساختمان ایمن نیست و هر آن ممکن است اتفاقی در آن بیفتد. مشخصاً رئیس کمیتهٴ عمران شورای قلابی شهر تهران گفته: ”بارها آتشنشانی و کارشناسان ایمنی نسبت به ناامن بودن این ساختمان تذکر داده بودند و امروز شاهد نتیجه بیتوجهی به تمام این تذکرات هستیم».
جالب است که دستگاه تبلیغاتی رژیم دائماً تکرار میکنند که مالک ساختمان مقصر است که به هشدارهای پیاپی توجه نکرده، ولی یک کلمه به زبان نمیآورند که مالک، کسی نیست جز بنیاد بهاصطلاح مستضعفان و در واقع خود خامنهای!
حالا وقاحت و رذالت را ببینید که ایادی رژیم، کسبه و ساکنان این ساختمان را که برخی جان و برخی تمامی دارایی و هست و نیست خود را از دست دادهاند، مقصر این حادثه معرفی میکنند.
نه تنها بافت ساختمان پلاسکو فرسوده بود، بلکه نقضهای وحشتناک ایمنی هم صورت گرفته بود و هیچ نهاد مسئولی نبود که جلو این ابتداییترین ضوابط ایمنی را بگیرد. از جمله بالای پشتبام ساختمان مخزنهای بزرگ سوخت و گازوییل بوده و آتش گرفتن آنها جهنمی به وجود آورده که کار امداد را بسیار دشوار کرده بود.
در یک برنامه تلویزیونی که چند تن از مقامهای رژیم از جمله یکی از اعضای شورای قلابی شهر تهران به نام محسن پیرهادی شرکت کرده بود، مجری تلویزیون پرسید آیا نمیشد شهرداری خودش راساً با موارد نقض ضوابط و اصول ایمنی برخورد کند؟ پیرهادی جواب داد طبق قانون شهرداری نمیتوانست اقدام عملی کند، فقط میتواند اخطار بدهد.
عجبا که در این مواقع، حضرات چقدر قانونمدار میشوند، ولی در مواردی که خانههای مردم حاشیهنشین را با بلدوزر بر سرشان خراب میکنند، یا وقتی تمام سرمایهٴ دستفروشان محروم را لگدمال میکنند، یا به یغما میبرند و خودشان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، هیچگاه منتظر مجوز قانونی نمیمانند.
در کار امداد هم بیتوجهیهای وحشتناکی صورت گرفته است. زیرا بهرغم تجربه فرو ریختن برجهای دوقلوی نیویورک، مشخص است که وقتی در طبقات بالای یک ساختمان بلند، آتشسوزی صورت میگیرد، هر لحظه امکان فرو ریختن ساختمان هست. اما از ساعت 8صبح که آتشسوزی شروع شد، تا ساعت 11 که ساختمان فرو ریخت و بیش از 3ساعت فرصت بود، صدها نفر از کسبه و مردم در طبقات پایین مشغول کارهای خودشان بودند و هیچیک از این بهاصطلاح مسئولان اقدام جدی در مورد تخلیة ساختمان یا جلوگیری از ورود افراد به داخل آن بهعمل نیاوردند.
علاوه بر این تجهیزات آتشنشانی تهران نیز بسیار عقبمانده و ابتدایی است و به هیچوجه تناسبی با شهر 12میلیونی تهران با صدها آسمانخراش و ساختمان بلند ندارد.
در حال حاضر تنها در تهران بافتهای فرسوده روز به روز در حال گسترش است و مساحت این بافتها که در هر حادثهٴ طبیعی مانند زلزله یا حوادثی مانند آتشسوزی بهشدت آسیبپذیرند، بیش از 4400 هکتار است. روشن است که وضعیت سایر شهرها به مراتب از تهران بدتر است.
واقعیت این است که حاکمیت فاسد و غارتگر آخوندی سالهاست که شهرها و روستاهای ایران را در برابر حوادث بیدفاع گذاشته و منابع و ثروت مردم ایران را صرف صدور تروریسم و جنگهای تجاوزکارانه در عراق و سوریه و یمن و غیره میکند.
تا این رژیم هست، هر روز باید در انتظار این قبیل وقایع دردناک اما قابل پیشگیری باشیم. امید آن که با سرنگونی این رژیم ضدمردمی، دردها و مصیبتهای مردم ایران به پایان برسد.
این فاجعه رژیم را هم وحشتزده کرده، چرا که همهٴ مردم این حقیقت را دریافتند که واقعه، کاملاً قابل پیشبینی و قابل پیشگیری بود و مسبب آن تنها و تنها رژیم و مشخصاً بنیاد ضد مستضعفان است که بعد از مصادرهٴ این ساختمان، مالک آن بوده است. میدانیم که بنیاد مستضعفان از نهادهای زیر مجموعه ولیفقیه ارتجاع، خامنهای جنایتکار است؛ بیجهت نیست که خامنهای در یک پیام کوتاه که بهمناسبت این حادثه داد گفت: «در حال حاضر همهٴ تلاشها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهتدهی شود و رسیدگی به علل حادثه مسأله بعدیست». چرا نباید به علل این واقعه کاری داشت؟ چون مقامها و نهادهای مختلف رژیم مانند شهرداری و شورای شهر تهران میگویند بارها هشدار داده بودند که این ساختمان ایمن نیست و هر آن ممکن است اتفاقی در آن بیفتد. مشخصاً رئیس کمیتهٴ عمران شورای قلابی شهر تهران گفته: ”بارها آتشنشانی و کارشناسان ایمنی نسبت به ناامن بودن این ساختمان تذکر داده بودند و امروز شاهد نتیجه بیتوجهی به تمام این تذکرات هستیم».
جالب است که دستگاه تبلیغاتی رژیم دائماً تکرار میکنند که مالک ساختمان مقصر است که به هشدارهای پیاپی توجه نکرده، ولی یک کلمه به زبان نمیآورند که مالک، کسی نیست جز بنیاد بهاصطلاح مستضعفان و در واقع خود خامنهای!
حالا وقاحت و رذالت را ببینید که ایادی رژیم، کسبه و ساکنان این ساختمان را که برخی جان و برخی تمامی دارایی و هست و نیست خود را از دست دادهاند، مقصر این حادثه معرفی میکنند.
نه تنها بافت ساختمان پلاسکو فرسوده بود، بلکه نقضهای وحشتناک ایمنی هم صورت گرفته بود و هیچ نهاد مسئولی نبود که جلو این ابتداییترین ضوابط ایمنی را بگیرد. از جمله بالای پشتبام ساختمان مخزنهای بزرگ سوخت و گازوییل بوده و آتش گرفتن آنها جهنمی به وجود آورده که کار امداد را بسیار دشوار کرده بود.
در یک برنامه تلویزیونی که چند تن از مقامهای رژیم از جمله یکی از اعضای شورای قلابی شهر تهران به نام محسن پیرهادی شرکت کرده بود، مجری تلویزیون پرسید آیا نمیشد شهرداری خودش راساً با موارد نقض ضوابط و اصول ایمنی برخورد کند؟ پیرهادی جواب داد طبق قانون شهرداری نمیتوانست اقدام عملی کند، فقط میتواند اخطار بدهد.
عجبا که در این مواقع، حضرات چقدر قانونمدار میشوند، ولی در مواردی که خانههای مردم حاشیهنشین را با بلدوزر بر سرشان خراب میکنند، یا وقتی تمام سرمایهٴ دستفروشان محروم را لگدمال میکنند، یا به یغما میبرند و خودشان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، هیچگاه منتظر مجوز قانونی نمیمانند.
در کار امداد هم بیتوجهیهای وحشتناکی صورت گرفته است. زیرا بهرغم تجربه فرو ریختن برجهای دوقلوی نیویورک، مشخص است که وقتی در طبقات بالای یک ساختمان بلند، آتشسوزی صورت میگیرد، هر لحظه امکان فرو ریختن ساختمان هست. اما از ساعت 8صبح که آتشسوزی شروع شد، تا ساعت 11 که ساختمان فرو ریخت و بیش از 3ساعت فرصت بود، صدها نفر از کسبه و مردم در طبقات پایین مشغول کارهای خودشان بودند و هیچیک از این بهاصطلاح مسئولان اقدام جدی در مورد تخلیة ساختمان یا جلوگیری از ورود افراد به داخل آن بهعمل نیاوردند.
علاوه بر این تجهیزات آتشنشانی تهران نیز بسیار عقبمانده و ابتدایی است و به هیچوجه تناسبی با شهر 12میلیونی تهران با صدها آسمانخراش و ساختمان بلند ندارد.
در حال حاضر تنها در تهران بافتهای فرسوده روز به روز در حال گسترش است و مساحت این بافتها که در هر حادثهٴ طبیعی مانند زلزله یا حوادثی مانند آتشسوزی بهشدت آسیبپذیرند، بیش از 4400 هکتار است. روشن است که وضعیت سایر شهرها به مراتب از تهران بدتر است.
واقعیت این است که حاکمیت فاسد و غارتگر آخوندی سالهاست که شهرها و روستاهای ایران را در برابر حوادث بیدفاع گذاشته و منابع و ثروت مردم ایران را صرف صدور تروریسم و جنگهای تجاوزکارانه در عراق و سوریه و یمن و غیره میکند.
تا این رژیم هست، هر روز باید در انتظار این قبیل وقایع دردناک اما قابل پیشگیری باشیم. امید آن که با سرنگونی این رژیم ضدمردمی، دردها و مصیبتهای مردم ایران به پایان برسد.