در شرایطی که تیم مذاکرهکننده رژیم در وین در حال مذاکره با طرفهای برجامی است، در داخل حاکمیت مواضع یکدستی بر سر این مذاکره وجود ندارد، و این مذاکره تنها دستاوردی که داشته تشدید فوقالعاده جنگ گرگها در درون رژیم است. ضمن اینکه خامنهای هم در مورد پیشنهادهای طرف مذاکره گفت: «پیشنهادهایی هم که میکنند غالباً پیشنهادهای متکبرانه و تحقیرآمیز است که قابل نگاه کردن حتی نیست» (تلویزیون شبکه یک ۲۵فروردین۱۴۰۰).
واقعیت این است موضوع مذاکره که قرار بود ریسمان نجات نظام شود به طناب دار و موجب شقه و شکاف بیشتر در بالای آن تبدیل شده است.
زاکانی عضو مجلس ارتجاع تیم مذاکرهای را که خامنهای در رابطه با آنها گفت: «خب حالا تشخیصشان این است مسئولان ما که برویم مذاکره کنیم تا همین سیاست را اعمال کنیم، ما بحثی نداریم در این زمینه»، زیر ضرب گرفت و گفت: «تیم مذاکره حق ندارد مسیری را برود که تحریمها ساختارش باقی بماند و فقط بخشی از تحریمها بهعنوان آبنبات آن هم آبنبات چوبی» برداشته شود. (تلویزیون افق ۲۴فروردین۱۴۰۰).
در مقابل دلواپسان آخوند حسن روحانی آنها را ترسو نامید: «هی از مذاکرات وین نترسید بعضیها میترسند» (تلویزیون شبکه خبر ۲۵فروردین۱۴۰۰).
روزنامه جهان صنعت ضمن اعتراف به بنبست کنونی و ضعف وشکاف در بالای حاکمیت نوشت: «مذاکره فقط شکاف میان جناحهای سیاسی را گشوده است. از سوی دیگر شاهد بحرانهای مختلف و نارضایتی سیاسی معطوف به رویارویی مردم و دولت هستیم» (جهان صنعت ۲۴فروردین۱۴۰۰).
علی خضریان عضو مجلس ارتجاع هم مذاکرهای را که خامنهای اجازه آنرا به دولت روحانی داده زیر سؤال برد: «به نظر بنده اصل این مذاکره زیر سؤال هست... . آقای روحانی آقای ظریف فرض میگیریم که اصلاً این ادعای شما و این تحلیل شما درست باشد. فرض میگیریم که در این مذاکراتی که شما انجام میدهید تحریمها همه آنها لغو بشود. فرض میگیریم در یک حد حداکثری آمریکاییها و اروپاییها و گروه ۴بهعلاوه یک به شما اجازه بدهند که همه اقدامات بانکی را از سر بگیرید همه اتفاقات رخ بدهد! فقط یک شرط برای شما بگذارند شما حق شلیک حتی یک گلوله را ندارید من بهنظرم میرسد که اگر یک همچنین شرطی گذاشته بشه این از خارج از عقل است و خارج از عقلانیت است که ما حتی برای رسیدن به این فرض رویایی شما حیثیت و موجودیت نظام جمهوری را اینگونه بخواهیم به خطر بیاندازیم» (رادیو فرهنگ ۲۴فروردین۱۴۰۰).
شکاف در زمینه ضرورت مذاکره و یا عدم مذاکره و مفید بودن یا غیرمفید بودن آن طوری است که ۲۰۴عضو مجلس آخوندی ضمن بیانیهیی علیه مذاکرات وین نوشتند «امروز با شعار پرهیز از فرصتسوزی در حال ورود به خسارت دیگری هستیم که با دادن امتیازهای نقد وعدههای نسیهای دریافت کنیم» (خبرگزاری مجلس ۲۴فروردین ۱۴۰۰).
مهدی عسگری یک عضو مجلس گفت: «صریح و بیپرده بگویم حوادثی چون خرابکاری نطنز محصول وادادگی و التماسی دولت غربگرا است» (خبرگزاری مجلس ۲۴فروردین۱۴۰۰).
آخوند روحانی مخالفتهای باند مقابل را این طور جواب داد: «ما چرا از مذاکرات میترسیم من نمیفهمم این چیست و این چه در کله ما کرده است» (تلویزیون شبکه خبر ۲۵فروردین۱۴۰۰).
بنبست و ناامیدی و رگبار ریزش از بدنه حکومت اولین محصول شقه در بالای آن است، شکافی که هر چه پیش میرود عمیقتر میشود.
اما صرفنظر از این شقه سؤال این است که مذاکرات وین برای رژیم چه نتیجهیی در بردارد؟
روشن است که دولت روحانی و باند او مذاکرات را راه نجات از بنبستهای خارجی و داخلی میداند، و حل بسیاری از مشکلات را در گرو این مذاکرات و نتیجه مثبت آن میبیند. همچنانکه در جریان مذاکرات قبلی برجام نیز روحانی حل مشکل آب مردم را در گرو به سرانجام رسیدن برجام دانست.
اما حرفهای خامنهای و عناصرش که در بالا به آن اشاره شد بیانگر این است که از مذاکرات آبی گرم نمیشود و نهایتاً به ضرر تمام میشود.
این دو نظرگاه مختلف بیانگر این واقعیت است که حکومت آخوندی در یک بنبست قرار دارد.
اگر رژیم تصمیم بگیرد برای حل و فصل اختلافات با آمریکا و سه کشور غربی کوتاه بیاید، باید علاوه بر اتمی امتیازات جدی در زمینههای موشکی و منطقهیی بدهد.
روزنامه رسالت۲۶ فروردین۱۴۰۰ نوشت: «هر گونه مذاکره با ایران چه مستقیم و چه غیرمستقیم که منجر به برداشته شدن تحریمها شود ایران باید بپذیرد که در مفاد برجام تجدیدنظر کند و مذاکرات موشکی و منطقهیی داشته باشد. بلینکن، وزیر امورخارجه آمریکا رسماً گفته است که ما قدم اولمان بازگشت به برجام است اما برای بازگشت به برجام حتماً باید حوزههای موشکی و منطقهیی ایران نیز اضافه شود».
بنابراین در صورتی که رژیم پای خوردن جامزهرهای بعدی برود، معنایش سقوط هژمونی خامنهای که مهمترین مرزسرخ نظام است خواهد شد، سپاه پاسداران بیمعنی و راه خیزش اجتماعی باز میشود. بهعبارت دیگر همانطور که خامنهای در خرداد ۹۵گفت این یعنی «تنزل بیپایان».
در صورت کوتاه نیامدن و مقابله با جامعه جهانی معنیاش برده شدن پرونده اتمی رژیم به شورای امنیت ملل متحد و رفتن ذیل بند ۷منشور ملل متحد از یکسو و خفگی و فشار بیشتر از سوی دیگر که تبعات جدی با توجه به جامعه در حال انفجار دارد و سرنگونی نظام را تسریع میکند.