یکی از دردهای بیدرمان نظام ولایتفقیه نسبت به دیکتاتوریهای کلاسیک این است که برجش بیشتر از خرجش است. بهخصوص در ایامی که باید با سیلی صورت خود را سرخ نگهدارد، باید نواخت سیلی را چنان حفظ کند که سرخی را مزدوران برون مرزی هم ببینند. آنهم مزدورانی که قرار است برای حفظ «خاکریزهای نظام در عمق استراتژیک» هر روز تعدادی کشته بدهند و بهسادگی خام نمیشوند. سختی این کار وقتی قابل فهم میشود که ببینیم در داخل هم کفگیر نیرویی نظام به ته دیگ خورده و لاعلاج با سر پا نگهداشتن همین مزدوران برون مرزی است که میتواند برای خودش «ضامن بقا» دست و پا کند.
یک نگاه به رنگین نامههای رژیم در چند روز اخیر از «سرّ ضمیر» نظام به اندازه کافی خبر میدهد.
در حالی که مهرهها و رسانههای باند رفسنجانی و حسن روحانی در مقابل «توفان» برخاسته از جانب غرب، با زبان محترمانه که آبروی نظام حفظ شده باشد سیاست «بنشین و ببین» را توصیه میکنند، و مینویسند: «اتخاذ سیاست معقولانه 'بنشین و ببین' در قبال آنچه واقعیتهای آینده را در سپهر سیاسی رقم خواهد زد، بیش از پیش مخالفان این کشور را در انزوا قرار خواهد داد» (روزنامه ابتکار-10بهمن). و در شرایطی که روسیه که تا دیروز «همسو شده با سیاستهای مدیرانه نظام» معرفی میشد، امروز «نباید لحظهای تردید کرد» که «از هر فرصتی برای بازگرداندن جایگاه خود استفاده خواهد کرد» و «نیک میداند دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیکش» منوط به نزدیک شدن به رژیم آخوندی نیست بلکه «منوط به توافق با آمریکا است» و اگر به رژیم در مواردی نزدیک شده در جهت «استفاده مطلوب از دیگران» برای «اهداف سیاسی و استراتژیکش در خاورمیانه است» (همان منبع) و باز در شرایطی که مهرههای «کارکشته» باند رفسنجانی در مقابل موج تند برخاسته علیه نظام، به سردمداران رژیم توصیه میکنند دست از پا خطا نکنند و هشدار میدهند: «ترامپ در حال حاضر مانند گرگی میماند که در بالادست آب ایستاده است و به پایین دست میگوید آب را گل نکنید! و بهدنبال بهانه است! پس اگر ایران واکنشی تند نشان دهد ترامپ در بهانهجوییهایش جریتر میشود» و «به دنبال ضرب شست میگردد» (آفتاب یزد- 14بهمن).
و در شرایطی که رژیم در تمام بوق های تبلیغاتیاش رئیسجمهور جدید آمریکا را با صفتهایی از «دیوانه» تا «غیرمشروع» معرفی میکند و میگوید افکار عمومی مردم آمریکا و اروپا نسبت به او نظر منفی دارند، نماینده سابق رژیم در مقر اروپایی مللمتحد به رژیم هشدار میدهد، که اوضاع رژیم در افکار عمومی جهان به مراتب بدتر از آن «دیوانه » و «نامشروع» است. این کارگزار حکومتی اذعان میکند بهمحض اینکه رژیم «موضعگیری تندی در این زمینه بکند مخالفان ترامپ در آمریکا و سایر کشورها، تغییر عقیده میدهند و ممکن است که ایران موجب شود باقی کشورها، مردم و ارگانهای آمریکا نظر منفی خودشان نسب به ترامپ را تغییر دهند» (علی خرم، آفتاب یزد- 14بهمن).
اما همهٴ این اعترافهای و واقعیتها نمیتواند مانع نیاز واقعی رژیم برای رفع همان درد بیدرمان حفظ مزدوران برون مرزی شود، پس باید با تمام قوای نظام «تدبیری» را «مهندسی» کرد. «تدبیری» که در خود خواص چندجایهخوری آخوندی را هم برای نظام داشته باشد.
شلیک موشک بهترین «تدبیر» مهندسی شده نظام بود. تا «مظنه» های مختلفی را به دست آورد. هم ببیند که در عمل واکنشها مثل قبل «بی خیالی» است یا نه؟ هم باد اقتدار به بیرق مزدوران برون مرزی بدمد، هم با بوقهای داخل «توانمندی موشکی» نظام را در گوش وارفتههای روی دست مانده فرو کند، چون این روزها «باد جهانی» بدتر از باد خزان آنها را پژمرده کرده است.
واکنشها به آزمایش شکست خورده موشکی که به مقصد نرسید و در هوا منجر شد چنان غیرقابل پیشبینی شد، که آرمان روزنامه باند رفسنجانی از اینکه «مقایسه شمار گرههایی که کاخ سفید» برای نظام ایجاد کرده «با تعداد روزهایی» که دولت جدید روی کار آمده، «شگفتآور است» (14بهمن95) ابراز وحشت کرد. ارگان خامنهای (کیهان) هم که تاکنون مدعی «پیشبینی مسائل از مدتی قبل» بوده است، به «حیرت» در آمد و نوشت: «تحولات در غرب آسیا، اروپا و آمریکای پسا ترامپ، با سرعت حیرتآوری پیش میرود» و یا «تحولات گاهی، آنقدر سریع و غیرمنتظره پیش میرود که پیشبینی آینده را کمی سخت میکند» (کیهان14بهمن95). البته جای شکرش باقی است که «کمی سخت» کرده اگر بیشتر سخت میکرد، حکایت آن توپی میشد که آن نجار باشی دربار فتحعلیشاه به سمت «پطرزبورغ» در کرد و وقتی دید شاه و اطرافیانش از بوی دود باروت که فضا را گرفته به سرفه افتادهاند گفت قربان این جا را که این جوری کرد حساب کنید پطرزبورغ را چه کار کرده است؟
رسانهها و مهرههای باند ولیفقیه که سرعت «تحولات حیرت آور» کمی تا قسمتی گیج شده بودند، در یک هماهنگی شتابزده، تمام توپهای تبلیغاتیشان را به سمت «پطرزبورغ» استکبار جهانی نشانه رفتند. و چنان دقیق به خال زدند که بیگمان، هر بسیجی وارفتهای با خواندن این مطالب (اگر سواد خواندن هم نداشته باشد غمی نیست برایش میخوانند) آب زیر پوستش میرود و زردی رخسار، جایش را به سرخی طراوت و سرحالی میدهد.
چرا که بهنوشته کیهان خامنهای «قاره سبز» با بحرانی «پیچیده و چند لایه دست به گریبان است» و علاوه بر اینکه «بستههای اقتصادی شکست خورده» و در نهایت «به اخراج کارگران و کارمندان و افزایش مالیات، کاهش بودجههای مربوط به بخش عمومی...» و «واحد پولی یورو و اتحادیه اروپا در شرف نابودی است» و «بزرگترین مؤلفه قدرت اروپا» یعنی «اتحاد اقتصای-سیاسی 26کشور در معرض فروپاشی است» (14بهمن95).
این از اتحادیه اروپا، سرنوشت آمریکای استکباری عبرت انگیزتر است چرا که بهنوشته ارگان باند مؤتلفه (رسالت)، که همه از «تجار محترم» و چیز فهم نظام هستند، وضع پطرزبوزغ آمریکا خرابتر از اروپاست و به کل در معرض «فروپاشی» قرار دارد تا حدی که «سیاستمداران کهنه کار آمریکا مشکلات درونی کشور و خطر فروپاشی را خصوصاً پس از جنبش 99 درصد وال استریت جدی گرفتهاند» (رسالت- 14بهمن 95). بگذریم که بر اساس همین حرفهای ارگان موتلفه، ما دانشآموزان بسیجی نتیجه میگیریم که چون «یک پنجم آمریکاییها بیکار و جویای کار هستند، یک هشتم آمریکاییها محتاج کوپن غذا هستند و هر ماه بیش از 120هزار خانواده اعلام ورشکستگی میکنند» و دانشجویان وطنی باید از داشتن نظام الهی ولایت شاکر هم باشند چون «دانشجویان آمریکایی نیز از همان ابتدا در چرخه نظام سرمایهداری گرفتار بدهی میشوند، بهطوری که 66 درصد فارغالتحصیلان دانشگاهها دوره لیسانس خود را با بدهی و وام 23186 دلاری تمام میکنند» و خلاصه «79% مردم اظهار داشتهاند احتمال فروپاشی اقتصادی ایالات متحده وجود دارد» (همان منبع). خلاصه بعد از این آتشباری سنگین رسانههای باند ولیفقیه ارتجاع، به «پطرزبورغ» استکبار، نوبت به کیهان خامنهای میرسد که در صحنه پر آشوب جهان، «طاووس علیین» شده بحرانها را این طور معرفی کند: «کفه تحولات به نفع ما و به ضرر حریف است» (یادداشت روز کیهان 14بهمن).
بهرهبرداری از این شرایط که تمام دشمنان نظام در حال فروپاشی هستند هم ظاهراً به «دولت تدبیر و امید» سپرده شده است. «آرمان» وابسته به باند رفسنجانی روز 14بهمن در یک پیشنهاد مشعشع غیر آرمانی وکاملا مادی، برای تثبیت اقتدار نظام و بهرهبرداری «بهینه» از شرایط، پیشنهاد میکند: «ایجاد مؤسسه صلح خاورمیانه در تهران و دعوت بیقید و شرط از همه همسایگان برای صرف حداقل چای و شنیدن نظرات یکدیگر در امور مورد علاقه»!
بسیجیان و «دلسوزان نظام» هم بهتر است در این مهمانی چای گوش به «خناسان» و «بدگویان» نظام ندهند، که ممکن است ایجاد مؤسسه صلح» و صرف چای مقتدرانهٴ نظام را به غلط کردم گویی و پذیرش برجام های 2 و 3 و 4... تعبیر کنند.
یک نگاه به رنگین نامههای رژیم در چند روز اخیر از «سرّ ضمیر» نظام به اندازه کافی خبر میدهد.
در حالی که مهرهها و رسانههای باند رفسنجانی و حسن روحانی در مقابل «توفان» برخاسته از جانب غرب، با زبان محترمانه که آبروی نظام حفظ شده باشد سیاست «بنشین و ببین» را توصیه میکنند، و مینویسند: «اتخاذ سیاست معقولانه 'بنشین و ببین' در قبال آنچه واقعیتهای آینده را در سپهر سیاسی رقم خواهد زد، بیش از پیش مخالفان این کشور را در انزوا قرار خواهد داد» (روزنامه ابتکار-10بهمن). و در شرایطی که روسیه که تا دیروز «همسو شده با سیاستهای مدیرانه نظام» معرفی میشد، امروز «نباید لحظهای تردید کرد» که «از هر فرصتی برای بازگرداندن جایگاه خود استفاده خواهد کرد» و «نیک میداند دستیابی به اهداف سیاسی و استراتژیکش» منوط به نزدیک شدن به رژیم آخوندی نیست بلکه «منوط به توافق با آمریکا است» و اگر به رژیم در مواردی نزدیک شده در جهت «استفاده مطلوب از دیگران» برای «اهداف سیاسی و استراتژیکش در خاورمیانه است» (همان منبع) و باز در شرایطی که مهرههای «کارکشته» باند رفسنجانی در مقابل موج تند برخاسته علیه نظام، به سردمداران رژیم توصیه میکنند دست از پا خطا نکنند و هشدار میدهند: «ترامپ در حال حاضر مانند گرگی میماند که در بالادست آب ایستاده است و به پایین دست میگوید آب را گل نکنید! و بهدنبال بهانه است! پس اگر ایران واکنشی تند نشان دهد ترامپ در بهانهجوییهایش جریتر میشود» و «به دنبال ضرب شست میگردد» (آفتاب یزد- 14بهمن).
و در شرایطی که رژیم در تمام بوق های تبلیغاتیاش رئیسجمهور جدید آمریکا را با صفتهایی از «دیوانه» تا «غیرمشروع» معرفی میکند و میگوید افکار عمومی مردم آمریکا و اروپا نسبت به او نظر منفی دارند، نماینده سابق رژیم در مقر اروپایی مللمتحد به رژیم هشدار میدهد، که اوضاع رژیم در افکار عمومی جهان به مراتب بدتر از آن «دیوانه » و «نامشروع» است. این کارگزار حکومتی اذعان میکند بهمحض اینکه رژیم «موضعگیری تندی در این زمینه بکند مخالفان ترامپ در آمریکا و سایر کشورها، تغییر عقیده میدهند و ممکن است که ایران موجب شود باقی کشورها، مردم و ارگانهای آمریکا نظر منفی خودشان نسب به ترامپ را تغییر دهند» (علی خرم، آفتاب یزد- 14بهمن).
اما همهٴ این اعترافهای و واقعیتها نمیتواند مانع نیاز واقعی رژیم برای رفع همان درد بیدرمان حفظ مزدوران برون مرزی شود، پس باید با تمام قوای نظام «تدبیری» را «مهندسی» کرد. «تدبیری» که در خود خواص چندجایهخوری آخوندی را هم برای نظام داشته باشد.
شلیک موشک بهترین «تدبیر» مهندسی شده نظام بود. تا «مظنه» های مختلفی را به دست آورد. هم ببیند که در عمل واکنشها مثل قبل «بی خیالی» است یا نه؟ هم باد اقتدار به بیرق مزدوران برون مرزی بدمد، هم با بوقهای داخل «توانمندی موشکی» نظام را در گوش وارفتههای روی دست مانده فرو کند، چون این روزها «باد جهانی» بدتر از باد خزان آنها را پژمرده کرده است.
واکنشها به آزمایش شکست خورده موشکی که به مقصد نرسید و در هوا منجر شد چنان غیرقابل پیشبینی شد، که آرمان روزنامه باند رفسنجانی از اینکه «مقایسه شمار گرههایی که کاخ سفید» برای نظام ایجاد کرده «با تعداد روزهایی» که دولت جدید روی کار آمده، «شگفتآور است» (14بهمن95) ابراز وحشت کرد. ارگان خامنهای (کیهان) هم که تاکنون مدعی «پیشبینی مسائل از مدتی قبل» بوده است، به «حیرت» در آمد و نوشت: «تحولات در غرب آسیا، اروپا و آمریکای پسا ترامپ، با سرعت حیرتآوری پیش میرود» و یا «تحولات گاهی، آنقدر سریع و غیرمنتظره پیش میرود که پیشبینی آینده را کمی سخت میکند» (کیهان14بهمن95). البته جای شکرش باقی است که «کمی سخت» کرده اگر بیشتر سخت میکرد، حکایت آن توپی میشد که آن نجار باشی دربار فتحعلیشاه به سمت «پطرزبورغ» در کرد و وقتی دید شاه و اطرافیانش از بوی دود باروت که فضا را گرفته به سرفه افتادهاند گفت قربان این جا را که این جوری کرد حساب کنید پطرزبورغ را چه کار کرده است؟
رسانهها و مهرههای باند ولیفقیه که سرعت «تحولات حیرت آور» کمی تا قسمتی گیج شده بودند، در یک هماهنگی شتابزده، تمام توپهای تبلیغاتیشان را به سمت «پطرزبورغ» استکبار جهانی نشانه رفتند. و چنان دقیق به خال زدند که بیگمان، هر بسیجی وارفتهای با خواندن این مطالب (اگر سواد خواندن هم نداشته باشد غمی نیست برایش میخوانند) آب زیر پوستش میرود و زردی رخسار، جایش را به سرخی طراوت و سرحالی میدهد.
چرا که بهنوشته کیهان خامنهای «قاره سبز» با بحرانی «پیچیده و چند لایه دست به گریبان است» و علاوه بر اینکه «بستههای اقتصادی شکست خورده» و در نهایت «به اخراج کارگران و کارمندان و افزایش مالیات، کاهش بودجههای مربوط به بخش عمومی...» و «واحد پولی یورو و اتحادیه اروپا در شرف نابودی است» و «بزرگترین مؤلفه قدرت اروپا» یعنی «اتحاد اقتصای-سیاسی 26کشور در معرض فروپاشی است» (14بهمن95).
این از اتحادیه اروپا، سرنوشت آمریکای استکباری عبرت انگیزتر است چرا که بهنوشته ارگان باند مؤتلفه (رسالت)، که همه از «تجار محترم» و چیز فهم نظام هستند، وضع پطرزبوزغ آمریکا خرابتر از اروپاست و به کل در معرض «فروپاشی» قرار دارد تا حدی که «سیاستمداران کهنه کار آمریکا مشکلات درونی کشور و خطر فروپاشی را خصوصاً پس از جنبش 99 درصد وال استریت جدی گرفتهاند» (رسالت- 14بهمن 95). بگذریم که بر اساس همین حرفهای ارگان موتلفه، ما دانشآموزان بسیجی نتیجه میگیریم که چون «یک پنجم آمریکاییها بیکار و جویای کار هستند، یک هشتم آمریکاییها محتاج کوپن غذا هستند و هر ماه بیش از 120هزار خانواده اعلام ورشکستگی میکنند» و دانشجویان وطنی باید از داشتن نظام الهی ولایت شاکر هم باشند چون «دانشجویان آمریکایی نیز از همان ابتدا در چرخه نظام سرمایهداری گرفتار بدهی میشوند، بهطوری که 66 درصد فارغالتحصیلان دانشگاهها دوره لیسانس خود را با بدهی و وام 23186 دلاری تمام میکنند» و خلاصه «79% مردم اظهار داشتهاند احتمال فروپاشی اقتصادی ایالات متحده وجود دارد» (همان منبع). خلاصه بعد از این آتشباری سنگین رسانههای باند ولیفقیه ارتجاع، به «پطرزبورغ» استکبار، نوبت به کیهان خامنهای میرسد که در صحنه پر آشوب جهان، «طاووس علیین» شده بحرانها را این طور معرفی کند: «کفه تحولات به نفع ما و به ضرر حریف است» (یادداشت روز کیهان 14بهمن).
بهرهبرداری از این شرایط که تمام دشمنان نظام در حال فروپاشی هستند هم ظاهراً به «دولت تدبیر و امید» سپرده شده است. «آرمان» وابسته به باند رفسنجانی روز 14بهمن در یک پیشنهاد مشعشع غیر آرمانی وکاملا مادی، برای تثبیت اقتدار نظام و بهرهبرداری «بهینه» از شرایط، پیشنهاد میکند: «ایجاد مؤسسه صلح خاورمیانه در تهران و دعوت بیقید و شرط از همه همسایگان برای صرف حداقل چای و شنیدن نظرات یکدیگر در امور مورد علاقه»!
بسیجیان و «دلسوزان نظام» هم بهتر است در این مهمانی چای گوش به «خناسان» و «بدگویان» نظام ندهند، که ممکن است ایجاد مؤسسه صلح» و صرف چای مقتدرانهٴ نظام را به غلط کردم گویی و پذیرش برجام های 2 و 3 و 4... تعبیر کنند.