شهرکرد، دوازدهمین روز بیآبی خود را پشت سر گذاشت و بهرغم هیاهوی تبلیغاتی رژیم مبنی بر «تلاش شبانهروزی مسئولان برای حل مشکل» هنوز آب شرب در لولههای قسمتهایی از شهر جاری نشده است.
پس از خیزش مردم شهرکرد که در اعتراض بهقطع آب، بهخیابان آمدند و با شعارهای کوبندهٔ «مرگ بر رئیسی» و «مرگ بر دیکتاتور» خشم و اعتراض خود را فریاد کردند، خامنهای سراسیمه آخوند خطیب وزیر جنایتکار اطلاعات خود را بهشهرکرد فرستاد. این، پاسخ امنیتی ولیفقیه ارتجاع بهمردم شهرکرد و تنها پاسخ او به مردم بهجانآمدهٔ ایران است.
آخوند خطیب طی اظهاراتی در جلسهٔ شورای تأمین امنیت استان، بهطور ابلهانهیی «همدلی مردم با دولت و مسئولان را بیبدیل» خواند و گفت: «همه ترفندهای دشمنان برای توطئهچینی علیه نظام با حضور پرشور، آگاهانه و همراهی مردم و دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و قضایی در صحنه ناکام مانده است» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۲۷مرداد). آخوند نکونام، نمایندهٔ خامنهای در استان چهارمحال و بختیاری، نیز با اشاره به «رشادتها و فداکاریهای سربازان «وزارت بدنام «در حفظ و صیانت از امنیت کشور»، سعی کرد مأموریت و هدف سفر وزیر اطلاعات از این سفر را پررنگتر کند.
آیا رژیم فرتوت آخوندی خواهد توانست با نشان دادن چنگ و دندان آدمکشان اطلاعاتی ـ امنیتی و بهصحنه آوردن نیروهای سرکوبگر انتظامی، مردم تشنه و جانبهلب را مرعوب کند و بحران را فرو بنشاند؟ نگاهی بهواقعیتهای موجود پاسخ را روشن میکند.
نخست آنکه بحران کمبود آب بهشهرکرد و استان چهارمحال محدود نمیشود، بنابهاذعان مقامهای رژیم دستکم ۳۰۰شهر کشور دچار تنش آبی هستند و آبرسانی بهبرخی از آنها و به۷هزار روستای کشور با تانکر صورت میگیرد. گیرم رژیم چند روزی بتواند با تانکر و توزیع «بستههای آب» بحران را در شهرکرد فرو بنشاند، با بحرانی به این وسعت و این ابعاد چه خواهد کرد؟
در حال حاضر وضعیت در شهرهای همدان، ارومیه و رباط کریم نیز، بهشدت بحرانی است. ۳روز است که مردم همدان آب آشامیدنی ندارند و جریان آب در این شهر، ۱۲ساعت در شبانهروز قطع است. استاندار همدان از مردم خواست «صبور» باشند «مشکل آب در ماههای آینده حل خواهد شد» (تلویزیون رژیم ـ ۲۷مرداد). یعنی اینکه تا چند ماه آینده و تا زمستان این وضعیت ادامه خواهد داشت.
اگر چه کشور ما بهلحاظ اقلیمی در منطقهیی نسبتاً خشک واقع شده، اما بحرانی مشابه آنچه در ایران جریان دارد، در سایر کشورهای منطقه مشاهده نمیشود. سیلابهای اخیر در ۲۸استان کشور نیز نشان داد که ریشهٔ ابر بحران بیآبی، اساساً کمبود بارش و نزولات آسمانی نیست؛ یک مدیریت کارآمد و مردمی، با مهار سیلابها میتوانست، مشکل کمآبی را بهمیزان قابلملاحظهیی کاهش دهد و از بحرانی شدن آن جلوگیری کند. این واقعیت آنچنان واضح است که حتی رئیسی جلاد نیز با همهٔ وقاحتی که در وارونه جلوه دادن واقعیتها دارد، ناگزیر اعتراف کرد: «هر بار که باران میآید مردم میگویند خدایا بهتو پناه میبریم، این دفعه رحم کن... باران خیر است چرا بگویند خدا رحم کند چون معلوم میشود زیرساختها آماده نیست!» (اظهارات رئیسی در شورای اداری استان کرمان ـ ۲۱مرداد ۱۴۰۱).
آری، علت بحران آب، همچون همهٔ بحرانهای گریبانگیر مردم و همچون ویرانگری بارشها و همچون فقر و فلاکت بیسابقه و موحشی که روزگار مردم ایران را، با وجود این همه ثروتهای خدادادی، سیاه کرده، رژیم آخوندهای پلید و حریصی است که جز بهحفظ حاکمیت خود و استمرار چپاول بیمانندشان بههیچ چیز دیگر نمیاندیشند و از هیچ خیانت و وطنفروشی و جنایتی ابا ندارند.
بیجهت نیست که مردم شهرکرد همچون مردم اصفهان و خوزستان و تهران و سراسر ایران، هنگامی که در اعتراض بهبیآبی یا مطالبهٔ حقوق بهیغما رفتهٔ خود بهخیابان میآیند، فریاد مرگ بر رئیسی و مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر اصل ولایت فقیه سر میدهند. چرا که دریافتهاند دشمنشان، بدترین دشمن ایران و ایرانی «همین جاست» و هر چیزی جز این، دروغی بیش نیست.