کهکشان بزرگ ایرانیان این روزها آسمان میهن را ستاره باران کرده است. خروش پرطنین ایرانیان آزاده از چهارسوی جهان نگاهها را متوجه ایران و ایرانی کرده است، آنهم درست هنگامی که فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران در مرگبارترین بحران تاریخ خود دست و پا میزند.
بحرانی که عامل مبنایی آن مردم و مقاومتشان بهعنوان عنصر تعیینکننده، نقش محوری به عهده داشته و سایر عوامل سیاسی داخلی و خارجی، نقش کمکی را برای آن ایفا میکنند.
خامنهای با تمام توان تبلیغاتیاش تلاش میکند به مخاطبانش اینگونه تفهیم کند که منشاء بحرانهای مرگباری که گریبان رژیمش را گرفتهاند، «خارجی» است، به دشمنی قدرتهای جهانی با نظام مفلوک او بر میگردد، ناشی از استکبار ستیزی حکومت مفلوک آخوندی است و بسیاری تشبثات مشابه دیگر.
خامنهای با تمام امکانات تبلیغاتیاش تلاش میکند اینگونه وانمود کند که هماورد او در بحرانی که اکنون گریبان رژیمش را گرفته و او را به سرحد «خفگی» رسانده بهقول خودش «شیطان بزرگ» و «امپریالیسم آمریکا»ست و نه هیچ عنصر داخلی.
اما یک نگاه به سیاهه خبرهای ایران تمامی بافتههای خامنهای و ماشین تبلیغاتی درهم شکستهاش را پنبه میکند. مقاومت شورشی و قدرتمندی که آسایش را از رژیم و مزدورانش در کوچه پس کوچهها و خیابانهای شهر و روستای میهن سلب کرده و پاسداران و عوامل اطلاعاتی آنها را به موضع تدافع انداخته است.
کانونهای شورشی
روزی نیست که حرکات و اقدامات کانونهای شورشی در قلب تهران یا دور افتادهترین شهرهای ایران از بلوچستان گرفته تا سلماس و ماکو در آذربایجان یا خراسان و خوزستان و پرتو پر فروغ آتشی که جوانان شورشی دستاندرکار برافروختنش هستند، زبانه نکشد و پیام روشنایی در قلب شب منتشر نکنند.
کارگران، معلمان و دیگر اقشار معترض
همچنانکه روزی نیست که صدای شعاردهندگان معترض و عاصی از شهر و دیاری بلند نشده و بانگ برپایی یک حرکت اعتراضی به دیگر مناطق صادر نکند.
این روزها شمار حرکتهای اعتراضی کارگران و دیگر دستمزد بگیران و حتی کشاورزان پیوسته رو به افزایش دارد. این در حالی است که خامنهای سگهای هار بسیجی و پاسدارانش را افسارگسیخته و آتش به اختیار در شهرها رها کرده است. مستمسک سرکوب یا پوشش زنان است یا جمعآوری بساط دستفروشانی است که عموماً با تحصیلات دانشگاهی ناگزیر از دستفروشی شدهاند!
عملیات سیاسی آلترناتیو
و تمامی این حرکتهای اعتراضی و تمامی جنایتهای نیروهای آتشبهاختیار بر ضد مردم هنگامی معنی و مفهوم مهمتری پیدا میکنند که تمامی این حرکات بر بستری از تلاشهای سراسری یک آلترناتیو قدرتمند دیده شوند که عرصه را از داخل و خارج بر دیکتاتوری ولایتفقیه آنچنان تنگ کرده که صدای ناله پاسدارانش را میتوان روزمره از رسانههای حکومتی و از خلال لجن پراکنیهایشان برضد مجاهدین و مقاومت ایران شنید.
مقاومتی که این روزها دستاندرکار برگزاری بزرگترین عملیات سیاسی سالانه خود در افشا و منزوی کردن هر چه بیشتر فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است: کهکشان ۹۸!
گردهماییها و فعالیتهای سیاسی سالانه ایرانیان آزاده در سراسر جهان که امسال در چندین پایتخت بزرگ اروپایی و آمریکا جلوهای گستردهتر به بزرگترین جشنواره سیاسی ایرانیان در جهان داد، آنهم درست در شرایطی که خامنهای و نظامش در حضیض بحرانهای پی در پی سیاسی و اقتصادی یا باید در مرداب سیاستهای احمقانه خودشان حرکت کنند یا روی میدان مین بهوجود آمده از خیانتهای خودشان نسبت به مردم ایران و انقلابشان گام بردارند.
دشمن ما همینجاست!
با توجه به سرشت داخلی عموم این عوامل است که هر ایرانی میهنپرستی درمییابد سررشته اصلی بحرانهایی که خامنهای و رژیمش را محاصره کردهاند نه در خارج و نه در برجام که در داخل و در مقاومت مردمی و انقلابی خلقی است که گریبان رژیم را گرفته و تلاش میکند تا انقلاب ربوده شده ضدسلطنتی را از حلقوم آخوندها بیرون بکشد!
واقعیت این است که خامنهای حتی اگر به فرض محال بتواند بحران بینالمللی اخیر را از سر رد کند تازه با موج خیزان و پرتوان شورشهای مردمی بیپایانی روبهروست که مطلقاً با مذاکره و بده و بستان حل نمیشود چرا که مردم ایران این رژیم را با تمامی باندهایش در تمامی این چهل سال اخیر بهدقت سنجیده و آزمودهاند و فرجه دیگری برای فریب خوردن ندارند، مگر آنان که خودشان بخواهند و تمایل داشته باشند فریب بخورند! که اینان نیز چند درصدی بیشتر نیستند.
در این جا بیمناسبت نیست که نگاهی شود به برخی از حرکات اعتراضی کارگری روزهای اخیر که رژیم تا چند گز بالای سرش درگیر تضادهای خارجی بود. درگیری همچنان ادامه دارد.
نگاهی به برخی حرکتهای اعتراضی روزهای اخیر
تجمع اعتراضی کارگران قطار شهری اهواز
عکسی از اعتصاب کامیونداران مرز میلک در استان سیستان و بلوچستان
نکته پایانی
نگاهی به همین چند خبر و درک عمق بحران کنونی حاکم بر جامعه ایران نشان میدهد که این بحران فقط یک بحران در عرصه سیاست خارجی نیست، بلکه بحرانی است عمیقاً اجتماعی که ریشه در حاکمیت یک دیکتاتوری ضدمردمی و بهشدت استثمارگر دارد، امری که با هیچ زد و بندی در سیاست خارجی (به فرض محال) قابل درمان نیست. بیسبب نیست که مردم و بهویژه کارگران در هر فرصتی شعار میدهند: دشمن ما همینجاست!
همچنان که رژیم نیز از روز اول و از دهان خمینی پلید متقابلاً برای مردم خط و نشان کشید و گفت: دشمن نه آمریکا و نه شو روی و نه انگلیس و... هیچکدام نیست! دشمن ما (یعنی دشمن دیکتاتوری آخوندی) همینجاست!
روشن است که دو طرف دعوا بهخوبی همدیگر را شناخته و در رزمی ۴۰ساله اکنون در یک نقطهعطف تاریخی بار دیگر با تمام قوا در برابر یکدیگر صفآرایی کردهاند.