مردم بهجان آمدهٔ جالق در ۱آذر ۹۷ پس از مدتها دندان روی جگر گذاشتن، با به آتش کشیدن بخشداری جالق خشم خود را بروز دادند. آنها نسبت به کشته شدن جوانی به نام شاه حسین ملازهی، بهعلت انفجار مینهای کاشتهشده در مناطق مرزی که هیچ علامتگذاری ندارند، دست به اعتراض زدند. اعتراض آنها در گرماگرم اخبار اعتصاب کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز در رسانهها و نیز در فضای مجازی طنین انداخت و نگاهها را متوجه سیستان و بلوچستان و «جالق» کرد. مگر انفجار مینها یا کشته شدن جوانان محروم، نام این سرزمین گمشده را بر سر زبانها دراندازد.
جالق کجاست و معنای آن چیست؟
جالق، نامی است فراموششده در گوشهیی از این وطن پهناورمان. نامی که معادل گرسنگی، بیسرپناهی، بیآبی و دست و پنجه نرمکردن با خشونت طبیعت و آسیبدیدگیهای سیل و نخلهای سوختهٔ آن سامان است. تصویرها گویاست و دیدن کودکان پابرهنه و مدرسههای بیسقف به جگر آدمی آتش میکشد.
تصویری از محرومیت و سیل در جالق
نام اصلی جالق «گلشن» و از بخشهای تابع سراوان در استان سیستان و بلوچستان است. این قدیمیترین بخش استان از محلهای تاریخی ایران است. از شمال غرب به خاش و میرجاوه، از شرق به پاکستان، از جنوب و جنوب غربی به سراوان، از غرب به سردشت منتهی میشود. دلیل نامگذاری این بخش از «گلشن» به «جالق»(بهمعنی خار و خاشاک) به زمان حملهٔ مغول برمیگردد. در این حمله گلشن ویران شد و با خاک یکسان گردید و قنات «سیوگی» از بین رفت تا برای همیشه قنات اشکهای مردمان این سامان جاری باشد. هنوز بازماندههای سلجوقیان در جالق دیده میشود و آدمی را به تاریخ سفر میدهد.
نمایی از شهر جالق سراوان
اما بهنظر میرسد «گلشن»، هنوز نام «جالق» را یدک میکشد و با این نام بیشتر اخت است؛ زیرا از بعد از حملهٔ مغول تاکنون روی آبادی به خود ندیده است. این شهر زیبا هنوز در زیر ایلغار آخوندهایی است که جنایت خود را به نام اسلام به ثبت میرسانند و از مغول بیشتر ویرانی در ایران بهبار آوردند.
جالق نامی یادآور رنجهای مرزنشینان بلوچ
مغولان عمامهبهسر که هیچ برنامهای جز ویرانی هر چه بیشتر برای ایران و شهرهایش در چنته ندارند، در مواجهه با محرومیتهای جالق نیز بنا را بر سرکوب گذاشتهاند. آنان همانگونه که در مقابله با فقر در شهرهای استانهای کردستان به شلیک به سمت کولبران بیدفاع و کشتار آنان روی آوردهاند، در جالق نیز برای مقابله با رفت و آمد اهالی محروم اقدام به مینگذاری کور مسیرهای تردد کردهاند. این مینگذاریهای ضدبشری که در مقیاس گسترده و بدون علامتگذاری انجام گرفتهاند، هدفی جز گرفتن تلفات ندارند. این مینها کسانی را کشتار میکنند که بهدلیل نبود اشتغال و منبع درآمد، برای به دست آوردن لقمهای نان بخور و نمیر به «سوختکشی» روی آوردهاند. «سوختکشی» مانند «کولبری»، «کلیهفروشی» و اخیراً «قلبفروشی» یکی دیگر از واژههایی است که به فرهنگ ایرانزمین راه یافته و بیانگر فقر فاحش است. وقتی از «سوختکشی» صحبت میشود منظور قاچاق سوخت بهوسیلهٔ تانکر و نفتکش نیست، منظور نقل و انتقال سوخت با گالنهای دستی برای امرار معاش است.
غارت و چپاول و ویرانگری بیحد و حصر حاکمیت آخوندی باعث فقر و فلاکت بسیاری از جوانان بلوچ شده است. تحت تأثیر این فقر آنها مجبور میشوند سوخت و سایر کالاها را از منطقه آزاد چابهار بدون داشتن برگه ترخیص خارج کرده و به شهرهایی چون زاهدان، ایرانشهر و سراوان منتقل کنند و در ازای حمل بار مبالغی اندک دریافت کنند. این کار به نوعی معادل کولبری در کردستان است و تاکنون بسیاری از این افراد در اثر تعقیب و گریز و تیراندازی مأموران انتظامی و امنیتی رژیم بهخاطر چند طاقه پارچه یا چند کارت لوازم آرایشی و یا مواد خوراکی کشته و زخمی شدهاند.
جالق تنها نمونهٔ جنایت نیست
سالیانه دهها نفر از شهروندان بلوچ در اثر تیراندازی مأموران رژیم ایران بهخاطر چند گالن سوخت جان خود را از دست میدهند. سپاه پاسداران از سال ۸۸ این منطقه را در اختیار گرفته و در این منطقهٔ وسیع ۳۰۰کیلومتری اقدام به مینکاری نموده است. بنا بر گزارشات محلی فقط جالق مینگذاری نشده بلکه در منطقهٔ کوهک نیز کشت مین انجام شده و تلفات جانی ناشی از آن هیچگاه رسانهیی نشده است.
کافی است فقط نگاهی به سرتیتر برخی از خبرها بکنیم تا گوشهای از ستم حاکمیت آخوندی به هموطنان زحمتکش بلوچ را دریابیم.
ـ روز یکشنبه ۸مهرماه ۲هموطن جوان بلوچ در اثر شلیک مستقیم در جاسک بهقتل رسیدند.
بر اساس گزارشات رسیده مأموران اداره اطلاعات رژیم در جاسک به سمت خودروی سواری پژو که حامل ۲گالن ۷۰لیتری بنزین بوده آتش گشوده که منجر به آتش گرفتن خودرو گردیده و ۲برادر بهنامهای سلطان سینگله ۱۸ساله و مروان سینگله ۱۲ساله اهل زرآباد طعمه حریق شده و جان سپردند.
سلطان سینگله و مروان سینگله دو برادر سوخته در میان شعلههای آتش
ـ دو جوان بلوچ صبح روز جمعه ۴خرداد ۹۷ توسط مأموران جنایتکار نیروی انتظامی بهقتل رسیدند. نامهای آنها رامین گرگیج، ۲۶ساله و راشد بلوچ، ۲۵ساله، بود.
به گفته یک شاهد صحنه مأموران پاسگاه کرتی در محدوده روستای کاشی لیردف به سمت خودرو گازوییل سنگ پرتاب کردند، سنگ به سر راننده خورد و مغزش متلاشی شد و ماشین چپ کرد و خودش و کمک راننده هر دو کشته شدند. کمک راننده به نام راشد بلوچ بهشدت مجروح شد و در مسیر بیمارستان فوت کرد.
ـ مأموران جنایتکار نیروی انتظامی در استان سیستان و بلوچستان روز یکشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۷ به سمت یک جوان هموطن بلوچ که گازوییل حمل میکرد، شلیک کرده و وی را بهقتل رساندند.
وی که گلاحمد براهویی نام داشت روز یکشنبه در جاده خاش ـ سراوان در حالی که فقط حامل بار گازوییل برای درآوردن لقمه نانی برای خانوادهاش بود، توسط مأموران نیروی انتظامی بهقتل رسید.
ـ مأموران انتظامی یک جوان بلوچ بهنام کریم سالارزهی را در شهر سراوان، با شلیک گلوله بهقتل رساندند. این جنایت در شب پنجشنبه ۲۴دی ۹۶ صورت گرفت.
ـ ظاهر شهبخش فرزند حبیب، ۳۵ساله، صبح چهارشنبه ۶آبان ۹۶ به ظن حمل چند طاقه پارچه قاچاق توسط مأموران انتظامی در اثر شلیک مستقیم بهقتل رسید.
***
خشم مردم جالق، نمونهای از بروز خشم بزرگ
نظام ولایت فقیه باز هم مانند همیشه از ترس قیام، جنایتهای خود را انکار کرد و از زبان هادی مرعشی، مهرهٔ امنیتی خود در سیستان و بلوچستان ـ با فریبکاری لو رفته ـ مدعی شد، یک شیئی نامعلوم در داخل خاک پاکستان منفجر شده و قربانی را از قاچاقچیان سوخت نامید. به این نیز بسنده نکرد مردم را عدهای ناشناس و غیربومی نامید که به بخشداری یورش بردهاند. در عینحال مانند همیشه خط و نشان کشید و نیمهشب با اعزام نیروی کمکی به جالق سعی کرد مهار اوضاع را به دست بگیرد اما این اقدامات در سراشیب سرنگونی، دیگر اثر ندارد.
حمله به بخشداری جالق از سوی مردم، بروز بخشی از خشم فروخفتهٔ سالیان است؛ خشمی که بغضبهبغض و اشکبهاشک روی هم انباشته شده و چنین بیرون میریزد. طبعاً اعقاب مغول باید منتظر خشم بزرگ در روز انفجار جامعه ایران باشند. خشمی که عقربههای شتابان ساعت خبر از آمدن آن میدهند. آن روز بیتردید جالق بهعنوان محرومترین بخش شرقی ایران نیز هویت خویش را باز خواهد یافت و شهرشان به «گلشن» آزادی، آبادی و فراوانی تبدیل خواهد گردید.
مطالب مرتبط:
حمله و به آتش کشیده شدن بخشداری جالق سراوان توسط مردم خشمگین
پاسداران در مرز جاسک دو جوان بلوچ را بهقتل رساندند
کشته شدن یک جوان سراوانی با شلیک مستقیم مأموران سرکوبگر انتظامی
اعمال فشار و ایجاد محدودیت رژیم آخوندی بر مردم محروم سیستان و بلوچستان