با آغاز جنگ نامزدان کسب قدرت مجریه، سیلی از افشاگریها و برملا کردن فسادها و سرقت اموال مردم و بسیاری دیگر از دردهای تحمیل شده به مردم، راه افتاده است.
سرعتگرفتن استهلاک اجتماعی
وارد پنجمین دهه تورم و گرانی و کوچکتر شدن سفره مردم شدهایم اما باز انکار واقعیتها، نادیدهگرفتن درک و شعور مردم، اقدامات سوء نهادهای موازی قدرت در کشور، شعارهای پوپولیستی و عوامفریبانه، چنان شدت گرفته است که قلم بهدستان حکومتی هم معترفند ادامه این مسیر: «سرمایه اجتماعی را مستهلک میکند و کشور را در ورطهای هولناک که ناشی از عدم مشارکت مردم در تصمیمسازیهای بزرگ است، فرو میبرد» (سبزینه۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
با این حال میگویند «مسئولان هر روز درگیر دعواهای جناحی و زرگری خود میشوند تا بهاصطلاح خود را اصلحتر نشان دهند و مردم اما هر روز فارغ از این دعواهای زرگری در چاه فقر و نداری فروتر میروند. سؤال مردم این است که شما که در چهار دهه از انقلاب مسئولیت داشتید، چه کردید که وضع کشور اینچنین است و حالا داعیه بهسامان کردن کشور را در چند ماه دارید؟»
و نالهکنان دست عوامفریبان باند رقیب را رو میکنند که «وعده یارانه یک یا ۲.۵میلیون تومانی طرفداری ندارد، چون هر چقدر که بدهید، چند برابر آن را از جیب ملت برمیدارید» (همان منبع).
آبرفتن ۵۰درصد ظرفیت تولید
فهرست سیاهیها و کجرویها و دستان ناپاک و پنهانی که حریصانه اموال مردم را به غارت بردند، به درازی عمر نظام ولایت فقیه است. تا جایی که دستاندرکاران حکومتی اقتصادی هشدار میدهند اگر چارهای بر این وضعیت بحرانی اندیشیده نشود «اقتصاد کشور در مسیر قهقرا قرار میگیرد» (بازار۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
با این حال کارگزاران رژیم آخوندی هیچ فرصتی را برای کسب منافع اقتصادی و تثبیت و گسترش آن البته از جیب و اندوخته مردم را هدر نمیدهند. یکی از این گنجهای به ظاهر آشکار نیز منابع بانکی است که در این چهار دهه در خدمت مافیای تجارت، مسکن و زمین، غاصبان مراکز تولیدی قرار داشته است. در حالیکه بخش نحیف و تخفیف یافته تولیدات صنعتی از دسترسی به سرمایههای مورد نیاز محروم است و از ورشکستگی و افزایش هزینههای تولیدی همیشه مینالد: «افزایش هزینههای تولید و کمبود سرمایه در گردش، باعث شده ظرفیت تولید در کارگاهها، کارخانهها و بنگاههای اقتصادی به حدود نصف برسد که چنین روندی، زنگخطری جدی برای تولید ملی است» (اقتصادما۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
شاهد تعطیلی بیشتر کارخانهها خواهیم بود
بنابراین برای بسته نشدن باز هم بیشتر درب کارخانهها و مراکز تولید خواهان هدایت نقدینگیهای باز هم افزونتر بانکها و تأمین منابع مالی و سرمایه در گردشی هستند که دیگر توان رقابت با سفتهبازان و دلالان حکومتی ندارند و با این حال برای جلو گیری از ورشکستگی بیشتر به ضریح بانکها و مؤسسات اعتباری رژیم چنگ انداختهاند.
در حالی که صاحبان بانکها و مؤسسات مالی رژیم آخوندی یک لحظه فرصت را برای سفتهبازی و دلالی و سودجویی از رانتهای اطلاعاتی و فرصتهای انحصاری از دست نمیدهند و بخش عمده سرمایههای در اختیار خود را در این دخمههای ضدتولیدی و پر فساد قرار دادهاند.
مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی رژیم و دبیرکل خانه اقتصاد ایران میگوید: صنایع کوچک، متوسط و بعضاً بزرگ کشور همراه با بنگاههای اقتصادی و مراکز تولید، این روزها بهدلیل بیتوجهی و ناکارآمدی مسئولان تصمیمگیر در مدیریت منابع بهسمت بخش تولید، بسیار ضعیف شدهاند و در صورت بیاهمیتبودن نسبت به این موضوع، بدونتردید شاهد تعطیلی بیشتر کارخانهها و کارگاهها خواهیم بود» (بازار - ۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
جالب اینکه همین متولیان امر تولید معترفند «بانکها نیز خیلی راغب به حمایت از صنایع و مراکز تولید نیستند، چرا که خیلی از آنها از طریق شرکتهای زیرمجموعه خود بهدنبال سفتهبازی، بنگاهداری و سرمایهگذاریهای سودآور هستند و مسیری را میپیمایند که بازگشت سرمایه بالا و بعضاً آنی داشته باشد».
کاسبی با سرمایه مردم؛ به قیمت از پای افتادن مردم
حاصل جمع این اقتصاد انگلی و ضدتولیدی نیز چیزی نیست جز افزایش سود مهرهها و باندهایی که در هر مرحلهای، دکان و حجرهای تازه برای غارت داراییهای یک ملت برپا کردند. روزی سهام و بورس و سودهای آسان را از رسانههای عمومی تبلیغ کردند و تا آنجا که توانستند بنگاههای ورشکسته دولتی را در این بازار مکاره آب کردند و روزی دیگر از این خندق ساختگی پا به فرار گذاشتند و با سرقت هزاران میلیارد تومان از ذخایر مردم، صاحبانش را بیپشتوانه و بیپناه به کف خیابانها کشاندند. هنگامی که خشم و اعتراض اقشار فریب خورده نیز به آسمان رسید، باز ترفند دیگری بکار بردند و ابن بار سرمایه بخش دیگری از مردم در بانکها را روانه بورس کردند تا از این طریق سودهای نجومی دیگری به جیب بزنند.
«بر اساس اظهارات مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی در۹ ماهه ابتدایی سال۱۳۹۹ بانکها ۱۴۸هزار میلیارد تومان از طریق کارگزاریها به بورس تزریق کردهاند. این رقم حدود ۲۵درصد کل تسهیلات اعطایی در این مدت بوده است. این رقم برابر است با پنج برابر آن چیزی که در طول یکسال بهعنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت میشود» (بورسان - ۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
کارگزاران رژیم آخوندی در اوج بحران کرونا اعلام کرده بودند یک وام یک میلیون تومانی به مردم پرداخت میکنند. در حالی که در شرایط تورمی جامعه، این یک میلیون تومان هیچ دردی از مردم دوا نمیکرد. اما به فرض که به واجدین شرایط نیز پرداخت میکردند، رقمی بالغ بر ۲۸هزار میلیارد تومان میگردید. در صورتیکه پنج برابر همین رقم را برای پردهپوشی در افتضاح بورس و چاپیدن مردم در بازار سهام اختصاص دادند.
«مسأله تکاندهنده این است که بر اساس اظهارات یک مقام رسمی به بیش از۳۸۰ هزار بنگاه اقتصادی، که ۶۵۶هزار نفر در آنها شاغل بودهاند، ۸۳۰۰میلیارد تومان تسهیلات داده شده است. در نتیجه سهمی که بانکها در آن شرایط به بخش تولید دادهاند نسبت به سهم کارگزاران بورس حدود یکهجدم بوده است» (مشرق ۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
مشت محکم به آمریکا با افزایش قیمت دلار!
این پول پاشیها و هدر دادن سرمایههای مردم، تنها نتیجهاش غارت اموال و انتقال آن به ینگه دنیا نبود، بلکه ویرانگرتر، افزایش تورم و کمرشکنی ملتی است که برای تأمین نیازهای خوراکی و درمان و دارو دیگر مستاصل شده است. فرشاد مومنی، اقتصاددان حکومتی میگوید: «در کشوری که طی مدت چهار سال قیمت ارز بین شش تا ۱۰برابر افزایش پیدا کرده است، مقام رسمیای که بر اساس قانون وظیفه صیانت از ارزش پول ملی را برعهده دارد، عنوان میکند با سرکوب نرخ ارز مخالف است. از دل این سیاستای تورمزا ما با بحران تقاضای مؤثر توسط خانوادهها و گسترش و تعمیق فساد و نابرابری مواجه خواهیم بود که در نهایت به سقوط بنیه تولید منجر خواهد شد» (آرمان ۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
وی همچنین به درک و فهم وزرای دولت آخوند روحانی اشاره میکند که چطور این شرایط را توجیه میکنند: «یک وزیر برای افزایش برخی قیمتهای کلیدی نقشه میکشد. از او میپرسند نظر تو درباره قیمت اینها چیست؟ پاسخ میدهد قیمتها دست خدا است. اگر خداشناسی تو مثل فهم از مسأله اقتصادی است وا اسفا... ! در همان کابینه یک نفر دیگر چند روز بعد میگوید برای اینکه مشت محکم به دهان آمریکا بزنیم خودمان قیمت دلار را بالا بردیم. کسی پیدا نمیشود به او بگوید زمانی که قیمت دلار را بالا میبرید خاک بر سر آینده اقتصاد میکنید، تولیدکنندهها را ورشکست میکنید، مردم را به فلاکت میاندازید» (همان منبع).
یک میلیون شاغل خانهنشین شدند
معلوم است که ثمره چنین درخت خبیث و زهرآلودی چه خواهد بود. این سیاستها و اقدامات کارگزاران رژیم آخوندی از یکسو و بلای نازل شده در اثر بیکفایتی مهرههای نظام بهنام کرونا نیز از سوی دیگر، و انزوای نظام تروریستپرور از جامعه جهانی و تحریمهای اقتصادی، منجر به هزار درد بیدرمان دیگر گردیده است که یک قلم آن بیکاری و خانهنشینی انبوهی شاغلان تهیدست است.
«طبق آمار رسمی در مجموع یکمیلیون و ۴۳۰هزار نفر از جمعیت فعال اقتصادی ایران کم شده است که از این تعداد یکمیلیون و ۱۰هزار و ۴۷۰نفر شاغل و ۴۱۹هزار و ۵۲۵نفر بیکار و جوینده کار بودهاند. آمارهای منتشر شده از وضعیت بازار کار ایران در سال۱۳۹۹ نشان میدهد که بخش قابل توجهی از نیروی انسانی که در سن کار و تولید هستند، خانهنشین شدهاند» (دویچه وله۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
نشانی از بهبودی دیده نمیشود
تصویر این وضعیت هولانگیز را یکی از متولیان اتاق بازرگانی رژیم در مقایسه اقدمات نظام آخوندی با سایر کشورها رسم کرده است که گویای حسرت کسانی است که به آخرین تکه چوبهای شکسته کشتی این نظام در دریای طوفانزده چسبیدهاند.
«آنچه همواره چهره بخش نحیف خصوصی اقتصاد را تکیدهتر کرده و دایره آنها را کوچکتر میکند، آن است که... نشانی از بهبود در روند اقتصادی و بازرگانی کشور دیده نمیشود. اقتصاد کشورهای پیشرفته توانست بحران کرونا را پشت سر گذاشته زیرا متکی به حمایتهای دولتی بود. در کشورهایی چون آمریکا، چین و کرهجنوبی رقمی معادل ۱۰درصد تولید ناخالص داخلی برای حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده ناشی از کرونا اختصاص یافت و در کشورهایی مانند آلمان و ژاپن حتی این رقم فراتر رفت و به ۱۸درصد رسید. در مجموع، میانگین جهانی حمایتهای دولتی از فعالان اقتصادی در بحران کرونا، کمتر از ۵درصد از تولید ناخالص داخلی نبود. این در حالی است که حمایتهای دولتی در ایران به استناد آمارهای دولتی، از ۳درصد هم فراتر نرفت» (دنیای اقتصاد۲۱اردیبهشت۱۴۰۰).
حالا بگذارید با انبوهی دود و دم دژخیمی چون رئیسی یا شیادی چون لاریجانی را از صندوق بیرون بکشند، اما از آنجا که خانه از پای بست ویران است نه تنها مسألهای حل نخواهد شد بلکه شقه و شکاف و بحرانهای لاعلاج اقتصادی و سیاسی اوج دیگری میگیرد و نهایتاً این جوانان شورشی و مردم ایران هستند که صاحب راهحل هستند و با خیزش و خروش خود در کف خیابانها از گردنه ارتجاع مذهبی حاکم با سرفرازی عبور خواهند کرد.