در «سخن روز» ۲۰ آذر۹۹ (سایهٔ اجماع جهانی؛ تشدید بحران درونی) از «وضعیت قفل‌شدگی و بن‌بست نظام در فاز پایانی و مرحلهٔ سرنگونی» صحبت شد؛ وضعیتی که در جبهه‌بندی درون نظام و فوران جدال باندی و جنگ گرگها، بازتاب یافته است.
تنها طی ۲۴ساعت گذشته، ادامهٔ حملات پیاپی بعدی باندهای متخاصم، گواه این نتیجه‌گیری است. آخوند علم‌الهدی نمایندهٔ خامنه‌ای در مشهد، در نمایش جمعه وضعیت بحرانی جامعه را چماق کرد و در حالی که «گرانی‌های سرسام‌آور و نه روزافزون، بلکه ساعت افزون» را بر سر باند روحانی می‌کوبید، گفت: «از مهر ۹۸ تا سال۹۹، قیمت خودرو، کالای اساسی و موارد مورد نیاز مردم ۳۱۴درصد افزایش پیدا کرده است! گرانی نان و آب و کالاهای اساسی که رزق روزانه مردم را تأمین می‌کند، طی یک سال۴برابر شده است» (آخوند علم‌الهدی-۲۱ آذر۹۹).
از آن سو سالاری از مهره‌های باند روحانی، با اشارهٔ تلویحی به این‌که نظام راهی جز رفتن پای میز مذاکره ندارد، با طعنه به باند رقیب گفت: «نباید به دست خودمان به انزوای نظام دامن بزنیم. در شرایطی که مقدمات تعامل بیشتر با نظام فراهم شده، تقابل با جامعهٔ جهانی یک نوع خودزنی سیاسی در عرصهٔ جهانی است!» (۲۱ آذر).
آخوند احمد خاتمی از باند خامنه‌ای هم این استدلال باند روحانی را زیر ضرب برد و با یادآوری سرنوشت «قذافی مفلوک که تمام ابزار و لوازم انرژی هسته‌یی خودش را فرستاد آمریکا» و پس از تحویل صنعت هسته‌ای‌اش به آن سرنوشت (سرنگونی) دچار شد، خطاب به باند روحانی گفت: «چشم از دیگران بشویید، آنها کاری برای شما نمی‌کنند؛ چه آدم‌های بی‌عرضه قبلی آمریکا، چه تازه به دوران رسیده‌ها»؛ آخوند خاتمی به این هم بسنده نکرد و در حالی که دل بستن باند روحانی به مذاکره را «عین ذلت» می‌نامید گفت: «آمریکا در پی مذاکره نیست، هیچ تردیدی نکنید که آمریکا در پی سلطه هست... چه ترامپ و چه بایدن همه همین هستند» (آخوند احمد خاتمی-۲۱ آذر۹۹).
در مقابل، مشاور لاریجانی ضمن این‌که با حمله به مجلس ارتجاع، تصویب قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها» را «بی‌تدبیری محض» نامید، به پیآمد این اقدام اشاره کرد و گفت: «این قانون فرصت سوء‌استفاده برای طرفهای دیگر برجام را به‌وجود آورد که از آب گل‌آلود (علیه نظام) ماهی بگیرند» (حقیقت‌پور-۲۱ آذر).
پاسدار رضایی هم با اشاره به امید واهی باند روحانی به لغو یا کاهش تحریم‌ها گفت: «چه بایدن و چه ترامپ هر کدام رئیس‌جمهور شوند، تحریم‌ها علیه نظام ۴ تا ۵سال دیگر ادامه خواهد داشت»؛ آنگاه با حمله به لایحهٔ بودجهٔ ۱۴۰۰ دولت روحانی که بر اساس مذاکره و لغو تحریم‌ها و امکان فروش روزانه دو میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت در روز، بسته شده، گفت: «هم ترامپ و هم بایدن در پی این هستند که تحریم‌های اقتصادی را به‌عنوان فشار روی گردهٔ نظام ادامه دهند. وقتی ما بودجه را بر اساس اتفاقاتی که بیرون افتاده تنظیم می‌کنیم، ریسک خطرناکی است!» (پاسدار محسن رضایی-۲۱ آذر).
سالاری، از مهره‌های باند روحانی نارضایتی‌های عمیق و وضعیت انفجاری جامعه را به رخ باند رقیب کشید و با هشدار نسبت به قیام پیش رو، از «شرایط طاقت‌فرسای معیشتی و بحران کرونا» صحبت کرد که «علاوه بر افزایش نارضایتی‌ها و بی‌اعتمادی‌های عمومی، تاب آوری اجتماعی را به‌شدت تنزل داده است»؛ و با این زنگ هشدار تلاش کرد مسیر مذاکره را به‌عنوان تنها راه‌برون رفت از خطر قیام، برجسته کند.
اما آخوند میرتاج‌الدینی، عضو کمیسیون بودجهٔ مجلس ارتجاع نیز در پاسخ به این استدلال باند روحانی که مشکلات معیشتی مردم را ناشی از تحریم‌ها اعلام می‌کنند و همین را بهانه‌یی برای مذاکره با آمریکا قرار می‌دهند، با طعنه گفت: «ما دچار خود تحریمی هستیم»؛ آنگاه این خودتحریمی را ناشی از «سو مدیریت» دولت روحانی معرفی کرد که به «مشکلات دامن می‌زند» (۲۱ آذر).
البته طی ۲۴ساعت گذشته این تک و پاتک وارد فاز اقدامات عملی و قضایی هم شد. پس از افشای دزدی‌های نجومی قالیباف توسط شهرداری تهران و ثبت شکایت از این افشاگری توسط پاسدار قالیباف در قضاییه، شب گذشته اعضای مجلس از ثبت شکایت قضایی علیه جواد ظریف، عیسی کلانتری (معاون محیط‌زیست روحانی) و عباس آخوندی (وزیر پیشین راه و شهرسازی روحانی) خبر دادند.
بدین ترتیب نمودار شدت‌یابی جنگ گرگها، روندی صعودی با شیبی تند را نشان می‌دهد. روندی که به‌گفته آیتی عضو پیشین مجلس ارتجاع «پس از پیروزی بایدن اختلافات درون نظام پر رنگ‌تر شده و هر روز شاهد اختلاف و جدل میان دولت و مجلس هستیم. مشکلات نظام آن‌قدر زیاد هستند که دامن‌زدن به تنش خطایی نابخشودنی است» (۲۱آذر).
اوجگیری جنگ گرگها به حدی است که طرفهای مختلف وحشت خود را از پیامدهای آن ابراز داشته و زنگهای خطر را برای نظام به صدا در می‌آورند. از جمله سالاری از مهره‌های باند روحانی روز ۲۱آذر گفت: «اختلافات جناحی و بداخلاقی‌های سیاسی و انتشار آن از تریبون عمومی و سنگ‌اندازیهای روزانه، شکاف میان مردم و نظام را افزایش داده است» و سایت حکومتی اعتماد هشدار داد «این روزها گرانی و بیکاری مردم را کلافه کرده است. نیاز داریم آرامش به جامعه تزریق کنیم» (سایت حکومتی اعتماد-۲۱ آذر).
واقعیت این است که وضعیت نظام در فاز پایانی آن‌چنان بحرانی است که حتی نمی‌تواند درون نظام «آرامش تزریق» کند؛ چه رسد به تزریق آرامش به جامعه‌یی که بسان بشکه‌یی باروت، هر لحظه در آستانهٔ انفجار است. انفجاری که شراره‌های آن، تمامیت نظام ولایت فقیه را در هم خواهد پیچید
