این روزها میزان چپاول و غارت منابع و ثروتهای ملی به مراحل حادی رسیده است. در حالیکه آخوند روحانی در روز ۴شهریور اعتراف کرد در سختترین شرایط بهسر میبریم و پاسدار سعدالله زارعی اذعان کرد از فروش نفت به هند حتی نمیتوانیم پول ارگانهای نظام را برداریم، خبرهای تداوم فساد توسط باندهای حاکم در کنار افشای موارد جدید فساد مالی توسط باندهای حاکم، سیمای نظام درهمشکستهای را به نمایش میگذارد که هرکس تلاش میکند با استفاده از فرصت، ثروتی به جیب زده و بگریزد. غارتگرانی که به چیزی جز پرکردن کیسه خود فکر نمیکنند. اما از آنجا که فضای انفجاری جامعه چشمانداز تداوم این غارتگریها را تیره کرده است، ایادی رژیم هر یک به فکر «در بردن» خود افتاده و شروع به فاشگویی و هشدار کردهاند. صحنههای این روزهای رسانههای حکومتی و مجلس رژیم بعضاً یادآور صحنههای مشابه در دیکتاتوری سلطنتی است که فساد همدیگر را فاش میکردند تا خود یا کلیت نظام را از مظان اتهام فساد «در برده» و البته خود را نیز مبرا جا بزنند.
«این پولها کجا رفته؟»
این پرسش، سؤال دیرهنگامی است که رسانهها، مهرهها و محافل آخوندی برای در بردن خود، از دیگری میپرسند.
روزنامهٔ حکومتی فرهیختگان از باند خامنهای در روز ۴شهریور به فسادزا بودن ساختار قوانین حاکم اذعان کرد. این روزنامه بهنقل از حسین راغفر، اقتصاددان حکومتی، از جمله نوشته است:
«آن چیزی که اسم آن خودروسازی است واگذار شد و آن چیزی که اسم آن صنایع پتروشیمی است و خیلی از آن هم واگذار شد یا صنایع فولاد یا خصوصیسازیهایی که عملاً در قالب واگذاری معادن بزرگ کشور به دوستان، رفقا و افراد درون قدرت انجام گرفت، اسم اینها بخش خصوصی نیست، اسم این اقتصاد غارتی است».
توضیح مکانیسم شکلگیری ارگانهای «غارتی»!
این کارشناس حکومتی به یک نمونه از سیکل غارت در نظام اشاره کرده و گفته است کسانی که در قدرت هستند «این معدن یا این فرصت تأسیس بانک را به نام خود» میگیرند و «بعد با همان بانک از بانک دیگر وام گرفته و یک بانک تاسیس» میکنند!
راغفر «برنامه سوم» توسعه رژیم را عامل مشروعیت این نوع چپاول بیمرز و نجومی معرفی کرده و میگوید: «همین آقایانی که مدعی هستند برنامه سوم را نوشتهاند، همینها زمینه را برای چپاول فراهم کردهاند».
وی یک قلم به ۱۶۰ و به روایتی ۲۶۰هزار میلیارد تومان پولی که به این ترتیب از نظام بانکی تحت عنوان دیون بازنگشته اشاره کرده و میگوید معلوم نیست این پولها کجا رفته؟
مشابه همین سؤال را امیر خجسته، عضو مجلس ارتجاع، روز دوشنبه ۴شهریور مطرح کرده و خودش یک پاسخ کلی هم داده و میگوید:
«در رابطه با خودروسازان که چه فاجعهای اینها ایجاد کردند ۳۰هزار میلیارد تومان به بانکها بدهی دارند و ۲۰هزار میلیارد تومان به قطعهسازان بدهی دارند و ۱۳هزار میلیارد تومان از مردم پول گرفتند، این پولها کجا رفته است؛ آیا به غیر از اینکه به شرکتهای اقماری با واسطه با رانت انجام دادند؟ یا اینکه در آفریقا، سوریه و روسیه، سنگال و بلاروس سرمایهگذاری شده چرا اموال مردم را به اینور و اونور میبرید؟ چرا دستگاههای نظارتی نظارت نکردند»؟
وحشت از خشم مردم
حمیده زرآبادی، عضو دیگر مجلس، به بیثمری وعدهدرمانیهای حکومتی اذعان کرد و هشدار داد:
«تنها حرف میزنند و هیچ اقدام عملی انجام نمیدهند... مردم از این وضعیت بحرانی بهستوه آمدهاند».
اعتراف به ناکارآمدی نظام آخوندی در طول ۴دهه، از جملهٔ اعترافات بیثمر و دیرهنگامی است که برخی مهرههای حکومتی برای در بردن خودشان میگویند، اما این حرفها دیگر تنها تاثیرش، ریختن نفت بر آتش خشم مردم است.
میرزاده، عضو مجلس آخوندی، به برخی از این موارد اشاره کرد و گفت:
«یعنی ۴۰سال بعد از انقلاب شهرهای محرومی مانند گرمی مغان باید بزرگترین آرزویشان داشتن آبراه باشد؟ و در حسرت آسفالت؟ فریاد العطش مردم روستاهای...، در آنسوی مرز شنیده میشود اما برخی از مرکزنشینان وعده تحقق آن را به گام دوم انقلاب موکول کنند؟... یا هیچ شاخصی در کشور برای توزیع عادلانه امکانات و اعتبارات وجود ندارد یا عمل نمیکنند».
جالب آنکه اعضای مجلس ارتجاع، علت این فاشگوییها را ناخواسته، اذعان میکنند که چیزی جز وحشت از طغیان خشم مردم و حضور مقاومت سازمانیافتهٔ مردم ایران نیست. این واقعیت با بیانهای مختلف از آنها شنیده میشود.
قرجه طیار روز ۴شهریور در مجلس ارتجاع گفت: «همه باید توجه داشته باشیم که مردم نباید ناراضی شوند وگرنه این همان آب به آسیاب دشمن ریختن است».
علاءالدین خادم، عضو دیگر مجلس ارتجاع هم در حالی که از مقاومت مردم ایران با عنوان «دشمنان» یاد میکرد، از پتانسیل انفجاری جامعه ابراز وحشت کرد و گفت: «انباشت مطالبات در صورتی که اراده جدی برای پاسخگویی به آن در حاکمیت دیده نشود، به خشم و نارضایتی عمومی دامن میزند و این نارضایتی باعث افزایش طمع دشمنان خواهد شد».
بیتردید انباشت چنین حجمی از فساد و چپاول در یک نقطه توسط مردم به بازخواست کشیده خواهد شد، بازخواستی که نام دیگر آن قیام تودههاست.