روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح (۲۴دی) طی مقالهیی با عنوان «فرصت در روزهای پرخطر» از تغییر «ژئوپلیتیک»، «ژئو استراتژیک» و «ژئو اکونومیک» در منطقه سخن میگوید که با حملهٔ حماس در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و بستر را برای اسراییل و عقبهاش فراهم کرد تا آنچه که در آرزویش بودند را کلید بزنند. این روزنامه سپس به ۵پلن یا نقشهمسیر که برای خاورمیانه طراحی شده اشاره میکند و آنها را اینگونه میشمارد: پلن A غزه ـ پلن B لبنان ـ پلن C سوریه ـ پلن D عراق و پلن E ایران.
روزنامهٔ حکومتی سپس هشدار میدهد که از این ۵پلن، ۳تای اول با ویرانی و کشتار غزه، انهدام زیرساختهای حزبالله در لبنان و سقوط بشار اسد محقق شده و اکنون نوبت اجرای دو پلن دیگر است.
برخی روزنامههای رژیم نیز بهتلویح یا تصریح اذعان میکنند که روزهای پایان نفوذ رژیم در عراق فرا رسیده است. روزنامهٔ حکومتی هم میهن (۱۶دی) تحت عنوان «عراق، آخرین سنگر ایران» مینویسد: «ایران سوریه را بهطور کامل از دست داده و حزبالله هم بهشدت تضعیف شده است... در شرایط فعلی ایران از کمترین اهرم فشار برخوردار است و اگر ترامپ به سمت اجرای سیاست فشار حداکثری حرکت کند، ایران بیش از گذشته تحت فشار قرار خواهد گرفت».
این روزنامه سپس با وحشت میافزاید: «اگر وضعیت شکننده در سوریه به عراق سرایت کند، برای ایران این خطر به وجود میآید که کل استراتژی امنیت ملی که در ۴۰سال گذشته بنا کرده با خطر موجودیتی مواجه شود، در واقع حالا آخرین سنگر ایران، عراق است».
رسیدن موج سوریه به عراق بر سفر اخیر سودانی نخستوزیر عراق به تهران هم سایه انداخت. به گزارش تلویزیون العربیه (۲۰دی) «سودانی پیامی برای تهران برده که تهران باید برنامهاش را در رابطه با نیروهای نیابتی تغییر دهد و اینکه در عراق دیگر جایی برای بازوهای رژیم ایران وجود ندارد».
سودانی در تهران با خامنهای دیدار کرد. خلیفهٔ ارتجاع در این دیدار خطاب به نخستوزیر عراق گفت: «حشدالشعبی یکی از مؤلفههای مهم قدرت در عراق است که باید در جهت حفظ و تقویت بیشازپیش آن اهتمام داشت» (تلویزیون رژیم- ۱۹دی).
روشن است که پس از کمرشکن شدن حزبالله لبنان و سقوط دیکتاتوری اسد و فروپاشی عمق استراتژیکش در سوریه، خامنهای آنچه را در توان دارد، بهکار میبرد تا عراق را بهعنوان «آخرین سنگر» در چنبرهٔ نفوذ خود نگهدارد و حشدالشعبی را بهعنوان بازوی اصلی نفوذ خود در عراق حفظ کند. در همین رابطه بود که پیش از سفر سودانی به تهران، خامنهای پاسدار قاآنی سرکردهٔ نیروی قدس را در سفری اعلام نشده، به عراق فرستاد. به گزارش رسانههای کردستان عراق، «در میان فشارهای آمریکا، تمرکز مذاکرات قاآنی بر پنهان کردن موقت شبهنظامیان طرفدار ایران است تا راههایی را برای بازسازی محور فروپاشیده پیدا کند» (دیدبان کردستان ـ ۱۶دی).
پیش از این، روزنامهٔ الشرقالأوسط (۲۸آذر) بهنقل از صمیدعی مشاور نخستوزیر عراق نوشته بود: «اگر خودمان برای منحل کردن گروههای مسلح اقدام نکنیم، دیگران با زور این کار را خواهند کرد. عراق نمیتواند پس از سقوط نظام اسد و تضعیف حزبالله در لبنان، همچنان بهعنوان شمشیر محور مقاومت (بخوانید خامنهای) باقی بماند».
خامنهای و عواملش از حشدالشعبی بهعنوان مؤلفه قدرت خود در عراق دم میزنند. اما قدرت اصلی در عراق مردم این کشور اعم از شیعه و سنی و جوانان شورشگر عراقی هستند که خامنهای در سرکوب آنها توسط جلاد قاسم سلیمانی و سایر جلادان و مزدورانش، از هیچ شقاوت و سبعیتی فروگذار نکرد. اما این نیروی مردمی در جامعهٔ عراق مثل آتش زیر خاکستر وجود دارد و بارها از جمله در «انقلاب اکتبر» زمین را زیر پای رژیم ولایت فقیه و دست نشاندگانش به لرزه درآوره است.