«برای هولوکاست کرونا کاری میکنید یا مردم بمیرند؟» (تیتر روزنامهٔ حکومتی بهار – یکشنبه ۲۴مرداد ۱۴۰۰)
«این خیلی دردناک است که ما سرم را نمیتوانیم در انستیتو پاستور بسازیم، بعد در همان انستیتو میآییم ادعا میکنیم شش تا واکسن ساختیم و صادر میکنیم» (احمد رضا بهرهمند متخصص میکروبهای عفونی، تلویزیون شبکه ۵رژیم رژیم)
تاکنون بارها در رسانههای مختلف تحت فرمان بیتالعنکبوت ولایت در بوق و کرنا کردهاند که در مملکت آخوندزدهٔ ایران اگر چه مشکلات و بحران و فساد و. . هست ولی «آلبانی نشینان» بزرگش کرده و «سیاه نمایی» میکنند! حالا البته اشکالاتی هم هست که هست! اصلاً در خود آمریکا و اروپا هم مشکل دارند و خیلی وقتها هم کشورهای غربی در حسرت شرایط ما هستند!
درخشش «روشنایی» با حجم «تاریکی» پوشانده نمیشود!
بیان اخبار واقعی، افشاگریها و بازتاب کردن فریاد در گلو خفهٔ شدهٔ مردم ایران توسط رسانهها و امکانات در دسترس مجاهدین و مقاومت ایران، مسئولیت و وظیفه میهنی آنها بوده و هست و به آن افتخار میکنند. این تلاشهای بیشائبه، همواره با تکذیب و تردید و تخطئهٔ کفتاران ولایتمعاش در درون ایران از یکسو، و جبههٔ متحد آخوندها و بسیجیهای فکلکراواتی یا صادراتی در خارج از ایران از سوی دیگر مواجه شده است.
اما همانگونه که با همهٔ تاریکیهای جهان نمیتوان شعلهٔ یک شمع را خاموش کرد، در نهایت همین آخوندها و پاسداران نظامی- سیاسی- فرهنگیشان (بسته به زمینهٔ موضوع) در نقطهای ناچار به اعترافهای سهمگین و صد البته ننگین شدهاند. از جملهٔ این موارد، فاجعهٔ تلخ، دردآور و رعبانگیز استفادهٔ ابزاری خامنهای از کرونای ولایت است که مقاومت ایران بارها و بارها بر آن انگشت گذاشت. واقعیتی که ایرانیان آزاده و شریف در صفحات اجتماعی نسبتاً آزاد که تاکنون تیغ سانسور به آن کارگر نیفتاده، بر صحت مواضع مجاهدین و مقاومت ایران تأکید کردهاند.
این روزها اما دیگر کار بالا گرفته و سخن از جبههٔ مردم و مقاومت نیست؛ بلکه تنفر و خشم انفجاری جامعه، رسانههای حکومتی را هم وادار کرده که حداقل به وضعیت فاجعهبار بحرانهای مختلف بدون اینکه به علتها و ریشهها بپردازند، انعکاس بدهند. حتی در این رابطه نیاز به باز کردن مقالات روزنامههای منتشر شده نیست، هر روز در همان تیترهای اصلی صفحه اصلی روزینامههای حکومتی هم میتوان اعترافات ناگزیر به صحت مواضع مقاومت را یافت!
«درد» و «درمان» از قول مقاومت
مسئول شورای ملی مقاومت در پیامهای مختلفی، جدا از «درد اصلی» کشور (ولایت فقیه و پاسدارانش) ضمن اشاره به «درد» کرونا، درمان را هم معرفی کرد؛ شل کردن سر کیسهٔ اموال به یغما رفتهٔ ملت در نهادهای مالی غولآسای تحت کنترل خامنهای (مانند ستاد اجرایی فرمان خمینی ملعون) برای تهیهٔ واکسن و داروهای معتبر جهانی در کنار واگذاری امکانات درمانی و بیمارستانها و سیستمهای لجستیکی عظیم چپاول شده توسط سپاه پاسداران برای مداوای بیماران.
باید گفت از نقطهای که واکسن معتبر جهانی در دسترس و قابل خریدن بود، مرگ هر ایرانی یک قتل و هر ابتلای جدید، یک اقدام به قتل، به پای علی خامنهای نوشته شده است. مقصر همهٔ مرگ و میرها و ابتلائات قابل پیشگیری در ایران آخوندزده، پیش از همه و بیش از همه، اول شخص حکومت آخوندی، یعنی عمود خیمهٔ ولایت، علی خامنهای است!
این چنین است که «حقیقت» با توان غیرقابل توقفی که دارد، همهٔ موانع حقیقتپوشان را در هم میشکند و خود را در اشکال مختلف بارز و متبلور میکند. اقرارهایی مشابه روزنامهٔ حکومتی بهار را این روزها آن قدر در روزنامهها و سایتها و مصاحبههای مهرههای وابسته به نظام آخوندی در رسانههای مختلف میتوان یافت که نیازی به یادآوری و بر شماری آنها نیست.
اما وقتی مثلا همین روزنامهٔ بهار در میان سطور خود با احتیاط و در لفافه از رئیسی جلاد میخواهد که به جای لفاظی و اقدامات نمایشی، «تنها یک اقدام مؤثر» انجام بدهد، یک اعتراف ناگزیر به عمق فاجعهیی که روزانه مقاومت ایران آنرا با آمار و ارقام بازتاب میکند. همچنان که وقتی همین رسانه حکومتی با ترس و لرز خواستار به خدمت گرفتن «منابع و نهادهای دیگر» میشود، در واقع دارد به همان راهحل و «درمان» ی اعتراف میکند که یک سال و اندی پیش مسئول شورای ملی مقاومت خواستار آن شده بود.
البته راهحل اصولی و انقلابی و درمان قطعی بیماری ایران و مردم ایران، سوزاندن ریش و ریشهٔ تمامیت نظام آخوندی است و لاغیر!