در روزنامههای حکومتی شنبه نهم اسفند، موضوع قیام مردم سیستان و بلوچستان و شرایط سخت مردم زلزلهزدهٔ سی سخت از جمله مطالب صفحات اول است که در کنار بحران شیوع کرونای انگلیسی و وضعیت وخیم اقتصادی از جمله حقوق کارگران، ورشکستگی صندوقهای بیمهٔ اجتماعی و گرانیها در آستانهٔ عید دیده میشود. بحرانهای خارجی نظام در رابطه با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مذاکره با آمریکا بر سر برجام و مواضع تروئیکای اروپایی علیه نظام هم بخش دیگری از صفحات و داخلی روزنامهها را پر کرده است. ترجیع بند مطالب روزنامهها هم کشمکشهای باندی برای اشغال صندلی ریاستجمهوری است. در کانون خبرهای مربوط به بحرانهای داخلی وحشت از انفجار اجتماعی و نفرت مردم از نظام از یکسو و از نفس افتادگی و ناکارآمدی تمامیت نظام از سوی دیگر دیده میشود.
جذاب شدن «راهکار دیگر» برای مردم
مثلا در زمینه بحران شیوع کرونای انگلیسی و بیعملی نظام برای واکسینه کردن مردم روزنامه همدلی بهنقل از محبوبفر اپیدمیولوژیست به رژیم خاطرنشان کرده اگر اوضاع به همین روال پیش برود و مشکلات حل نشود احتمال دارد در ایام نوروز کشور در یک باتلاق فرو برود. این کارشناس حکومتی همچنین سربسته نسبت به انفجار خشم مردم هشدار داده و گفته است: «تحمل وضعیت بیماری کرونا و شرایط اقتصادی و سیاسی موجود تا ۷ یا ۸ماه آینده برای مردم چندان کار راحتی نیست و ممکن است شرایط پیشبینی نشدهای را به ما تحمیل کند، شما باید ملاحظه تاب و تحمل جامعه را هم داشته باشید».
همین روزنامه در زمینهٔ جنگ باندهای بر سر کرسی ریاستجمهوری و دادن سهم غارت به باند مغلوب بهنقل از تاجزاده معاون امنیتی پیشین وزارت کشور از قیام مردم تحت عنوان جذاب شدن راهکارهای دیگر برای مردم نامبرده و نوشته است: «نارضایتی بخشی از مردم از اصلاحطلبان تنها نیست، بلکه از اصلاحات در سیستم است و اگر ادامه پیدا کند، بهطور جدی مشروعیت سیستم را زیر سؤال میبرد و راهکارهای دیگر را برای قشرهای وسیعی از مردم جذاب میکند و در دستور کار قرار میدهد».
جهان صنعت هم اظهارات رنانی اقتصاددان حکومتی از باند مغلوب را انعکاس داده که به گل نشستگی ساختار حاکمیتی نظام را با ذکر نمونههای اقتصادی توصیف کرده و از جمله گفته است: «انواع شواهد موجود (شاخصهای سیستمی و معیارهای مدیریتی) حاکی از پایین آمدن درجه هوشیاری نظام مدیریت کشور است. یعنی این سیستم به نقطهای رسیده که یا بحران را دیر تشخیص میدهد یا اگر بحران را بشناسد و آگاهانه برای حل آن اقدام کند، به نتیجه مطلوب نمیرسد. یعنی نهتنها گیرندههای حسی نظام، ضعیف یا مختل شده بلکه کلیت سیستم عصبی نظام سیاسی، توانایی لازم برای اتخاذ تصمیمات هماهنگ و سریع و دقیق را برای حل بحرانها ندارد».
باز هم دوراهی مرگ یا خودکشی از ترسی مرگ
چشم انداز تیرهٔ نظام در عرصه جهانی مضمون مشترک مطالب روزنامههای حکومتی هر دو باند حاکم است. که در بسیاری از تیترها هم دیده میشود.
اسکناس تیتر زده: «لفاظی اروپا با کارت برجام»
تیترجام جم هم گویاست: «سیاستهای ترامپ روی میز بایدن»
جوان هم نوشته: «قطعنامه ضدایرانی، جایزه توافق با آژانس»
آرمان هم بهنقل از جلال ساداتیان سفیر پیشین رژیم در انگلستان بر ضرورت عقبنشینی و تسلیم تأکید کرده و نوشته است: «تغییر جزیی برجام را باید پذیرفت». این کارگزار حکومتی به نظام گوشزد کرده است: «مشخص نیست که در ماههای آتی چه اتفاقی رقم میخورد
اگر بایدن تردید کند که نمیتواند با ایران به توافق برسد ممکن است سیاست دیگری را در پیش گیرد و یک اجماع جهانی علیه ایران شکل دهد».