در فصل نمایش انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰رژیم آخوندی، یکی از چهرههای مضحک اما تاثیرگذار بر اوضاع کشور به یاد تاریخ خوانان ایران میآید. ملیجک دربار ناصرالدین شاه با اینکه دستآموز و سرگرم کننده سلطان بود اما خود نیز در امور کشور دخالتهای ویرانکنندهای داشت. او یک تن بود اما در این زمان هفت تن از ملیجکهای سلطان دینفروش به صحنه آمدهاند تا ضمن نشان دادن گوشهای از خرابیها و ضایعات ناشی از تاراج منابع یک ملت خود را در پیشگاه مستبد مرتجع، موجهتر از دیگری نشان دهند. گرچه وی تصمیم خود را از پیش گرفته است که کدام یک به مشی و روش و خلق و اخلاقش نزدیکتر است اما دعاوی و افشاگریهای هر کدام نیز پرده از یک ویرانه به خاک سیاه نشسته بر میدارد.
مسأله فوری و اصلی کشور، اقتصاد است
خامنهای سلطان مستبد و ویرانه سازی که اوضاع فعلی را چنان نگرانکننده میبیند که همه رسم و رسوم های نمایش انتخاباتی را به کنار نهاده است در دیدارش با اعضای مجلس تابع منویاتش میگوید: «اکنون مسأله فوری و اصلی کشور، اقتصاد است و نامزدها باید برنامهها و راهحلهای خود را برای حل مشکلات اقتصادی به مردم ارائه و آنها را قانع کنند که توانایی حل مشکلات اقتصادی را دارند». وی مسائل مهم را نیز یادآوری میکند که «مسأله مردم «بیکاری جوانان، معیشت طبقات ضعیف و مافیای واردات» است که کمر تولید را میشکند و جوانان مبتکر و با انگیزه را مایوس و کشاورزان زحمتکش را بیچاره میکند... کشاورز با زحمت و رنج فراوان محصولی را تولید میکند اما سیاستهای نادرست و واردات، او را به خاک سیاه مینشاند و سود اصلی را به جیب دلالها میبرد» (دنیای اقتصاد۸خرداد۱۴۰۰).
مهمترین کار ویژه، کارآمدسازی «ماشین دولت» است
سعید جلیلی که حتی نمیتواند یک ارزیابی متوسط از اوضاع بحرانی کشور ارائه دهد، در حد کلیگوییهای گنگ بسنده کرده است. وی که یک کاندید پوششی و نمایشی است و قرار نیست رئیس جمهور شود تا بخواهد حرف و سخن تازهیی بگوید، رفته است سراغ ماشین دولت و ایرادات جزیی این ساختار معیوب. وی میگوید: « مهمترین کار ویژه رئیس جمهور، کارآمد سازی «ماشین دولت» است. «میبایست تغییر سازوکارها در اولویت قرار بگیرد تا بتوانیم تحولات اساسی را شاهد باشیم» (ایسنا ۲۹اردیبهشت ۱۴۰۰).
برای زمین زدن شبکه فساد آمدهام
زاکانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، که بهطور شفاف و آشکار دلیل نامزدیاش را مقابله با لاریجانی دیگر نامزد انتخابات بیان کرده بود، با حذف لاریجانی دیگر یک مهره نمایشی بیش نیست. بنابراین حتی زحمت یک برنامه روی کاغذ را هم به خود نداده است و تنها برای خالی نبودن عریضه تلاش میکند خود را ضدفساد و مطلع از رانتها و ناهنجاریهای گسترده در ارکان حکومت نشان دهد: « (پیش از حذف لاریجانی) آرایش جدیدی در صحنه رقابت شکل گرفته است و تمام نمادهای فساد، اشرافیت سیاسی و ناکارآمدی به صحنه آمدهاند» (ایسنا۲۵اردیبهشت۱۴۰۰).
ام المسألهای که بلافاصله تغییر کرد!
از دیگر مهرههای گیج نظام ولایت فقیه فردی بهنام قاضیزاده هاشمی نایبرئیس مجلس رژیم آخوندی است که پیش از حرفهای اخیر خامنهای مبنی بر اولویت مسائل اقتصادی، رفته بود بهدنبال بحثهای شیک و دهان پر کن «حکمرانی مطلوب» و قلمفرسایی درباره آن. اما با موضع جدید عمود خیمه نظام، یکبارهام المسألهاش تغییر کرد و درباره اقتصاد خراب و ویرانه حاکم بر کشور افاضات فرمود و با بیان اینکه وقت جراحیهای بزرگ رسیده است، گفت: هر دولتی که روی کار میآید باید برنامه ضربتی برای مسائلی مثل تورم، بیکاری و بهبود وضع مسکن داشته باشد. امروز ما شاهد وجود دو طبقه در کشور هستیم. یک طبقه اشراف مرفه و ضد مردم که زندگیشان از محل تورمی رشد پیدا کرده که جیب مردم فقیر را زدهاند و سایر مردم که مالیات پردازان این طبقه اشرافی هستند» (ایسنا۷خرداد۱۴۰۰).
وی همچنین اعتراف کرد: سراغ هر اصلاحی میروی چه در بورس چه سربازی، کنکور، آموزش و پرورش و بانک میگویند اجازه بدهید همین طور بماند. امنیتی میشود و مردم را میترسانند.
مهرعلیزاده پای ۱۸میلیارد دلار را وسط کشید
انتقاد مهرعلیزاده نامزد اصلاحطلب از سیاست ارزی دولت آخوند روحانی از دیگر صحنههای جالب نمایش انتخاباتی است. وی از پخش و پلا کردن دلار ۴۲۰۰تومانی اسحاق جهانگیری خیلی ناراحت شده است! و به آن انتقاد کرده است.
«علت نوسان قیمتها ارز ۴۲۰۰تومان بود. در سال گذشته نزدیک به ۱۸میلیارد دلار در این زمینه به بازار تزریق شد در حالی که مبنا این بود کالاهای اساسی ارزان به دست مردم برسد اما این اتفاق کمک مؤثری نکرد» (تسنیم۷خرداد۱۴۰۰). وی در برنامه رادیو اقتصاد رژیم تلاش کرد ساختار کاملاً ویران اقتصاد را دور بزند و مشکل مدیریت را برجسته کند: «من اعتقاد دارم که امروز فقر و تنگدستی و شکافهای متعدد اجتماعی و فاصله غیرقابل تحمل طبقاتی رنجی بیش از حد را بر مردم تحمیل کرده است. حذف بسیاری از اقلام از سفرههای مردم گرچه یک موضوع اقتصادی است اما نوعی ضعف مدیریت عملکرد است. صحنه داخلی ایران مملو از کشمکشهای بیهوده است» (تسنیم۷خرداد۱۴۰۰).
محسن رضایی: آمدهام به وضع بیسامان موجود خاتمه دهم
نامزد همیشگی ریاستجمهوری رژیم آخوندی کسی نیست جز سبزعلی رضایی که این بار آمده است تا به وضع بیسامان موجود، خاتمه بدهد و قصد عقبنشینی هم ندارد.
«با صراحت و محکم میگویم که آمدهام تا به وضع بیسامان موجود، خاتمه بدهم. کسی که با برنامه وارد رقابت میشود، عرصه را ترک نمیکند.
وی به صراحت اعتراف کرد: «اگر وضعیت کنونی کشور ادامه پیدا کند ما در ۶ماهه دوم امسال با تورم ۵۰درصدی مواجه خواهیم بود و در سالهای آینده با فوق تورم مواجه میشویم» (مهر۷خرداد۱۴۰۰).
رضایی همچنین اعتراف کرد: «یارانه پنهان ایران در سال۱۳۹۹، ۱۳۸میلیارد دلار بوده است. باید ببینیم که این یارانه کجا رفته است. اکثر این پول به جیب ثروتمندان رفته است. در دهک بالای جامعه که جزو ثروتمندان هستند، چهار میلیارد دلار یارانه را از گاز و بنزین، گازوئیل، برق و آب به خودشان اختصاص میدهند. یعنی خانههایی هست که برق مصرفی یک لوستر آن به اندازه کل کوچههای جنوب شهر ایران است».
همتی: آبرویم را گذاشتم تا از فروپاشی اقتصاد جلوگیری کنم
از سردرگمترین نامزد این دوره از نمایش انتخابات رژیم آخوندی، همتی رئیس بانک مرکزی است که نمیداند حافظ شرایط موجود است تا مخالف آن. اما در تبلیغات میگوید «من صدای سوم هستم. صدای بخش اعظم خاموش مردم که متعرض به وضعیت موجود هستند».
وی برای جا انداختن این نقش میگوید «برخلاف کاسبان سیاسی - اقتصادی تحریم، من آبرویم را گذاشتم تا در بدترین شرایط، روند حرکتی بانک مرکزی را اصلاح و از فروپاشی اقتصاد جلوگیری کنم. آنهایی که میگویند عملکرد همتی بخشی از وضعیت فعلی است بدانند، من از دو سال و نیم پیش تاکنون، بخشی از تغییر وضعیت موجودم نه بانی وضعیت موجود. اگر روند قبلی سیاستهای ارزی و پولی ادامه مییافت با شوک اقتصادی ناشی از کرونا چیزی برای رقابت باقی نمیماند» (ایلنا۷خرداد۱۴۰۰).
رئیسی: ۷۰ درصد ظرفیتهای اقتصادی کشور غیرفعال است
اما منتخب خامنهای و منتصب شورای نگهبان و متخصص قتلعام جوانان ایران، که میخواهد با «اجرای احکام»، بحران اقتصادی رژیم آخوندی را فیصله دهد و پرونده آن را مانند دیگر پروندههایی که در دست داشت، ببندد! «یکی از کارهای مهم آوردن نقدینگی به سمت تولید هست. هم اکنون ۷۰درصد ظرفیتهای اقتصادی کشور غیرفعال است. با فعال شدن این ظرفیتها میتوانیم سالی یک میلیون شغل ایجاد کنیم. عدالت اقتصادی محور تحول ما در حوزه اقتصاد خواهد بود. اگر نقدینگی وارد تولید نشود سیل بنیانکن میشود» (ایسنا۷خرداد۱۴۰۰).
اما واقعیت چیست؟
واقعیت این است که تمام این حضرات طی ۴دهه در کلیدیترین و بالاترین مسئولیتهای این نظام قرار داشتهاند و در این وضعیت بهغایت بحرانی که به ناگزیر به گوشهای از آن اعتراف میکنند کاملاً سهیمند بنابراین کودنترین عناصر حکومتی هم میدانند که از این خامنهای زادهها آبی گرم نمیشود. آخوند مسیح مهاجری مدیر روزنامه حکومتی جمهوری به این واقعیت این طور اعتراف میکند: «هیچیک از داوطلبان ریاستجمهوری تأیید صلاحیت شده برنامه جامعی که متناسب با مشکلات کشور باشد و بتواند آنها را برطرف نماید ارائه نکردهاند و اصولاً آنها در اندازهای نیستند که قدرت فائق آمدن بر این مشکلات را داشته باشند» بعد هم با صراحت میگوید که مسأله نظام چیز دیگری است زیرا «. تکلیف انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ از هماکنون روشن است و کسی در اینکه برنده نهایی این انتخابات کیست ابهامی ندارد» (روزنامه حکومتی اعتماد آنلاین ۸خرداد). .
تحریم گسترده سیرک انتخابات از جانب مردم ایران مبین همین واقعیت است که از درون این رژیم راهحلی در نمیآید راهحل در بیرون آن یعنی قیام و شورش علیه کلیت نظام فاسد ولایت فقیه است تا تمامی این ملیجکان دربار ولایت همچون سایر سردمداران حکومتی و جنایتکار اصلی خامنهای در دادگاه عدالت مردم ایران حسابرسی شده و به جزای اعمالشان برسند.