برجام، از روزی که مطرح شد، چه پیش از امضا و اجرا و چه طی یک سالی که از اجرایی شدن آن میگذرد، همیشه موضوع داغ جنگ و جدال دو باند حاکم بوده است؛ اما به نظر میرسد که در روزهای اخیر این دعوای دامنهدار بیش از پیش بالا گرفته است. نشانهٴ بالا گرفتن آن است که علاوه بر تک و پاتکهای معمول رسانهیی، نمایشهای جمعهٴ اخیر (اول بهمن) نیز بر اساس یک خط دیکته شده، به حمله علیه روحانی و برجام اختصاص داشت. از جمله:
آخوند صدیقی (تهران): «پس از برجام آمریکاییها… تحریمهای جدیدی نیز به قبلیها اضافه کردند… آنها که آمریکا را بزک میکردند… بدانند که یکسال گذشت ولی همچنان رکود و بیکاری ادامه دارد». (1)
آخوند علمالهدی (مشهد): «واقعا اگر برجام نبود جنگ میشد؟ آمریکا یک موجودی است که اگر بفهمد میتواند با ما بجنگد و جنگ به نفع آنهاست، جنگ صبح را به ظهر به تأخیر نمیاندازد». (2)
آخوند سلیمانی (زاهدان): «وعدههای دولت روز به روز "بیمحتواتر" میشود… برجام کدام مشکل اقتصادی را برطرف کرده است؟!». (3)
علاوه بر نمایشهای جمعه، رسانهها و مهرههای باند خامنهای نیز بیمحابا و سیلآسا به برجام و بانیان آن میتازند که در این مختصر نیازی به ذکر آنها نیست؛ اما مضمون آنها همان است که در فوق برخی گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه گفتند.
دو علت برای بالا گرفتن جدال برجام میتوان قائل شد؛ عامل اول، زیر سؤال رفتن موجودیت برجام با روی کار آمدن ترامپ است. او برجام را بدترین قرارداد آمریکا تاکنون، توصیف نموده که بایستی بالکل بازبینی شود. به این ترتیب برجام چنان سرنوشت مبهمی پیدا کرده که ظریف که تاکنون برای برجام سینه چاک میداد، طی سخنانی در داووس برای آن که خود را از تک و تا نیندازد، گفت: «اگر او (ترامپ) تلاش کند از توافق هستهیی عقبنشینی کند، جهان به پایان نمیرسد». (4) اما واقعیت این است که روحانی تمام سرنوشت سیاسی خود را روی برجام گذاشته بود و با فرو ریختن برجام، سرنوشت خود او، بهخصوص در آستانهٴ نمایش انتخابات، زیر سؤال میرود.
عامل دوم بالا گرفتن جنگ بر سر برجام، نیز همین است؛ یعنی نزدیک شدن موعد نمایش انتخابات! و به نظر میرسد که عامل مهم و اصلی همین است؛ زیرا حتی اگر ترامپ و مواضع او هم در کار نبود، باز هم این جنگ و جدال در تقدیر بود؛ چرا که قبل از ترامپ هم این جنگ که در واقع جنگ قدرت در رأس نظام است، جریان داشت و برجام تنها یکی از حربهها یا خاکریزهای آن است. در این جنگ، مضمون حرفهای باند خامنهای، در اساس همان است که در فوق و از زبان برخی گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه به آنها اشاره شد که در یک جمله میتوان آنها را خلاصه کرد: اوضاع در پسابرجام، در تمام زمینهها بدتر شده است!
روحانی در جواب حریف، ضمن تکرار دروغهای خود و ارائهٴ آمارهای جعلی درباره برطرف شدن رکود و افزایش اشتغال و غیره و ضمن تمسخر آنها که اگر آثار برجام را نمیبینند، اما دو حرف اصلی دارد: یکی آن که برجام هر چه که هست، فقط کار دولت و متعلق به دولت نیست و «متعلق به مقام معظم رهبری است» واقعیتی که دهان خامنهای هم در انکار آن بسته است و از همین رو او با وجود المشنگهیی که در رژیم برپا شده، در این باره مهر سکوت بر لب زده است.
حرف دیگر روحانی همان است که رفسنجانی به دفعات آن را تکرار کرد. اینکه دستاورد اصلی برجام این است که برای نظام امنیت آورد و سایهٴ جنگ را از سر نظام دور کرد. اما این حرف، اکنون با دولت جدید آمریکا که اعضای کلیدی آن، رژیم ایران را مهمترین تهدید امنیت آمریکا و جهان میدانند؛ اعتبار خود را از دست داده است. حتی قبل از روی کار آمدن ترامپ، اوباما با تمدید قانون اضطراری و تمدید تحریمهای رژیم، دیکتاتوری آخوندی را رسماً تهدیدی برای امنیت آمریکا به حساب آورد. روزنامه جوان (30دی) با به چالش کشیدن ادعای روحانی در مورد «تأثیرات برجام» و ادعای «تأمین امنیت» و رفع «ایران هراسی» نوشت: «آیا این تأثیرات توانسته آنچه که دغدغهٴ اصلی نسبت به راهبرد ایرانهراسی دشمنان نظام اسلامی داشته است را منتفی کند؟» و خود به آن جواب داده که «بهرغم اینکه ما تلاش داریم که از برجام و نتایج آن تصویر کاذب و ”آسمانی“در داخل ایجاد کنیم، طرف مقابل دارد تلاش میکند، آن را به بستری برای تلاش برای فشار بیشتر بر ایران تبدیل کند». در ادامه همین مقاله، با استناد به بیانیهٴ کاخ سفید بهمناسبت یکسالگی برجام بهنقل از آن میافزاید: «این توافق به نتایج چشمگیر و مشخصی در امنیت آمریکا و جهان رسیده است».
معنی حرف این است که ”برجام“ امنیت به بار آورده، اما نه برای نظام، بلکه برای آمریکا! و حاصلش برای نظام تنها فشارهای بیشتر بوده است.
در موقعیت کنونی، رژیم دو راه پیش روی خود دارد؛ یکی گردنکشی، همان که خامنهای آن را با عبارت «اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش خواهیم زد» بیان کرد و ظریف هم به تأسی از او با یک بیان دو پهلو گفت: «او (ترامپ) میخواهد مردم را شگفتزده کند، اما از طرف ما شگفتزده خواهد شد». این سخنان اگر چه جز لاف و گزافی که با سایر مواضع و عملکردهای این روزهای رژیم در تناقض میباشد نیست، اما اگر به فرض عملی شود، معنایی جز خودکشی ندارد.
راه دیگر آن است که رژیم راه تسلیم را در پیش بگیرد که معنی آن، سریال جامهای زهر است که خامنهای به آن اذعان کرده است: «برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور، برجام دو و سه و چهار و الی غیرذلک» (5)
آیا این همان چیزی نیست که مشاور روحانی از آن با عنوان «تصمیمهای بزرگ و دردناک» نام برده و گفت: «در سالهای آینده چارهای جز اتخاذ تصمیمات بزرگ و دردناک برای کشور نداریم». (6)
پانویس:
1 ـ تلویزیون رژیم ـ اول بهمن 95
2 ـ همان منبع
3 ـ خبرگزاری تسنیم اول بهمن 95
4 ـ روزنامه حکومتی اعتماد ـ 30دی 95
5 ـ سخنرانی خامنهای در روز اول فروردین 95 در مشهد
6 ـ محمدعلی نجفی مشاور روحانی ـ سایت حکومتی ”آفتاب نیوز“ ـ اول بهمن 95)
آخوند صدیقی (تهران): «پس از برجام آمریکاییها… تحریمهای جدیدی نیز به قبلیها اضافه کردند… آنها که آمریکا را بزک میکردند… بدانند که یکسال گذشت ولی همچنان رکود و بیکاری ادامه دارد». (1)
آخوند علمالهدی (مشهد): «واقعا اگر برجام نبود جنگ میشد؟ آمریکا یک موجودی است که اگر بفهمد میتواند با ما بجنگد و جنگ به نفع آنهاست، جنگ صبح را به ظهر به تأخیر نمیاندازد». (2)
آخوند سلیمانی (زاهدان): «وعدههای دولت روز به روز "بیمحتواتر" میشود… برجام کدام مشکل اقتصادی را برطرف کرده است؟!». (3)
علاوه بر نمایشهای جمعه، رسانهها و مهرههای باند خامنهای نیز بیمحابا و سیلآسا به برجام و بانیان آن میتازند که در این مختصر نیازی به ذکر آنها نیست؛ اما مضمون آنها همان است که در فوق برخی گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه گفتند.
دو علت برای بالا گرفتن جدال برجام میتوان قائل شد؛ عامل اول، زیر سؤال رفتن موجودیت برجام با روی کار آمدن ترامپ است. او برجام را بدترین قرارداد آمریکا تاکنون، توصیف نموده که بایستی بالکل بازبینی شود. به این ترتیب برجام چنان سرنوشت مبهمی پیدا کرده که ظریف که تاکنون برای برجام سینه چاک میداد، طی سخنانی در داووس برای آن که خود را از تک و تا نیندازد، گفت: «اگر او (ترامپ) تلاش کند از توافق هستهیی عقبنشینی کند، جهان به پایان نمیرسد». (4) اما واقعیت این است که روحانی تمام سرنوشت سیاسی خود را روی برجام گذاشته بود و با فرو ریختن برجام، سرنوشت خود او، بهخصوص در آستانهٴ نمایش انتخابات، زیر سؤال میرود.
عامل دوم بالا گرفتن جنگ بر سر برجام، نیز همین است؛ یعنی نزدیک شدن موعد نمایش انتخابات! و به نظر میرسد که عامل مهم و اصلی همین است؛ زیرا حتی اگر ترامپ و مواضع او هم در کار نبود، باز هم این جنگ و جدال در تقدیر بود؛ چرا که قبل از ترامپ هم این جنگ که در واقع جنگ قدرت در رأس نظام است، جریان داشت و برجام تنها یکی از حربهها یا خاکریزهای آن است. در این جنگ، مضمون حرفهای باند خامنهای، در اساس همان است که در فوق و از زبان برخی گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه به آنها اشاره شد که در یک جمله میتوان آنها را خلاصه کرد: اوضاع در پسابرجام، در تمام زمینهها بدتر شده است!
روحانی در جواب حریف، ضمن تکرار دروغهای خود و ارائهٴ آمارهای جعلی درباره برطرف شدن رکود و افزایش اشتغال و غیره و ضمن تمسخر آنها که اگر آثار برجام را نمیبینند، اما دو حرف اصلی دارد: یکی آن که برجام هر چه که هست، فقط کار دولت و متعلق به دولت نیست و «متعلق به مقام معظم رهبری است» واقعیتی که دهان خامنهای هم در انکار آن بسته است و از همین رو او با وجود المشنگهیی که در رژیم برپا شده، در این باره مهر سکوت بر لب زده است.
حرف دیگر روحانی همان است که رفسنجانی به دفعات آن را تکرار کرد. اینکه دستاورد اصلی برجام این است که برای نظام امنیت آورد و سایهٴ جنگ را از سر نظام دور کرد. اما این حرف، اکنون با دولت جدید آمریکا که اعضای کلیدی آن، رژیم ایران را مهمترین تهدید امنیت آمریکا و جهان میدانند؛ اعتبار خود را از دست داده است. حتی قبل از روی کار آمدن ترامپ، اوباما با تمدید قانون اضطراری و تمدید تحریمهای رژیم، دیکتاتوری آخوندی را رسماً تهدیدی برای امنیت آمریکا به حساب آورد. روزنامه جوان (30دی) با به چالش کشیدن ادعای روحانی در مورد «تأثیرات برجام» و ادعای «تأمین امنیت» و رفع «ایران هراسی» نوشت: «آیا این تأثیرات توانسته آنچه که دغدغهٴ اصلی نسبت به راهبرد ایرانهراسی دشمنان نظام اسلامی داشته است را منتفی کند؟» و خود به آن جواب داده که «بهرغم اینکه ما تلاش داریم که از برجام و نتایج آن تصویر کاذب و ”آسمانی“در داخل ایجاد کنیم، طرف مقابل دارد تلاش میکند، آن را به بستری برای تلاش برای فشار بیشتر بر ایران تبدیل کند». در ادامه همین مقاله، با استناد به بیانیهٴ کاخ سفید بهمناسبت یکسالگی برجام بهنقل از آن میافزاید: «این توافق به نتایج چشمگیر و مشخصی در امنیت آمریکا و جهان رسیده است».
معنی حرف این است که ”برجام“ امنیت به بار آورده، اما نه برای نظام، بلکه برای آمریکا! و حاصلش برای نظام تنها فشارهای بیشتر بوده است.
در موقعیت کنونی، رژیم دو راه پیش روی خود دارد؛ یکی گردنکشی، همان که خامنهای آن را با عبارت «اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش خواهیم زد» بیان کرد و ظریف هم به تأسی از او با یک بیان دو پهلو گفت: «او (ترامپ) میخواهد مردم را شگفتزده کند، اما از طرف ما شگفتزده خواهد شد». این سخنان اگر چه جز لاف و گزافی که با سایر مواضع و عملکردهای این روزهای رژیم در تناقض میباشد نیست، اما اگر به فرض عملی شود، معنایی جز خودکشی ندارد.
راه دیگر آن است که رژیم راه تسلیم را در پیش بگیرد که معنی آن، سریال جامهای زهر است که خامنهای به آن اذعان کرده است: «برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور، برجام دو و سه و چهار و الی غیرذلک» (5)
آیا این همان چیزی نیست که مشاور روحانی از آن با عنوان «تصمیمهای بزرگ و دردناک» نام برده و گفت: «در سالهای آینده چارهای جز اتخاذ تصمیمات بزرگ و دردناک برای کشور نداریم». (6)
پانویس:
1 ـ تلویزیون رژیم ـ اول بهمن 95
2 ـ همان منبع
3 ـ خبرگزاری تسنیم اول بهمن 95
4 ـ روزنامه حکومتی اعتماد ـ 30دی 95
5 ـ سخنرانی خامنهای در روز اول فروردین 95 در مشهد
6 ـ محمدعلی نجفی مشاور روحانی ـ سایت حکومتی ”آفتاب نیوز“ ـ اول بهمن 95)