۲هفته بعد از شروع خیزش آبان، وزیر کشور رژیم که برای توجیه سیاست ضدمردمی افزایش قیمت بنزین و اثبات «کارآمدی نظام» به صحنه آمده بود، مجبور به اعترافات ناخواستهای شد که بسیار قابل توجه است.
رحمانی فضلی در مصاحبه با تلویزیون شبکهٔ یک رژیم در روز ۵آذر، با وجود ارائهٔ آمار دهها بار کوچک شده، به ابعاد عظیم قیام اذعان کرده و ناگزیر عمق نفرت و کینهٔ مردم نسبت به نظام آخوندی را به نمایش گذاشت. وی در این مصاحبه اعتراف کرد که قیام: «به غیر از ۳ یا ۴استان در همهٔ استانها» ادامه داشته است.
بهکارگیری مکرر عبارت «لورفتن طرح دولت» اعتراف آشکار دیگری بود که ثابت میکند مهرههای رژیم تا کجا از دشمنی مردم با این نظام مطلعاند و آنها را در نقطه مقابل و دشمن خود میپندارند و پیوسته تلاش میکنند تا طرحها و سیاستهای ضدمردمی رژیم نزد مردم لونرود! رحمانی در نمایش تلویزیونی اگر چه حسرت میخورد که چرا طرح ضدمردمی زود لورفته، اما خوشحالی خودش را نیز پنهان نمیکند که این طرح، فقط ۲روز قبل یعنی در ساعت ۱۲ نیمهشب چهارشنبه لورفته و نه زودتر، والا نظام بیشتر از این مورد خشم مردم قرار میگرفت و معلوم نبود که بتواند جان سالم بهدر ببرد:
«اگر این [طرح] یک روز قبل، ۴ساعت قبل، ایجاد میشد [لومیرفت] اینها تحریکهایشان بیشتر بود حتماً خسارتهای ما بیشتر میشد».
سرکوب، معنای کارآمدی نظام آخوندی
نکتهٔ قابل توجه دیگر در این مصاحبه این است که رحمانی، کما اینکه اکثر مهرههای نظام به شکل ناشیانهای تلاش میکنند اینگونه جلوه دهند که نیروهای رژیم در عرض ۴۸ساعت کنترل اوضاع را بهدست گرفته و اعتراضات را خاموش کردهاند؛ تا اقتدار و «کارآمدی نظام» را به رخ بکشند. اما اصرار بر قطع اینترنت آنهم ۲هفته بعد از آغاز قیام و باز کردن قطره چکانی آن در بسیاری نقاط ایران دستشان را رو کرده و کذب این ادعا را برملا میکند.
شکست تدارک بیسابقه برای مقابله با قیام
وزیر کشور آخوندها در ابتدای مصاحبه اعتراف میکند که رژیم جهت اجرای «طرح به این بزرگی» تدارک گستردهای دیده و همهٔ نیروهایش را آمادهباش داده بود:
«ستاد فنی بهعهده وزارت نفت بود، اطلاعرسانی و عملیات روانی هم بهعهده وزارت اطلاعات... تمام نیروی انتظامی در کشور چون مأمور شده بودند بهخاطر مسائل امنیتی از پمپبنزینها حفاظت کنند و مستقر بشوند... همه مسئولان در جلسات بودند... در این مدت ما سه بار با استانداران جلسه گذاشتیم چند بار با دستگاههای اجرایی... وزارت اطلاعات جلسه گذاشت سپاه جلسه گذاشت همه نیروها توجیه شدند».
با این وجود شعلهور شدن آتش قیام در فرصتی بسیار کوتاه در بیش از ۱۷۶شهر بیانگر رادیکالیسم و پتانسیل عظیم انفجاری تودههای بهجان آمده است که تدارک وسیع امنیتی رژیم را به هیچ انگاشته و با خشم انقلابی مراکز سرکوب و غارتگری رژیم را مورد تهاجم قرار داده و به آتش کشیدند و نظام را در وحشت سرنگونی فروبردند.
فقط در ۴استان هیچ اتفاقی نیافتد!
آخوندها برای روحیه دادن به نیروهای وحشتزدهٔ خود و نمایش اقتدار نظام، وزیر کشور را به تلویزیون فرستاده بودند؛ اما نه فقط هیچ طرفی از این اقدام خود نبستند، بلکه در عوض جابهجا از زبان او به ابعاد بزرگ قیام اعتراف کردند. رحمانی با ابراز خوشحالی از اینکه در ۴استان هیچ اتفاقی نیفتاده چنین میگوید:
«به جز ۴استان که هیچ اتفاقی نیافتاد و در برخی استانها مثل کرمان و مشهد یک شهر درگیر بود. در ۴ و ۵استان شدت بیشتری داشت و برخی مناطق حاشیهای بسیار شدت بیشتری داشت. البته بحث خوزستان، فارس و تهران شدت بیشتری داشت. بهطور کلی در ۵استان درگیر بحران شدیدتری بودیم».
نتایج درخشان از یک آمار تقلبی
اوج این اعترافات هنگامی بود که وزیر کشور رژیم به تعداد قیامکنندگان و آمار مراکز سرکوبگری که مورد تهاجم قرار گرفته اشاره میکند. گذشته از اینکه آمار رحمانی سراسر مملو از تناقض و مهملبافی بود با این وجود آشکارا به گستردگی و عظمت قیام سترگ تودهها اذعان کرد. وی که مراکز سرکوب و غارتگری رژیم نظیر کلانتری و پایگاه بسیج و بانکهای دولتی را اماکن عمومی مینامید، گفت:
«۷۳۱بانک... ۱۴۰مکان عمومی، ۷۰پمپبنزین و ۹مکان مذهبی را تخریب و یا آتش زدند. ۳۰۷خودرو و ۱۰۷۶موتورسیکلت را آتش زدند» و با اشاره به اینکه ۵۰۰نفر از مردم قصد حمله به صدا و سیما داشتند، ادامه داد: «به علی عسگری گفتم هر چقدر نیروی بسیجی دارید برای پاسداری بگذارید تا نیروی انتظامی و امنیتی برسد. البته نیروهای ما نگذاشتند تا آنها به صدا و سیما نزدیک شوند».
وی جهت ناچیز جلوه دادن شمار قیامکنندگان و کتمان شمار وسیع مردم معترض گفت:
«۲۰۰هزار نفر بیش از ۴ یا ۵بار تکرار میشوند... اونجا یک لاستیک آتش میزنند باز سوار ماشین و موتور میشوند میروند جای دیگری» و ادامه میدهد: «با همه تکرارها که مثلا بگوییم ۶۰۰-۷۰۰هزار نفر اون ۲۰۰هزار نفر میشه».
رحمانی ضمن بیان پرتوپلاهایی مضحک بهطور ناشیانهای تلاش کرد، شمار قیامکنندگان را نیمدرصد و پایینتر از نیمدرصد اعلام کند و حمایت و شرکت گستردهٔ مردم در این قیام را کوچک کرده و به نیروهای ترسیدهٔ نظام دلخوشی بدهد که: «بگونهای قضیه را تحلیل نکنیم که انگار همه مردم تو خیابانها بودند همه ناراضی [هستند و] این اتفاق افتاده نه یک مردم نیمدرصدی و پایینتر از نیمدرصدی بودند».
وی برای تکمیل پرتوپلاهایش چنین میگوید:
«باز سوار ماشین و موتور میشوند میروند جای دیگری ببینید در شب شنبه ما تهران ۱۰۰نقطه را مواجه با گروههای ۷نفره، ۱۰نفره بههرحال اینها میخواهم بگویم با همه این تکرارها با همه تکرارها که مثلا بگوییم ۶۰۰-۷۰۰هزار نفر اون ۲۰۰هزار نفر میشه نیمدرصد از جمعیت ما مثلا وقتی میگیم مردم و حادثه بگونهای قضیه را تحلیل نکنیم که انگار همه مردم تو خیابانها بودند همه ناراضی این اتفاق افتاده نه یک مردم نیمدرصدی و پایینتر از نیمدرصدی بودند».
این قیامی است تا پیروزی
گذشته از تناقضات عدیده و کوچکنمایی آشکار در اظهارات وزیر دروغباف آخوندی و در شرایطی که رژیم سادهترین اعتراضات صنفی را با حبس طولانیمدت، شلاق و حتی اعدام عقوبت میکند، آمدن همین تعداد به خیابانها کاری است بوالعجب!
هر ناظر بیطرفی از گفتههای رحمانی هیچ نتیجهای جز عظمت و شکوه و استمرار این خیزش عمومی نخواهد گرفت. همین آمار تقلبی هم کافی است نشان دهد مردم با وجود فضای خفقان و سرکوب وحشیانه چگونه بیمهابا بر این نظام ضدمردمی میکوبند و در عرض ۴۸ساعت شمار کثیری از مراکز امنیتی و دولتی را به تسخیر خود در میآورند. مگر حملهٔ ۵۰۰نفر بدون ترس و با استقبال از همهٔ مخاطرات به رادیو تلویزیون که جزو حیاتیترین مراکز نظام است، جز کینه و نفرت عمومی از این رژیم و عزم جزم برای به زیر کشیدن آن معنای دیگری دارد؟
این یک قیام سهمگین براندازی متکی به تودههای وسیعی است که به نابودی تمامیت رژیم برخاستهاند. این یک اعتراف آشکار به عصیان تودههایی است که تنها راه نجات را در نابودی تمامیت این رژیم یافته و حساسترین مراکز رژیم را آماج تهاجمات خود قرار دادهاند.
خیزش عظیم آبان گامی بزرگ و قیامی تا پیروزی است و هرگز سر ایستادن ندارد.