روز ۲۱اردیبهشت کاندیدهای ریاستجمهوری نظام آخوندی ثبت نام میکنند. اینان هر چندتایی هم باشند، هیچ تأثیری بر روند از پیش تعیین شدهٔ ولیفقیه و شورای سوگلی نگهبانش ندارند. پیشاپیش مهر برگزیده شدهٔ نظام بر پیشانی منتخب شده از جانب ولیفقیه ثبت شده و باقی ماجرا، بازی خوردن تیلهها و مهرههای دور قاب برای یک نمایش مبتذل است.
دهلیزی از پیش راهاندازی شده که اینان باید از تاریکی آن بگذرند؛ ولی در انتهای دهلیز، همان بردهٔ مهر خوردهٔ نظام بیرون میآید و از بقیهٔ بردهها اثری نخواهد بود! توصیف ریخت این دهلیز را بهتر است از قلم خودیهای عصبانی شدهٔ سوگند خورده به نظام بخوانیم که برای بساطشان، آهی هم نمانده است. روزنامه حکومتی مستقل، ۲۰اردیبهشت ۱۴۰۰:
«طرحی که شورای نگهبان آن را تصویب کرده؛ ترسیم دایرهیی بسته است که فقط صاحبان قدرت میتوانند وارد آن شوند و ثبت نام نمایند... در کشورهای پیشرفته، پیشنویس قانون ابتدا در بین کارشناسان، حقوقدانان، قضات و سیاستمداران توزیع میشود؛ تا در قانونگذاری استفاده گردد. شورای نگهبان بدون نظرخواهی از کارشناسان و اساتید دانشگاهها، دست به ریسک زد... بر اساس این مصوبه، مرجع تقلید، مجتهد، استاد دانشگاه، معلم، کارگر، وکیل دادگستری، تاجر و بسیاری از قشرهای جامعه نمیتوانند کاندیدای ریاستجمهوری شوند. در دوره ساسانیان فقط قشرهای خاصی میتوانستند به مقامات عالی برسند... حتی اگر فرض کنیم مرجع تقلیدی شصت و پنج ساله، سی میلیون مقلد داشته باشد؛ و آنان بخواهند به او رأی دهند؛ بر اساس مصوبه شورای نگهبان او نمیتواند کاندیدای ریاستجمهوری شود».
یکی از ایستگاههای داخل این دهلیز، مناظرههای تلویزیونی است. همان جایی که بعید نیست چند ساعتی حمار داغ کنند و بوی کبابش، «غافلان همساز» را مدهوش و مستانه کند! ولی یک آن تصور کنید که جلاد قرن (رئیسی) روبهروی جلاد کودکان و جوانان ایران در جبهههای جنگ با عراق (محسن رضایی) بر سر برنامهٔ آینده یا سابقهٔ خدماتشان مناظره و بگومگو کنند! عجب سیرک بیمثالی!
اگر چه با بساطی که شورای نگهبان ارتجاع چیده، بسیار بعید است عناصر باند مغلوب نظام از این دهلیز گذرانده شوند، ولی از آنجا که در مثال مناقشه نیست، تصور کنید که مثلاً ظریف یا تاجزاده روبهروی رئیسی یا رضایی بخواهند برای همان حمار داغ کردن، عرضاندام دمکراسیخواهی تحت سلطنت مطلقهٔ ولیفقیه راه بیاندازد!
اولاً حضور این دوتا یا مشابهشان برای این بازارگرمی، از منظر مردم و نسل جوان ایران مصداق عینی «دیگه تمومه ماجرا» است.
ثانیاً طبق مصوبه جدید شورای نگهبان اگر در مناظرهشان هم دست از پا خطا کنند، ساطور رد صلاحیت دو نیمهشان میکند!
ثالثاً ـ و از همه بلاهت بارتر ـ عرضاندام و توهم تغییر در نظام ولایت فقیه و بازی درآوردن آن جلو میلیون میلیون ایرانی که از پسا قیامها به نفی و تحریم این نظام آمده و رسیدهاند، آیا جز خندهٔ حضار، نصیب دیگری برای سیرک مغازلهٔ تلویزیونی دارد؟
اما نمایش امسال خوبیاش این است که از ثبت نام کاندیداها تا خروجی دهلیز آن، همه و همه از جانب مردم ایران پیشبینی شده است: خروجی دهلیز آن، بردهی داغ شده با لگوی خرچنگنشان جمهوری اسلامی آخوندی!
از این رو نمایش امسال اگر یک جدیت و رسمیت داشته باشد، همانا تحریم قاطع و رأی شرافت ایران و ایرانی برای نفی تمامیت حاکمیت ولایت فقیه است. این است آزمایش واقعیِ غیرت، غرور، حمیت و همبستگی برای رقم زدن سرنوشت آینده ایران.