این روزها پریشانی و آشفته حالی در دستگاه سیاسی آخوندها به بارزترین شکلی خود را نشان میدهد.
لغو تمدید معافیت تحریمهای تقریباً تمامی امیدهای خامنهای را برباد داد. این را میتوان از واکنشهای تند، عصبی و گاه متناقض آخوندها و سران و سرکردگان دیکتاتوری دریافت.
پرده اول پریشانگوییها
روز ۲اردیبهشت ۹۸ سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم آخوندها با غیرقانونی خواندن تحریمهای آمریکا گفت: «ایران اعتباری برای معافیتهای اعطایی بر تحریمها قائل نیست و این وزارتخانه بهصورت مستمر با شرکای اروپایی بینالمللی و همسایگان در حال رایزنی است» این نکته را تلویزیون حکومتی پخش کرد.
چند نکته جالبتوجه در همین سخنان سخنگوی ظریف وجود دارد که با کمی دقت میتوان آنها را دریافت:
نکته اول: واقعیتهای همین چند وقت اخیر نشان داده که ظریف خودش و وزارتخانهاش در این نظام به اندازه یک پول سیاه ارزش و اعتبار ندارند که حتی از ابتداییترین اخبار مربوط به مناسبات دیپلماتیک و ورود و خروج امثال بشار اسد به مملکت با خبر باشند!
با چنین حسابی، وزارتخارجه که علیالقاعده سخنگوی دیپلماسی رسمی مملکت و نظام است ارزشی ندارد، سخنگوی این سخنگو! دیگر چه محلی از اعراب دارد؟
نکته دوم: مگر چیزی هم از شرکای اروپایی و بینالمللی باقی مانده که «سخنگوی سخنگو»! دنبال آنها میگردد!
نکته سوم: یکی از آن شرکایی که «سخنگوی سخنگو»! دنبالش میگردد، (روسیه) بهرغم تمامی اشکالاتی که به آمریکا گرفته و میگیرد، همین روز گذشته به آمریکا قول داد در کنار عربستان و امارات متحده عربی، کمبود نفت ناشی از کاهش صادرات نفت آخوندها را جبران کند!
نکته چهارم اینکه اروپاییهایی که «سخنگوی سخنگو»! با چراغ قوه دنبالشان میگردد پیش از تمامی طرفحسابهای دیگر حسابهای نفتیشان را با رژیم صفرصفر کردند و رفتند سراغ نفتفروشهای دیگر تا مبادا سروکارشان با دادگاههای آمریکایی بیفتد!
نکته پنجم: اگر «سخنگوی سخنگو»! اینها را نمیداند پس چه چیزی میداند؟!
پرده دوم پریشانگوییها
همگان به یاد دارند که اخیراً روحانی گفته بود اگر نفت ما از تنگه رد نشود، نفت هیچکس رد نمیشود!
حالا بنگرید که مشاور روحانی (اکبر ترکان) چگونه توی دهان رئیسش روحانی زده؟
روزنامه حکومتی آرمان ۳اردیبهشت نوشت اکبر ترکان گفت: « ایده بستن تنگه هرمز را چه کسی بهعنوان راهکار جمهوری اسلامی بیان کرده؟ چه کسی گفته که ما امنیت آبراههای جهان را تهدید میکنیم؟ در حالی که ما ضامن امنیت آبراههای جهان هستیم و نه تهدیدکننده آن.
بله واقعاً کدام «شوتی» چنین «پرت و پلایی» گفته بود؟
اینجاست که «لات» سرکوچه، بیگفتوگو خودش یکشبه میشود «پاسبان» محله! آنهم بدون هیچ جیره و مواجب و بیمه و بازنشستگی و حق مرخصی استحقاقی یا استعلاجی!
پرده سوم پریشانگوییها
آخوند مصطفی درایتی از مهرههای بهاصطلاح اصلاحطلب نظام از کراماتش چه عجب؟ پنجه بگشود و گفت«یک وجب!»
این آخوند حکومتی دو سال پس از آغاز قیام ۹۶ هنوز در تحلیل آن قیام دست و پا زده و میگوید: «اعتراضات گسترده در سال ۹۶، هنوز هم ابعاد کشف نشدهای برای تحلیلگران سیاسی ایران دارد... بعضی تحلیلگران معتقدند با توجه به وضعیت نامطلوب اقتصادی و همچنین بروز بحرانهایی همچون سیل اخیر و کمبود بودجه دولت برای جبران خسارات، ماههای پیش رو نیز ماههای پر چالشی برای نظام خواهد بود. ریشه چالشهای اجتماعی را در بحران اعتماد بین مردم و حاکمیت باید جستجو کرد. عدم اعتماد مردم به حاکمیت جدی است» (سایت حکومتی رویداد۲۴-۲اردیبهشت ۹۸)
و به این ترتیب سریال پریشانگوییها از لغو معافیتها تا جستجوی دوستان اروپایی و...تا وحشت از اوجگیری قیام، همه و همه دست به دست هم داده و آخوندها را به هذیانگویی واداشته است.