تشدید بحران درونی رژیم اصلیترین مضمون مطالب روزنامههای حکومتی در روز ششم آذر است که در بررسی پیامدهای افزایش قیمت بنزین، واکنش به قیام مردم ایران، رو شدن فضاحت ادعای پرداخت یارانههای جدید توسط دولت روحانی، دیده میشود.
تن دادن خامنهای به افزایش قیمت بنزین موضوعی است که روزنامههای باند ولیفقیه هنوز نسبت به آن مشکل دارند و افزایش قیمت ها را غیرضروری و دولت روحانی را مقصر انداختن نظام در این دام میدانند.
کیهان خامنهای در یادداشت روزش ابتدا نسبت به ضربه قیام ایران بر نظام سوزوگداز کرده و سپس با حمله به دولت نوشته است« واقعاً جایگاه کار کارشناسی در تصمیمات دولت کجاست؟ و دهها سؤال دیگری که دولت باید با شفافیت پاسخگو باشد. نیاز به بازنگری جدی در هیأت تصمیمساز و تصمیمگیر دولت جدی بوده و هست». سپس با اشاره به قیام مردم ایران، مجموعهٔ بنبستها و بحرانهای رژیم به پای باند رقیب گذاشته و نوشته است: «باید دانست که آیا اتفاقات اخیر در تصمیمات دولت تأثیری داشته است؟ مثلاً از این به بعد نگاه دولت به آمریکا چگونه است؟ رابطه با فرانسه و انگلیس و سایر شرکایشان چگونه است؟ آیا شورای عالی فضای مجازی و وزارت ارتباطات هنوز در دشمنی و خباثت گردانندگان تلگرام و اقمارش شک دارند؟ و در ضرورت کمک به شبکههای اجتماعی داخلی متحیرند؟».
کیهان خامنهای در مطلب دیگری نوشته است « اینکه یکباره اعلام شد قیمت بنزین ۳برابر شده است نشان میدهد که برخی مسئولان کشور تحت تاثیر اندیشههای صندوق بینالمللی پول قرار دارند زیرا طبق این اندیشهها باید برای انجام اصلاحات شوک درمانی صورت گیرد». و به این ترتیب تناقض خود را از رفتار خامنهای بیان کرده است.
رسالت ارگان باند مؤتلفه هم مخالفتش با افزایش قیمت بنزین توسط خامنهای را با ابراز وحشت از آینده نظام در اثر قیام مردم ایران بروز داده و از جمله نوشته است:« افزایش نرخ بنزین باعث روشن شدن جرقهای شد که مدتها برخی در انتظار آن بودند» و در ادامه نوشته است:« سال بهسال ما از قشر متوسطمان تراشیده و به قشر فقیر جامعه اضافه میشود. این موضوع میتواند زنگ خطری برای ما باشد چرا که اگر در سالهای آینده فکر ریشهیی درباره اقتصاد نداشته باشیم با مشکلات بیشتری روبهرو خواهیم شد. با توجه به اتفاقات سالهای ۸۸، ۹۶و روزهای گذشته باید توجه داشت که ممکن است اتفاقات روزبهروز رادیکالتر، خطرناکتر و شرایط نامطلوبتری را تجربه کنیم».
مشابه این ابراز وحشت از انفجار خشم مردمی را رسالت در مطلب دیگری انعکاس داده و به نقل از پاسدار قالیباف نوشته است« شما که شک نداشتید وقتی تصمیم برای افزایش قیمت بنزین را میگیرید بر مردم فشار وارد میشود، روش بهتری انتخاب میکردید؛ یا حداقل قبل از آن با مردم در این مورد حرف میزدید. اگر این زخم گرانی و بیکاری را درمان نمیکنید زخم دیگری بر مردم وارد نکنید... وقتی با مردم صحبت نمیکنند مجبورند تصمیم هایشان را در تاریکی شب اجرا کنند».
ابراز وحشت از پیامدهای قیام مردم ایران در روزنامههای باند روحانی هم دیده میشود.
آرمان به نقل از مشاور سابق رفسنجانی نوشته است: «علائم و نشانههایی در این اعتراضات وجود داشت که با گذشته متفاوت بود و نشان میداد در صورت تکرار کنترل آن دشوار خواهد شد... این اعتراضات با موارد گذشته دارای شباهتها و تفاوتهای معناداری بود. یکی از شباهتها این بود که فضایی فراهم شد تا گروههای معاند و برانداز از این فرصت استفاده کنند و به نظام ضربه بزنند... برخی اخبار منتشره حکایت از این دارد که هستهیی برنامهریزی شده در تهران متمرکز شدهاند که در چنین مواقعی وارد صحنه شوند».
این کارشناس رژیم هم در ادامه تناقض شرکای باندی روحانی از اجرای افزایش قیمت بنزین را ابراز کرده و گفته است:« اگر وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در ملاقاتی که با آقای روحانی داشتهاند با این تصمیم مخالفت کردهاند نباید این تصمیم گرفته میشده است. اگر قرار بوده این طرح سبب صرفهجویی در کشور شود باید این واقعیت را در نظر گرفت که در اعتراضات ناشی از این تصمیم خسارتهای گستردهیی به پمپ بنزینها، بانکها، مراکز اورژانس و دیگر اموال عمومی وارد شده که از هزینهای که قرار بوده صرفهجویی شود، بیشتر بوده است».این کارشناس حکومتی در ادامه روشن کرده که علت مخالفت با افزایش قیمت بنزین چیزی جز جلوگیری از قیام و در وحشت انفجار خشم مردم نبوده است. میگوید:« تا قبل از اعتراضات برخی با توجه به اتفاقات رخ داده در عراق و لبنان، ایران را سومین حلقه این اتفاقات قلمداد میکردند. بهانهیی برای این کار وجود نداشت، اما تصمیم نسنجیده مسئولان در زمینه بنزین، یک پاس گل طلایی به آشوبگرانی داد که از مدتها قبل برای چنین روزهایی برنامهریزی میکردند. در اعتراضات سال۹۶در حدود۳۰شهر درگیر اعتراضات شده بودند این در حالی است که در اعتراضات اخیر نزدیک به صد شهر کشور با اعتراض و اغتشاش مواجه بوده است. علائم نشان میدهد اگر در آینده اعتراضات مشابهی شکل بگیرد گستره وسیعتر در پی خواهد داشت. اگر در اعتراضات اخیر برخی با قمه مأموران انتظامی را شهید کردند، شک نکنید در صورت تکرار شاهد درگیریهای وسیعتری خواهیم بود».
روزنامهٔ حکومتی آرمان در مطلب دیگری نوشته است «در بعد اجتماعی و سیاسی به قرائت برخی کارشناسان این اعتراضات به نوعی نارضایتیهای انباشته شدهای بود که مسأله بنزین باعث شد مردم آن را بیرون بریزند... تمام جریانهای درونی متضرر شدند و از این یک هفته ناآرامی آسیب دیدند...»
روزنامهٔ آرمان با روحانی همسوست، در مورد علت افزایش قیمت بنزین ادعاهای روحانی مبنی بر تأمین معیشت اقشار ضعیف را مسخره کرده و نوشته است« کفگیر به تک دیگ خورده؛ یعنی اینکه دولت برای تأمین مخارج خود مانده است. چون قرار بود که ما ۵/۲میلیون بشکه نفت در روز صادر کنیم، اما در بدترین حالت در تخمینی که در اواخر سال ۹۷که بودجه سال ۹۸را میبستند پس از فعل و انفعالاتی این ۵/۲میلیون بشکه به سیصدهزار بشکه رسید. ولی تحریمها باعث شد تا جلوی فروش این تعداد بشکه نفت هم گرفته شود» و در پایان نتجه گرفته است:« در این بین هیچکس برنده نشد و تمام نیروها و جریانهای سیاسی باختند. برای اینکه ناآرامیهای بهوجود آمده همه نیروهای امنیتی، اصلاحطلبان، اصولگرایان و... را غافلگیر کرد. چرا که فکر نمیکردند در ۱۰۰شهر اینگونه اعتراضاتی صورت گیرد».
این روزنامه حکومتی در مورد ابعاد قیام مردم ایران با نگرانی نوشته است:« وقتی جماعتی در شهرهای مختلف دست به اعتراض میزنند نمیتوان انتظار داشت که رفتار اصولی از آنها سر بزند. اعتراضات سال ۸۸ از این اتفاقات اخیر اصولیتر بود چرا که به این حد شاهد تخریب اماکن عمومی نبودیم. البته در فاصله ۸۸تا ۹۸ چندین تحول دیگر هم صورت گرفت. اعتراضات سال ۸۸از خیابان انقلاب به بالا برای اقشار تحصیلکرده و مرفه جامعه بود، اما اعتراضات ۹۸سیاسی و اقتصادی بود. در ۸۸اسلامشهر، قلعه حسنخان، رباطکریم به آن صورتی که در یک هفته اخیر نشان داد دچار ناآرامی نشد. این نشان میدهد که بنزین بهانهیی برای بیرون ریختن احساسات فرو خورده هم بود. گرچه انگیزههای اقتصادی در سال ۹۸ بسیار پر رنگتر و بیشتر بود، اما در عینحال هم نمیتوان صرفاً انگیزههای اقتصادی را تنها علت اعتراضات دانست».
نکته دیگری که در این مقاله به آن اعتراف شده بریدگی و ریزش بیشازپیش نیروهای رژیم است. در این مورد نوشته است« اگر فرض بگیریم که همچنان ۲۰تا ۳۰درصد از بدنه اجتماعی باقی مانده بودند که میشد همچنان بر روی آنها برای انتخابات اسفندماه حساب کرد با اتفاقات اخیر تعداد بیشتری از آنها را از دست دادیم».
البته در این مورد آبرو داری کرده، در حالی که پاسدار قالیباف در جریان دعواهای نمایش انتخابات سال ۹۶ اذعان کرد بیش از ۴درصد مردم با رژیم نیستند این میگوید: «اگر فرض بگیریم که همچنان ۲۰تا ۳۰درصد از بدنه اجتماعی باقی مانده بود».
همین وحشت از انزوای جهانی رژیم از یکسو و نفرت عموم مردم ایران از رژیم از طرف دیگر باعث شده که رسانههای حکومتی در این مورد به هم هشدار بدهند.
آرمان در مطلبی به قلم غرویان از حوزهٔ قم نوشته است« قرار دادن مردم در برابر دولت معنایی جز قرار دادن مردم در برابر حاکمیت و نظام نخواهد داشت. این نوع رفتارها که از برخی گروهها، اشخاص و جریانهای سیاسی سر میزند، خطری بزرگ برای کشور بوده و ماهیت نظام را تهدید میکند... خطر این تفرقهافکنی صرفاً متوجه دولت نیست و نظام با این اقدامات به خطر میافتد ».
روزنامههای هر دو باند حاکم به فضاحت ادعای دادن یارانه معیشتی از طرف دولت اذعان کردهاند:
روزنامه حکومتی وطن امروز نوشته است:« تقریباً کسی از مردم نیست که از اجرای این طرح اعلام رضایت کند... نکته جالب دیگر در همین رابطه، تفاوت جمعیت مشمولان یارانه ۴۵هزار تومانی با جمعیت مشمول یارانه جدید است. طبق اعلام دولت، ۷۵میلیون نفر یارانه ۴۵هزار تومانی دریافت میکنند. با این وجود، ۶۰میلیون نفر مشمول یارانه جدید حاصل از افزایش قیمت بنزین اعلام شدند. تاکنون اما مسئولان دولتی هیچ توضیحی درباره ۱۵میلیون نفری که یارانه قبلی را میگیرند اما از یارانه کنونی بی نصیب هستند، ندادهاند. دولت همانند غافلگیری مردم در موضوع افزایش قیمت بنزین، نحوه انتخاب خانوارهای مشمول دریافت یارانه معیشتی را نیز به شکل غافلگیرانهای انجام داده است... اکنون این شائبه جدی و نگرانکننده مطرح است که دولت روحانی که بارها نشان داده است متمایل به حذف یا کاهش مشمولان یارانه نقدی است، با همین فرمول حذف یارانهبگیران معیشتی، اقدام به کاهش شمار یارانهبگیران طرح هدفمندی کند».
جوان هم نوشته است:« فقط دو روز بعد از مجاز شدن ثبتنام جاماندهها و هشت روز مانده تا پایان مهلت ثبتنام، سخنگوی ستاد شناسایی طرح حمایتهای معیشتی گفته است ۴/ ۵میلیون سرپرست خانوار برای دریافت حمایت معیشت ثبتنام کردند که اگر تعداد خانوارهای متقاضی را به نسبت کل خانوارها در نظر بگیریم، از نگاه آماری انتخاب خانوارها برای تخصیص یارانه جدید ۲۵درصد انحراف معیار دارد که خود معمایی جدی است و دولت هر چه سریعتر باید نسبت به آن روشنگری کند وگرنه تصور ذهنی مردم مبنی بر واقعی نبودن پرداخت یارانه به ۶۰میلیون نفر (۱۸میلیون خانوار) قوت بیشتری میگیرد».
در روزنامههای همسو با روحانی هم با همین آمار و ارقام عدد سازی دولت در نفرات دریافت کننده یارانه را به چالش کشیدهاند.
جهان صنعت هم موضوع را طنز کرده و از جمله نوشته است« نوبخت میگه: به ۶۰میلیون نفر دادیم ولی از هر کی میپرسیم میگه واسه ما نریختن. بعد مورد داریم یه پدربزرگی توی قم یه خونه داره با چهارتا مغازه، بسته حمایتی هم گرفته! آقای نوبخت داری به کی میدی؟! کجا داری میریزی؟ چیکار داری میکنی؟ داری اشتباه میزنی داداش… میگن: اونایی که درآمدشون بیشتر از هشت میلیون یا داراییشون بیش از ۹۰۰میلیون باشه بهشون تعلق نمیگیره. آقای روحانی! کی دارایی ما رو بیشتر از ۹۰۰میلیون کردی که خودمون خبر نداریم؟ جدا چرا به ما ندادین؟ یعنی ما الآن جزو ۶۰میلیون بدبخت موجود در کشور نیستیم؟ یعنی ما الآن جزو اون ۲۰میلیونی هستیم که وضعشون خوبه؟ از همینجا میشه به فلاکتبار بودن وضع مملکت پی برد. مملکتی که مرفههاش ما باشیم، باید هم اوضاعش این باشه!
ولی باورم نمیشه. یعنی واقعاً ما نیازمند نیستیم؟ خاک عالم بر سر من که یه عمر الکی فکر میکردم بدبختم در صورتی که مرفه بودم و خودم خبر نداشتم. چقدر به خودم سرکوفت زدم. چقدر خودم و سرنوشتم رو سرزنش کردم. در حالی که وضعم خوب بود ولی از بس خوش بودم حالیم نبود که چقدر وضعم خوبه.