در جلسه روز ۱بهمن ۹۷ مجلس ارتجاع، نسبت به وضعیت انفجاری جامعه و خطر قیام هشدار دادند.
آنها با عباراتی نظیر اینکه «اعتماد مردم از حاکمیت سلب و بهشدت ضعیف شده است»، «بیکاری و گرانی فشار زیادی به مردم وارد کرده است» و «از دولت و مجلس نارضایتی زیاد وجود دارد» نگرانیشان را از این وضعیت ابراز داشتند.
غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی در سخنرانی خود آخوند حسن روحانی را مخاطب قرار داد و ضمن اشاره به بیکاری جوانان تحصیلکرده گفت این وضعیت «به مرحله بحرانی رسیده است». او به نفرت مردم از حاکمیت هم اذعان کرد و گفت: «صبرشان تمام شده. نبود افق مثبت در آینده کاملاً امید را از آنان سلب نموده اقدام ویژهای انجام دهید. اعتماد مردم از حاکمیت سلب و بهشدت ضعیف شده است قول و قرارها هیچگونه اعتباری ندارد».
یکی دیگر از اعضای مجلس ارتجاع به نام موسوی لارگانی به چپاولگری افسارگسیختهٔ شرکتهای خودروسازی که در تیول باندهای مافیایی حاکم است اشاره کرد و برای سفره مردم هم اشک تمساح ریخت: «جناب آقای رئیسجمهور، التهابات شدید بازار خودرو در ماههای اخیر امان مردم را بریده است... سفره مردم بهدلیل عدم نظارت دولت بر اصناف بخشنامههای متضاد واردات و صادرات در کشور و عدمحمایت از تولید و کشاورزی روزبهروز کوچکتر میشود».
حسین مقصودآبادی، نماینده سبزوار نیز در همین جلسه در یک دعوای باندی و بهعنوان طعنه به چند وزیر شاخه گلهایی را به آنها تقدیم کرد: «قبل از شروع صحبتم چند گل تقدیم بکنم ابتدا گلی را تقدیم بکنم به نیابت از وزیر جهاد به آقای پزشکیان که به وزیر جهاد بدهند بهخاطر این مدیریت و سیاست خوبی که دارند فاتحه مرغدار و کشاورز و گندمکار و چغندرکار و دامدار را میخوانند.
گل دوم را تقدیم میکنم به وزیر صنعت و مدیرعامل سایپا و ایران خودرو که فساد در آن بیداد میکند.
گل سوم را تقدیم میکنم به وزیر آموزش و پرورش که این روزها سیاسیکاری را سرلوحه کار خود قرار داده و تقدیم به جناب آقای دکتر بطحایی که برای بهبود وضع معلمان فقط شعار داد و گل آخر تقدیم به جناب رئیسجمهور که نه تدبیری از او دیدیم و نه امیدی و در مجموع همه تقدیم به جناب آقای دکتر نوبخت».
خجالت نمایندگان مجلس ارتجاع!
کواکبیان، از اعضای باند اصلاحطلب مجلس ارتجاع نیز با ابراز شرم از اینکه عضو مجلس است گفت: «متأسفانه یکی از نمایندگان در بحثهایشان گفت وزرا و ما نمایندگان به مردم دروغ میگوییم. نباید بگوییم که کافر همه را به کیش خود پندارد. آخر اگر شما دروغ میگوید والله ما تا حالا هیچ دروغی نمیخواهیم به مردم گفته باشیم. قسم خوردیم که صادقانه با مردم رفتار کنیم. حالا شما با رئیسجمهور و وزرا پول میدی هر کار میخواهید میکنید چرا به مجلس توهین میکنید؟ یکی در یک جایی یه کاری میکند؛ تو تلویزیون میگویند شرم بر این مجلس. یکی یک جور دیگری برخورد میکند. والله قسم ما را وادار نکنید که بگوییم خجالت میکشیم ما نماینده مجلس هستیم».
نظام بیچاره و در بنبست
نمایندگان مجلس ارتجاع ضمن ابراز نگرانیشان از اوضاع انفجاری جامعه و قیام مردم، کاسهکوزه شکست را بر سر دولت آخوند حسن روحانی میشکنند و وانمود میکنند که گویا تنها عملکرد دولت روحانی است که باعث اوضاع مصیبتبار کنونی شده است.
درصورتیکه سیاستهای ضدمردمی در زمینه سرکوب و چپاول و غارت است که اوضاع را به وضعیت انفجاری کنونی رسانده و باعث ترس نمایندگان مجلس آن هم شده است.
بیتدبیریای که نماینده مجلس ارتجاع(حسین مقصودآبادی) به روحانی و اعضای دولتش نسبت میدهد، ناشی از بیتدبیری و به عبارت دیگر سردرگمی تمامیت حاکمیت آخوندی است که هیچ راه و چارهای برای رفع مشکلات مختلف اجتماعی و اقتصادی و همچنین برای مقابله با خیزشهای مردمی برای آن باقی نمانده است.
روحانی و دولتش از این بابت که وعدههای فریبکارانه و دروغ به مردم دادهاند، مورد نفرت عموم قرار دارند و مردم هم در قیامها و اعتراضاتشان دروغ و دغل حسن روحانی و دولتش را با شعار «مرگ بر روحانی دروغگو» زیر ضرب میبرند.
شکست تمامیت رژیم
شکست دولت روحانی و بنبست آن بخشی از شکست و بنبست تمامیت حکومت آخوندی است و به فرض اینکه به جای دولت روحانی دولت ضدمردمی دیگری هم سرکار بود، باز هم مورد تنفر مردم قرار میگرفت، چون این حکومت در تمامیتش ضدمردمی و مورد نفرت عموم مردم ایران است.
مردمی که به اذعان نمایندگان مجلس رژیم به آنچنان درجهای از نفرت و اعتراض رسیدهاند که جوانانشان دیگر به «نصیحت» و به عبارت دیگر به وعدههای پوشال سردمداران آن وقعی نمیگذارند.
شعلهور شدن قیام و بالارفتن تنفر مردم آنها را وادار به بیان چنین اظهاراتی کرده است.
این در شرایطی است که حاکمیت آخوندی هیچ راهکار عملی جدی برای مقابله با این شرایط ندارد و در چارهجویی برای بحرانها و چارهجویی برای مقابله با مردم در بنبست است.
بیتدبیری در زمینه سرکوب اعتراضات مردمی
«بیتدبیری» هم که آن نماینده مجلس ارتجاع به آن اعتراف میکند ناشی از واقعیت بنبستی است که نظام در زمینه سرکوب این قیامها با آن مواجه است.
این نظام در طول عمر ننگینش هیچ «تدبیری» در رابطه با مردم ایران جز تدبیر سرکوب نداشته است. در شرایط کنونی و با اوجگیری اعتراضات و قیامهای مردمی این حربه نیز زنگزده شده و عمده کارکردش را از دست داده است.
ساختار تاثیرگذار در سرنگونی
درماندگی در بکارگیری سرکوب برای مقابله با خیزشهای اجتماعی و نگرانی نمایندگان مجلس نسبت به اوضاع انفجاری جامعه، در شرایطی است که بهقول آخوند آملی لاریجانی «ساختار تاثیرگذاری» هم در جهت سمتدهی خشم و نفرت مردم نسبت به رژیم در «میدان» است که باید خطر «این دشمن در کمین را همیشه مدّ نظر داشت».(خبرگزاری ایلنا ۱۵آبان ۹۶)
این «ساختار تاثیرگذار» مورد نظر آخوند صادق لاریجانی که از تاثیرگذاریاش در روند قضایا و در جهت سرنگونی حکومت آخوندی هراسان است، کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافته مردم ایران است که قیامها و اعتراضات اجتماعی مردم را به سمت سرنگونی آن هدایت میکنند.