یکی از پایههای نظام قرونوسطایی ولایت فقیه، صدور تروریسم و جنگافروزی به کشورهای دیگر است که خمینی دجال از روز اول نام «صدور انقلاب» بر آن نهاد. هدف خمینی ملعون، این بود که با صدور بحران و ارتجاع به کشورهای دیگر، بر جنگ اصلی مردم و مقاومت ایران با تمامیت این رژیم ضدتاریخی، که از فردای به قدرت رسیدنش شروع شد، سرپوش بگذارد، آن را تحتالشعاع قرار دهد و با دستاویز قرار دادن آن، هر گونه صدای مخالفی را در داخل کشور خفه کند. به همین خاطر جنگ ضدمیهنی با عراق را زمینهسازی کرد و سپس ۸سال بر ادامه آن اصرار ورزید با ۲میلیون کشته و معلول، ۵۰شهر ویران شده، ۴۰هزار اسیر، ۴میلیون آواره، ۷هزار مفقود و بیش ازهزار میلیارد دلار خسارت مادی. اگر چه خواست خمینی این بود که تا ۲۰سال آنرا ادامه دهد اما رزمآوران ارتش آزادیبخش ملی تنور این جنگ ضدمیهنی را برای همیشه گل گرفتند.
پس از دقمرگ شدن خمینی بهخاطر پایان جنگ و سرکشیدن «جامزهر آتشبس» که مجاهدین به حلقوم او ریختند، جانشینش خامنهای نیز بارها بر همین استراتژی ضدمردمی یعنی «صدور ارتجاع و بحران» پای فشرد؛ از جمله در سخنرانی خود در خرداد ۱۳۹۶ گفت: «اگر کاری که این سرداران ما (در سوریه) انجام دادند، انجام نمیدادند، حالا باید این دوروبر و اطراف با اینها میجنگیدیم، باید تو همین خیابونای خودمون شهرهای خودمون با اینا مبارزه میکردیم. این امنیتی که شما دارید بخش مهمش مربوط به همین مدافعان حرمه».
با این استراتژی، او میخواست به هر قیمت نگذارد که این جنگ به کف خیابانهای شهرهای ایران کشیده شود
اما رو در روی این استراتژی خائنانه که بخش بزرگی از سرمایهها و داراییهای میهنمان صرف آن شد، اقشار مختلف مردم ایران در هر فرصتی که برای اعتراض نصیبشان شد، خروشیدند: «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»، «سوریه را رها کن فکری بهحال ما کن».
همچنین برخلاف خواست خامنهای، در قیامهای متعدد از جمله در دی ۹۶، آبان ۹۸ و دی ۹۸ در مقابل ستم و چپاول و بیدادگری آخوندی بپا خاستند و صحنه جنگ را به کف خیابانهای ایران کشاندند. البته خامنهای با قهر عریان و با بکارگیری هارترین نیروهای جنایتکارش دست به سرکوب وحشیانه این قیامها زد و لرزه سرنگونی را که بر ارکان حکومتش وارد آمده بود، موقتاً مهار کرد.
بعد از آن، خامنهای بیماری کرونا را بکار گرفت. او عمداً و بهطور علنی ورود واکسن معتبر که میتوانست جان مردم را از این بلا نجات دهد، ممنوع کرد و با درگیر کردن و زمینگیر کردن مردم در این بیماری و تبعاتش، صدها هزار نفر از مردم عاصی و متنفر از حکومتش را به قتلگاه کرونا و به کام مرگ فرستاد. بدین ترتیب خامنهای با این استراتژی خائنانه، ۲سال مردم بهجان آمده را از آمدن به کف خیابان بازداشت و آتش قهر و خشم عمومی بار دیگر بهطور موقت به زیر خاکستر رفت. اما همانطور که پیشبینی میشد و همه کارشناسان حکومتی هم مرتباً نسبت به دوران پساکرونا و انفجار در تقدیر هشدار میدادند، سرانجام قتل شقاوتبار مهسا امینی توسط گشت ضدمردمی موسوم به ارشاد، جرقه بر انبار باروت ملتهب شد و هنگام به چالش کشیدن اصل نظام منحوس ولایت، شعلههای خشم فرو خفته فروزان شد و جوانان و نسلهای پیشگام خلق مجدداً به کف خیابان بازگشتند و بدین ترتیب صحنه جنگ چهل ساله که بین رژیم اشغالگر آخوندی با مردم ایران است، از سوریه و لبنان و عراق و یمن به کف خیابان شهرهای ایران منتقل گردید
این بار اما تفاوت این است که خامنهای با وجود تمامی توطئهها، ترفندها و سرکوب و کشتار نتوانسته جلوی استمرار قیام را بگیرد و انقلاب دمکراتیک مردم ایران وارد سومین ماه خود شده است.
این یکی از نتایج خجسته قیام شهریور ۱۴۰۱ است که نه تنها استراتژی خائنانه خامنهای در «صدور ارتجاع و بحران» و سد بستن در خاک دیگر کشورها را خنثی کرد، بلکه اصل نظام و بنیان حکومت آخوندی را هدف قرار داده است و بیتردید آن را برای همیشه به گور تاریخیاش خواهد سپرد.