ناامنی فضای روانی جامعه
وقتی روحانی ـکه خود استاد دروغگویی و پشت هم اندازی در رژیم آخوندی استـ در نشست هیأت دولت اعتراف میکند که اقدامات دولت نتوانسته «تمامی آسیبهای اجتماعی را جبران کند» نباید نتیجه گرفت که این نگرانی از سر همدردی او با تودهیی است که گرسنه و بیمار و درمانده بر جای ماندهاند؛ مردمی که رژیم هستو نیستشان را بهتاراج برده و بهخاک سیاهشان نشانده ـ چندانکه اینک رئیسجمهور ارتجاع با یادآوری این واقعیت بر آن است تا چارهای بیندیشد.
اظهارات بعدی روحانی در جمع وزرای کذایی دولت کذا ظن و گمان احتمالی نسبت به روحانی را مرتفع میکند:
«نباید اجازه داد نوسانات قیمت، معیشت و زندگی مردم را دچار مشکل کرده و فضای روانی جامعه را ناامن کند».(سایت روحانی. ۲تیر ۹۹)
نظر به فرهنگ دجالگرانهٔ آخوندی، «فضای روانی جامعه» اسم مستعار امنیت نظام و موضوع نگرانی اصلی روحانی است.
ابعاد فقر و مسکنت و گرسنگی ارتش تهیدستان و به تبع آن فجایع دردآور اجتماعی نظیر خودکشی و زدن چوب حراج به داراییهای ناچیز مادی و حتی فروش اعضای بدن و امثال آن چنان بالا گرفته که شیخ شیاد را هم واداشته تا بهرغم ادعاهای سخیف و سراسر دروغ خود که همه چیز بر وفق مراد است و اوضاع تحت کنترل، ریاکارانه به «نوسانات قیمت» که معیشت مردم را دچار مشکل کرده اشاره کند؛ و همکاسههای خود در دولت کذایی را نسبت به این خطر آگاه گرداند.
فروش چندگرم طلا برای خورد و خوراک و اجارهخانه
وخامت وضعیت اقتصادی اقشار مختلف مردم که رئیسجمهور ارتجاع را بههراس افکنده، مدتهای مدیدی است که از موضوعات اصلی رسانههای آخوند و از سوژههای اصلی آنهاست.
روزنامهٔ حکومتی شرق (۲ تیر۹۹) در مقاله ای تحت عنوان «امنیت در گرو معیشت» به مراجعهٔ گستردهٔ مردم به طلافروشیها جهت فروش طلاهای مختصر خود ـکه حاصل اندوختههای سالیانشان و علاوه بر ارزش اقتصادی، حاوی ارزشهای معنوی برای آنهاستـ اشاره میکند؛ و مینویسد:
«کسانی که به این ترتیب چند گرم یا چند مثقال موجودی طلا و حلقه ازدواجشان را میفروشند، در واقع چوب حراج به پسانداز روز مبادای خود میزنند». و سپس با یادآوری «نداری اجتماعی» که بیان «شیک» فقر و مسکنت عمومی است، نسبت به «آسیب اجتماعی» حاصله از این اقدامات هشدار میدهد:
«از تجمیع نداریهای فردی، «نداری جمعی» بهوجود میآید و این نوعی نداری است که ظرفیت تبدیل به آسیب اجتماعی را دارد».
برای فهم کسانی که «به درستی درد امنیتملی دارند»
مقاله در ادامه با تذکار «تحلیل رفتن و ته کشیدن ذخائر و منابع مادی مردم» و افسردگی ناشی از «استرس و ترس از آینده» و ذکر نمونهیی تاریخی هشدار میدهد که نتیجهٔ این حد از فقر به «خودکشیهای دستهجمعی» منجر میشود؛ بهنحوی که «به بزرگترین نگرانی تبدیل» خواهد گردید.
رسانهٔ وابسته به رژیم برای فهم بهتر کسانی که «بهدرستی درد امنیت ملی دارند» این فرایند اجتماعی را کمی بیشتر باز میکند و مینویسد:
«جابهجایی مالکیت دارایی ارزشمندی چون طلا از فروشندگانی که آحاد مردم را تشکیل میدهند، به خریدارانی که صنف محدود و خاصی را رقم میزنند، … بهمعنای انباشت ثروت نزد خواص است که به ایجاد شکاف طبقاتی و تعمیق آن میانجامد. آنها که بهدرستی درد امنیت ملی دارند، باید بدانند که این نوع آسیب اجتماعی چون وفاق ملی را به چالش میکشد و جامعه را بهسوی افتراق سوق میدهد، میتواند منشأ نگرانیهای امنیتی باشد»
فنر فشرده آمادهٔ جهش ناگهانی
اظهارات اول تیرماه روحانی که پیوسته تلاش میکند با سیلی صورت خود را سرخ نگه دارد و به این منظور از هیچ دروغ و گزافهای برای فریب دادن مردم ابا نمیکند، دال بر نزدیکی قیامی بسا عظیمتر از گذشته است؛ بهنحوی که اکنون دیگر خود روحانی را مجبور کرده که به ناگزیر ادعاهای پیشین خود را پس بگیرد. اعترافات اخیر وی به شیوع گستردهٔ کرونا در تمامی نقاط کشور نیز از قضا بر همین نگرانی دلالت میکند.
روشن است که ظرفیت دجالگری و فریبکاریهای مرتجعان حاکم به انتهای خود رسیده است؛ و واقعیتهای سرسخت اجتماعی کارآیی آنرا به صفر رسانده است. گرانی دمافزون مایحتاج اساسی، تنگدستی و فقر مفرط و وخامت بیسابقهٔ معیشت و زندگی و افزون بر همهٔ آنها شیوع و تهاجم کرونا و بیپناهی و تنهایی مردم در برابر آن، وضعیت اجتماعی را به فنری که از فرط فشردگی آمادهٔ یک جهش ناگهانی است، مبدل کرده است. این همان واقعیتی است که سران نظام و رسانههای وابسته ترسان و لرزان با عناوین «فتنه»، «امنیت روانی جامعه»، «نگرانی بزرگ» از آن یاد میکنند و به یکدیگر هشدار میدهند.