روز ۳۰ اردیبهشت در مجلس رژیم، آخرین وضعیت مذاکرات وزارتخارجه با اروپا در رابطه با برجام و مشخصاً تضمین دهی اروپا جهت حفظ منافع ایران در قبال تحریمهای آمریکا مورد بحث قرار گرفت. در این جلسه هم ظریف وهم عراقچی حضور داشتند و گزارش دادند. اما فضای صحبتهای آنها متفاوت با گذشته بود. آنها نسبت به ایستادن اروپا در کنار رژیم و مشخصاً دادن تضمین جهت حفظ منافع ایران در قبال آمریکا، ابراز تردید یا ناامیدی میکردند و ظریف برجام را بیمار مختضر نامید. در همین جلسه، فضای باند خامنهای حمله به روحانی بود. این در حالی است که ظریف و عراقچی تا همین چند روز اخیر، خیلی از برجام و فواید برجام تعریف میکردند و اینکه مذاکره با اروپا تنها راه نجات ماست. اکنون باید دید چطور شده که حالا این طور ابراز ناامیدی میکنند؟ این تناقض ناشی از چیست؟ و خلاصه وضعیت واقعی کدام است؟
درروزهای گذشته شیب واقعی خبرها و گزارشات نشاندهنده این بود که اساساً تضمینی وجود ندارد و اروپا چه از طریق موگرینی رئیس کمیسیون خارجه اتحادیه اروپا و چه از زبان سایر مقامهای اروپایی دادن تضمین به رژیم را منتفی اعلام کردند و تنها گفتند که ما تعهد میدهیم، یعنی قول میدهیم. این یک واقعیت انکار ناپذیر است که مهرههای وزارتخارجه رژیم هم ناچارند به آن اعتراف کنند. اما از طرف دیگر رژیم نه میتواند از مذاکراتش با همین اروپایی که تضمین نمیدهد؛ دست بردارد و نه میتواند آن را ادامه بدهد. تضمین دادن یا تضمین ندادن اروپا نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد.
اما با کمی تأمل در مورد موضعگیری متفاوت هم ظریف و هم عراقچی در مجلس، باید مفروض گرفت که این یک نوع فرار به جلو در برابر حملات و طلبکاریهای باند رقیب باشد. چون ظریف و باند روحانی میدانند که طرف مقابل هم هیچ راهکاری ندارد، با درس گرفتن از قضیه برجام، اینها را میگویند تا حریف نتواند بعداً بگوید که شما واقعیت را نگفتید و چون شما فلان و بهمان قول غیرواقعی را به ما دادید، ما مثلاً به اف.ای.تی.اف رأی دادیم. اما این تاکتیک فرار به جلو، تغییری در اصل ماجرا که امید چندانی به اروپا نیست، نمیدهد. مثلاً اینکه برجام بعد از خروج آمریکا بهگفته خود ظریف «بیماری در حال مرگ است که در آیسییو و شرایط بسیار سختی قرار دارد». یا حرف دیگر ظریف مبنی بر اینکه «اروپاییها تعهد دادهاند که منافع ایران را تضمین کنند، اما مشخص نیست که چقدر بتوانند در برابر تحریمهای آمریکا مقاومت کنند، زیرا سهامداران شرکتهای اروپایی، آمریکاییها هستند». و همچنین: «مشخص نیست شرکتهای اروپایی چه مقدار از سران کشورهایشان تبعیت کنند» همه و همه مؤید این نظر است که دیگر رژیم بعد از خروج آمریکا از برجام نمیتواند برای ادامه برجام به شکل گذشته چشم امید به اروپا بدوزد.
در تدقیق بیشتر مواضع ظریف و عراقچی بر سر موضوع تضمین اروپا، بهنظر میرسد که اینها خواستشان اقتصادی است. تلویزیون فرانس ۲۴خبر داد که ظریف در دیدار خود با کمیسر اتحادیه اروپا در مورد انرژی و آب و هوا در تهران گلایه کرده که اروپا به اندازه کافی از برجام حمایت نمیکند؛ فرانس ۲۴بعد خواسته ظریف را نقل کرده که ظریف از ۲۸کشور عضو اتحادیه اروپا خواسته که برای حفظ تجارت نفت با ایران سریعاً عمل کرده و پرداختهای مستقیم یورو را برای نفت ایران به بانک مرکزی ایران با دور زدن سیستم مالی آمریکا مورد بررسی قرار دهد.اما اروپا هم گفته تضمین نمیدهم و لابد که همین گونه خواستهها را هم رد کرده است.
کشمکش درون رژیم بعد از خروج آمریکا از برجام
بالا گرفتن دعوا و کشمکش داخل رژیم بعد از خروج آمریکا از برجام بهخاطر این است که هیچیک از باندها بهطور واقعی راهکاری ندارند. چرا که اگر داشتند قرص و محکم مطرح میکردند و روی همان پیش میرفتند. ولی چون راهحل ندارند، جواب رد اروپا و چشمانداز تیره و تار موجود آنها را به جان هم میاندازد.
مثلاً ولایتی که عضو هیأت عالی نظارت بر برجام است و حرف خامنهای را میزند، میگوید: «برخی مقامات اروپایی میگویند بنا نیست جلوی آمریکاییها بایستند و تضمین بدهند... امیدواریم مسئولان دولتی ما در مذاکرات خود بتوانند تضمینهای لازم را بگیرند والّا به طرفی که حرفهای متناقض میزند، نمیشود اعتماد کرد».
وضع بیش از حد وخیم است. خروج از برجام که اکنون با خروج از مذاکره با اروپا مترادف شده، شلیک به خود و خودزنی سیاسی است برای همین رژیم نمیتواند از مذاکره با اروپاییها دست بردارد.
روزنامه شرق در تاریخ ۳۱ اردیبهشت تحت عنوان «برگهای برنده را نسوزانیم» به وضعیت منطقهیی رژیم پرداخته و خواستار تجدید نطر در سیاست منطقهیی رژیم با استفاده از فرصت مذاکره با اروپا شده است:
«تحولات عراق با پیشتازی مقتدی صدر و احتمالات نهچندان خوشبینانه در کشوری که ظاهراً مهمترین متحد ایران است، اظهارات اخیر پوتین پس از ملاقات با بشار اسد و تأکید بر آغاز روند سیاسی و خروج نیروهای نظامی همه کشورها از سوریه – بهجز روسیه- و تحولات ماههای اخیر یمن که به زیان حوثیها در حال تغییر است، نشانههایی از وضعیت برگهای برنده ایران در تحولات منطقه به دست میدهد که لازم است جدی گرفته شود. باید به دیپلوماسی فرصت داده شود با حفظ منافع حداکثری از این برگها که هنوز در دست ماست، در جهت تثبیت دستاوردهای اقدامات پرهزینه نظامی و بالابردن قدرت چانهزنی در عرصههای دیگر استفاده شود... دستگاه عریض و طویل دیپلوماسی آمریکا با امکانات وسیع از هماکنون در کشورهای کوچک و بزرگ جهان بسیج شده و در حال رایزنی هستند تا بهگفته خانم هدر نائورت، سخنگوی وزارتخارجه آمریکا، «بهطور مستند درباره رفتارهای بیثباتساز ایران به متحدانشان در اروپا و سراسر جهان» توضیح دهند.