فضای کلی روزنامههای رژیم نمایش بنبستها و بحرانهای رژیم در عرصههای مختلف است. که عمدهترین آنها بهلحاظ حجم خبرها، همین دو موضوعی است که شما به آن اشاره کردید. یعنی هراس نظام از پیامدهاحمله مزدوران نیابتیاش به سفارت آمریکا و ادامه یافتن تعیینتکلیف FATF در مجمع تشخیص مصلحت. اما موضوع پایهیی تری که از روز آغاز قیام تا امروز در روزنامههای حکومتی قطع نشده ابراز وحشت از پیامدهای قیام و آثار آن در رژیم و ابعاد و گستردگی و عمق و ریشه داری قیام است. من دو نمونه را در روزنامههای امروز انتخاب کردهام.
روزنامه حکومتی ابتکار در سرمقالهاش با عنوان «شکاف» و «چسبندگی» طبقاتی» با اشاره با ساختار «اقتصاد رانتی – نفتی» رژیم نوشته است: «مفاهیمی نظیر «آقازاده»، «وصل»، «رانتی»، «اختلاسگر» و... مولود جامعةی است که به این درد مبتلا شده». این روزنامه در ادامه نسبت به تراکم خشم مردم و انفجار اجتماعی در اثر این روال چپاولگرانه ابراز نگرانی کرده و به نظام هشدار داده است «با بروز این وضعیت، مواجهه اجتماعی هر طبقه نسبت به طبقه دیگر در یک تابع نمایی با رویکردی «خشن» و «حذفی» صورت میگیرد. بهطوریکه طبقات پایینتر، در برابر طبقات بالاتر مواجههای توأم با «تنفر» و «حقکشی» خواهند داشت. آنها طبقات بالاتر را عامل «نابرخورداری» خود دانسته و سعی میکنند با استفاده از روشهایی غیرمسالمتآمیز نسبت به بازپسگیری این حق اقدام کنند».
این روزنامه حکومتی در ادامه علل ناتوانی رژیم در مهار قیام مردمی را برشمرده و از جمله نوشته است: «ماهیت حکمرانی در کشوری با جامعه مدنی نحیف، رسانههای ناکارآمد و روشنفکران و کنشگران اجتماعی طرد شده، لاجرم باعث میشود تا شناخت حاکمان از لایههای مختلف اجتماعی به حداقل رسیده و دیدگاه روشنی نسبت به آنها نداشته باشند. نتیجه آن است که حکمران ـ حتی اگر بخواهد ـ نمیتواند سامان صحیحی در مناسبات اجتماعی و عرصه عمومی کشور پدید آورد».
روزنامه حکومتی آرمان در مطلبی با عنوان «سفره کوچک مردم و سکوت نمایندگان» ضمن اذعان به نفرت اجتماعی از مجلس آخوندی نوشته است: «اکنون مردم زیر بار گرانی نمیتوانند کمر راست کنند و تورم به حدود ۴۰درصد رسیده اما مسئولان توپ را به زمین دیگری میاندازند. اگر نمایندگان به گزارشات میدانی بعد از گرانی بنزین توجه کنند، خواهند دید که سفره مردم کوچکتر شده است».
این روزنامه حکومتی در ادامه به فضای انفجاری و بنبستهای رژیم در عرصههای مختلف اشاره کرده نوشته است: «چند ماه پیش صندوق بینالمللی پول اعلام کرد اقتصاد ایران ده درصد کوچک شده است و هر روز بر تعداد بیکاران کشور افزوده میشود و نیز تعداد حاشیهنشینان کشور به حدود۲۰میلیون نفر رسیده است و هر روز بر تعداد زندانیان مالی افزوده میشوند و بانکها و مؤسسات مالی اعتباری با جرایم دیرکرد و سودهای مرکب دمار از روزگار مردم و وامداران درآوردهاند و کارگاهها و کارخانههای تولیدی را به ورشکستگی و تعطیلی کشاندهاند و اختلاسهای خرد و کلان اقتصاد کشور را بحرانی کرده است».
روزنامهٔ حکومتی آرمان در مطلبی با عنوان «تبعات نپیوستن به FATF با مخالفان است» با یادآوری «مشکلات و معضلات اجتماعی» برای مردم در اثر تحریمها به مراکز تصمیمگیر در نظام هشدار داده است:« باید یک افق جدید برای کشور و برای مردم روشن کنیم و این افق جدید با نگاه به گذشته میسر نیست. قطعاً باید در بسیاری از سیاستها و رفتارها تغییراتی ایجاد شود تا ما در مسیر درست و افق امیدبخشی قرار بگیریم».
روزنامه حکومتی آرمان در مطلب دیگری بهنقل از پیر موذن عضو سابق مجلس رژیم با تأکید بر «شرایط و موقعیت خطیر» نظام و فشار اقتصادی بر مردم ضمن توصیه به عقبنشینی از مواضع قبلی رژیم بر ضرورت پذیرش لوایح FATF تأکید کرده و خاطرنشان کرده است نظام «احتیاج به قوانین روزآمد، شفاف، دنیاپسند و توسعه اقتصادی بینالمللی و جذب سرمایهگذاری مؤثر خارجی و داخلی دارد».
روزنامه حکومتی وطن امروز در مطلبی با عنوان CFT بدتر از برجام است، اظهارات هراسآلود آخوند آملی لاریجانی سرکردهٔ مجمع تشخیص مصلحت نظام برای پذیرش لوایح را انعکاس داده که وی در اظهارات ضدو نقیض خود برای «مصالح» و «عزت» مردم» اشک تمساح ریخته و تأکید کرده است باید «در عینحال مصالح» نظام هم را هم رعایت کرد.
روزنامههای کیهان، جوان، وطن امروز، سیاست روز و سایر شرکای اینها اظهارات پاسدار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص را برجسته کردهاند که از فشارهای جامعه جهانی روی رژیم بهعنوان «موارد مشکوک» اسم برده و کیهان با اشاره به همین فشارها از داخل و خارج به نظام برای پذیرش لوایح از یکطرف به مجمع حمله کرده که چرا کار لوایح را یکسره نمیکند. و از طرف دیگر هم به موافقان لوایح در درون نظام مهر مزدور و عامل خارجی و تحت نفوذ زده است. و با این شدت حملات عمق بحران بیراهحلی رژیم را به نمایش گذاشته.