728 x 90

ضجه در بن‌بست

سخن روز
سخن روز

خامنه‌ای روز یکشنبه (۱۲آبان) در صحنه ظاهر شد و به‌ برخی از انبوه مسائل و بحران‌هایی که از هر سو نظام او را احاطه کرده‌اند، اشاره کرد ولی به‌مهمترین بحرانی که اکنون عمق استراتژیک نظام را در معرض فروپاشی قرار داده، یعنی قیامهای عراق و لبنان، کمترین اشاره‌یی نکرد.

 

سکوت در برابر تحولات عراق، چرا؟

ولی‌فقیه ارتجاع در سخنرانی چهارشنبهٔ گذشته (۸آبان) خود بی‌گدار به‌ آب زد و به‌ایادی و دست‌نشاندگانش در عراق دستور سرکوب داد که «بدانند اولویت اصلی آنان، علاج ناامنی است» و به‌ مردم عراق هم با نابخردی ویژهٔ دیکتاتورهای به‌آخر خط رسیده گفت: «بدانند مطالبات به‌حق آنها فقط در چارچوب ساختارهای قانونی! قابل تأمین است».

این اظهارات گستاخانه بنزینی بود بر آتش خشم و غضب مردم عراق و قیام را بیش‌از‌پیش علیه رژیم شعله‌ور کرد و مردم و جوانان عراقی با به‌آتش کشیدن تصاویر منحوس او و خمینی ملعون و پاسدار جنایتکارش قاسم سلیمانی و با لنگه کفش و آب دهان پاسخ دندان شکنی به‌خامنه‌ای دادند. و به‌نظر می‌رسد که ولی‌فقیه ارتجاع زبان لنگه‌کفش و آب دهان را بهتر می‌فهمد، چرا که این بار او معقول سرجایش نشست و حتی یک بار هم نام عراق را بر زبان نراند.

از عراق و لبنان که بگذریم، خامنه‌ای به‌روشن‌ترین وجهی که می‌توانست به‌ بن‌بست استراتژیک و بی‌راه‌حلی مطلق رژیم اذعان کرد. ولی‌فقیه ارتجاع بخش مهمی از اظهارات خود را به‌ مذاکره با آمریکا اختصاص داد که به‌نظر می‌رسد اکنون به‌مسألهٔ عاجل روی میز رژیم تبدیل شده؛ وی اعتراف کرد در موقعیتی گرفتار شده که اگر به‌ مذاکره و شروط آن تن بدهد، معنی آن به‌زانو درآمدن است و «پدر (نظام) درمی‌آید» و اگر تن ندهد، «همین آش است و همین کاسه» یعنی خفگی و مرگ تدریجی!

عبارات خود خامنه‌ای تصویر روشن‌تری از بن‌بست گریبانگیر رژیمش به‌دست می‌دهد.

وی در مورد آمریکاییها و اصرار آنها به‌ مذاکره گفت: «امتیاز نمی‌دهند شما را از موضع خودتان فرود می‌آورند به‌دنیا نشان می‌دهند که ما ایران را بزانو در آوردیم و سیاست حداکثری ما موفق بود، آخر هم هیچی گیر شما نمی‌آید».

ولی‌فقیه ارتجاع در مورد نتیجهٔ مذاکره هم گفت: «اگر به‌ مذاکره میرفتیم، آمریکایی‌های متوقع پای موشکها را به‌میان می‌کشیدند و... اگر مسئولان ما این را می‌پذیرفتند، پدر کشور در می‌آمد و اگر نمیپذیرفتند، همین آش و همین کاسه تکرار می‌شد».

 

بحران بن‌بست و بی‌راه‌حلی

اما ولی‌فقیه در گل‌ماندهٔ ارتجاع نتوانست بگوید که بالاخره راه و چاره چیست و او می‌خواهد بین این دو راه کدام را در پیش بگیرد و اگر راه دیگری دارد، آن راه کدام است؟ البته او برای خالی نبودن عریضه گفت: «کلید حل مشکلات اقتصادی کشور در گرو رونق تولید است» این هم از کرامات شیخ ارتجاع که چشم بسته جوک می‌گوید! اما رونق تولید چگونه به‌دست می‌آید؟ جواب این سؤال را روحانی پیشاپیش در سخنرانی (۲۴مهر) خود در دانشگاه تهران داده است؛ آنجا که آشکارا خطاب به‌خامنه‌ای گفت: «می‌گویند در اقتصاد روی پای خودمان بایستیم این حرف درست است و در اقتصاد باید روی پای خودمان بایستیم اما می‌شود اقتصاد بدون تعامل با دنیا؟!... رشد و توسعه بدون رابطه با دنیا بدون تعامل با دنیا بانکها قفل باشد صادرات قفل باشد واردات قفل باشد شما بگویید من توسعه پیدا می‌کنم توسعه پیدا نمی‌کنید».

خامنه‌ای در سخنان خود بار دیگر تلاش کرد خود را از شکست برجام و عواقب آن مبرا جلوه دهد و همه را به‌گردن کارگزارانش در دولت روحانی در مذاکرات برجام بیندازد. وی در این باره با حقه‌بازی معمول خود مدعی شد که «برای امتحان... و برای این‌که برای همه روشن بشود» گفته که دنبال برجام بروند... «بنده می‌دانستم نمی‌شود... اما نشد و قبول نکردند».

خامنه‌ای به‌ این ترتیب در تلاش برای گریز از پذیرش مسئولیت برجام، ناگزیر شد اعتراف کند که در رژیم کسی برایش تره خرد نمی‌کند.

 

ضجه‌های ظریف در مجلس ارتجاع

همزمان با خامنه‌ای که در بیت‌العنکبوت خود مشغول به‌هم بافتن این اباطیل بود، ظریف ماله‌کش او در مجلس ارتجاع نیز در جواب به‌اعضای مجلس که گریبانش را به‌خاطر برجام و مذاکرات گرفته بودند، ضجه می‌زد: «آنچه که من گفتم، کلمه‌یی کمتر از مقام معظم رهبری نبود... اگر بخواهد مذاکره شود، لذا بنده از خودم صحبت نمی‌کنم». او سپس آشکارا دلواپسان معترض را به‌خود ولی‌فقیه ارجاع داد و گفت: «اگر شما انتقادی دارید، انتقاد را به‌بحثی که مطرح شده بفرمایید، بنده مجری سیاست‌های نظام هستم».

ظریف در تنگنای جوابگویی به‌حریفان ناچار شد برای اثبات خود هرزه‌درایی‌هایش علیه مجاهدین را خرج کند و بگوید: «چرا صحبتی که در دفاع از نظام شده، صحبتی که در رد اتهامات بیگانگان و (مجاهدین) علیه نظام شده را تبدیل کردید به‌ صحبت علیه نظام... بنده معروفم در دنیا به‌این‌که سینه چاک می‌کنم برای دفاع از منافع نظام».

جالب است که در یک روز و در آنٍ واحد، ولی‌فقیه نظام و وزیر خارجهٔ او حرفهایی کاملاً متناقض در دفاع از خود بیان کردند و هر کدام کوشیدند طرف مقابل را مسئول و مقصر وضعیت موجود جلوه دهد. این نمودی بارز از بن‌بست و از هم‌گسیختگی نظام در مرحله آخر حیات خود.

 

واقعیت برجام

اما واقعیت این است که در اوج مذاکرات برجام با صحنه گردانی ظریف، خامنه‌ای برای قاپیدن سیاسی آن از دست روحانی، در روز ۵تیر۹۴خودش را شروع‌کنندۀ مذاکره با آمریکا از طریق «یکی از محترمین منطقه» معرفی کرد. مذاکرات برجام را تحت عنوان «نرمش قهرمانانه» تئوریزه کرده بود آن را در تمامی جزئیات اداره کرد. اما حالا با آشکار شدن شکست برجام می‌خواهد آن را از گردن خود باز کرده و به‌گردن تدارکاتچی‌های خود بیندازد. تلاشی که تنها شکافهای رژیم را عمیق‌تر و بحران درونی‌ آن را شدیدتر می‌کند.

واقعیت دیگر این است که بر شکست استراتژیک برنامهٔ اتمی رژیم و فروپاشی برجام، اکنون یک شکست و کلان ضربه دیگر، فرو ریختن عمق استراتژیک نظام در عراق هم افزوده شده و ابعاد خردکنندهٔ آن هر روز بیشتر و نمایانتر می‌شود و اوجگیری جنگ‌وجدال دو باند در مجلس ارتجاع را بایستی ناشی از تأثیرات این کلان ضربه استراتژیک محسوب کرد و این هنوز از نتایج سحر است!

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/b0571f66-02d4-4ac1-87b3-704dc4e92df1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات