برخلاف لاف و گزافهای علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع که در سخنرانی نوروزیاش ارزیابی خوشبینانه و البته دجالگرانهیی از اوضاع و احوال نظام، و حتی خوشبینانهیی نسبت به وضعیت معیشتی مردم فقر زده ارایه کرد، مهرههای وابسته به حاکمیت ارزیابی متفاوت و بدبینانهیی نسبت آینده نظام دارند.
آنها بهشدت نگران آینده نظام هستند تا جایی که بعضی عذر تقصیر خواستند و برخی مانند آخوند روحانی در وحشت از انفجار خشم مردم، دجالگرانه سنگ آزای مردم را به سینه میزنند و...
در زمینه شرایط دشوار پیش روی نظام محمدرضا خاتمی از باند مغلوب ارزیابیاش این است که شرایط آنچنان «سخت است» که «به این آسانی نمیتوان برای مشکلات کشور راه حلی پیداکرد».
او ریشه مشکلات مردم را کارکردهای نظام و مهرههای وابسته به آن میداند که کار را به چنین وضعیت خطرناکی رساندهاند و توصیه میکند «باید چارهاندیشی کنیم. باید ریشهیابی کنیم که دیگر از این دست اتفاقات [بخوانید قیام] رخ ندهد». (سایت حکومتی جماران 2فروردین 97)
طیبه سیاووشی عضو مجلس ارتجاع، نظام را در وضعیت «بنبست سیاسی» و رابطه مردم را با آن به گونهیی میداند که «عذرخواهی» کردن هیچ مشکلی را حل نمیکند و تاثیری هم در زندگی روزمره مردم ندارد». (سایت رویداد 24- 2فروردین 97)
در زمینه نارضایتی و نفرت مردم از رژیم آخوندی سایت حکومتی بهار 2فروردین 97 مینویسد: «از هر چهار ایرانی سه نفر از شرایط فعلی کشور ناراضی هستند در دی ماه 1396 بعد از وقوع تجمعات و اعتراضات، ایسپا در نظرسنجیای در سطح کشور از مردم پرسیده است «در حال حاضر خود شما بهطور کلی از شرایط کشور راضی هستید؟ 75 درصد مردم ایران از شرایط فعلی کشور ناراضی هستند و این میزان نارضایتی در بین جوانان (18-29سال) بیش از سایر گروههای سنی است».
مهدی مطهر نیا یکی از مهرههای وابسته به باند روحانی بیتعارف و به صراحت پیشبینی میکند که در قیامی دیگر خشم مردم دامنگیر حکومت میشود: «سیگنالهای موجود در ۹سطح پیشرانهای مورد توجه نشاندهنده آن است که این اعتراضات نه تنها خاموش نمیشود، بلکه با شکلها و محتواهای متنوع تری امکان بروز در زمان آینده را پیدا کرده است؛ بنابراین اگر این چالشهای موجود تبدیل به مسأله نشده و در حل مسأله ارادهای قدرتمند برای حل آنها به میدان نیاید، میتواند از جایگاه یک چالش بزرگ با سیگنالهای قدرتمند به یک بحران بسیار پیچیده نه با سیگنال بلکه با تبدیل شدن به یک پیشران قوی برای تغییر و تحول تبدیل شود و این در گروی نوع برخوردی است که سیستم حاکم با این اعتراضات به انجام میرساند». (سایت حکومتی فرارو 2فروردین 97)
در هراس از چنین وضعیتی است که آخوند روحانی این شیخ امنیتی دجالگرانه مدافع جوانان و آزادی آنها شده آنجا که میگوید: «مدیریتها و برنامهریزیها باید بهگونهیی باشد که نسل جوان ما احساس کند در کشوری زندگی میکند که آزادی وجود دارد و شرایط رشد و تکامل و آزادیهای لازم به این منظور و نیز اشتغال آبرومند برای آنها وجود دارد.
سال 97 باید سال شفافیت بیشتر و مبارزه بیشتر با فساد باشد. این خواست جوانان ماست که شفافیت بیشتر، اقتصاد بهتر، آزادی بیشتر، فرهنگ باز و رابطه بهتر با جهان داشته باشیم».(خبرگزاری حکومتی ایسنا 1فروردین 97)
این اعترافها در رابطه با وضعیت بحرانی رژیم و وحشتشان از استمرار قیام، در شرایطی است که پیش از این مقامات و ارگانهای سرکوب رژیم بوق کرنا کردند که قیام تمام شد.
البته در رابطه با این ادعای حسن روحانی باید گفت آزادی جوانان پیش کش، فقط کافی است تنها اندکی سر کیسه آزادی تجمعات شل شود، آنگاه خواهید دید که سیل پر خروش و پرتوان ملت ایران چگونه بساط این حاکمیت تبهکار را جارو خواهد کرد.
اگرچه آنچه مردم ایران در سال 96 کردند که اوج آن در قیام دی ماه بود، بیانگر این است که خروش و قیام مردم سر بازایستادن ندارد و نظام ولایت هرگز نمیتواند صورت مسأله اصلی را که همانا سرنگونی نظام ولایتفقیه است از روی میز مردم قیام آفرین ایران حذف کند.
در حقانیت این موضوع خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در سخنرانی نوروزی سال 97 گفت: «در سرتاسر سال۹۶جامعه ایران در حال و هوای خیزش و قیام بود. در فصل بهار، جنبش دادخواهی قتلعامشدگان ۶۷، خامنهای را در شعبده انتخابات به شکست کشاند. در تابستان، مجاهدین خلق ایران، مسئول اول خود را برای دوره جدید برگزیدند و با شتابی مضاعف برای مقاومت و قیام آماده شدند. در فصل پاییز، پس از زلزله استان کرمانشاه، خشم و بیزاری علیه آخوندها همه ایران را فرا گرفت و در زمستان، قیامها برای سرنگونی رژیم در سراسر ایران، شعله کشید. از آن هنگام، امواج سرکش اعتراضها هر روز بهدیوار اختناق و سرکوب ضربه میزند. سال ۹۶با فصل قیام بهسر رسید؛ و سال ۹۷را میتوان و باید به سالی سرتاسر قیام تبدیل کرد و این قیام و انقلابی است تا پیروزی». (مریم رجوی: به پیشواز نوروز بزرگ آزادی)
برخلاف لاف و گزافهای علی خامنهای ولیفقیه ارتجاع که در سخنرانی نوروزیاش ارزیابی خوشبینانه و البته دجالگرانهیی از اوضاع و احوال نظام، و حتی خوشبینانهیی نسبت به وضعیت معیشتی مردم فقر زده ارایه کرد، مهرههای وابسته به حاکمیت ارزیابی متفاوت و بدبینانهیی نسبت آینده نظام دارند.
آنها بهشدت نگران آینده نظام هستند تا جایی که بعضی عذر تقصیر خواستند وبرخی مانند آخوند روحانی در وحشت از انفجار خشم مردم، دجالگرانه سنگ آزای مردم را به سینه میزنند و...
در زمینه شرایط دشوار پیش روی نظام محمدرضا خاتمی از باند مغلوب ارزیابیاش این است که شرایط آنچنان «سخت است» که «به این آسانی نمیتوان برای مشکلات کشور راه حلی پیداکرد».
او ریشه مشکلات مردم را کارکردهای نظام و مهرههای وابسته به آن میداند که کار را به چنین وضعیت خطرناکی رساندهاند و توصیه میکند «باید چارهاندیشی کنیم. باید ریشهیابی کنیم که دیگر از این دست اتفاقات [بخوانید قیام] رخ ندهد». (سایت حکومتی جماران 2فروردین 97)
طیبه سیاووشی عضو مجلس ارتجاع، نظام را در وضعیت «بنبست سیاسی» و رابطه مردم را با آن به گونهیی میداند که «عذرخواهی» کردن هیچ مشکلی را حل نمیکند و تاثیری هم در زندگی روزمره مردم ندارد». (سایت رویداد 24- 2فروردین 97)
در زمینه نارضایتی و نفرت مردم از رژیم آخوندی سایت حکومتی بهار 2فروردین 97 مینویسد: «از هر چهار ایرانی سه نفر از شرایط فعلی کشور ناراضی هستند در دی ماه 1396 بعد از وقوع تجمعات و اعتراضات، ایسپا در نظرسنجیای در سطح کشور از مردم پرسیده است «در حال حاضر خود شما بهطور کلی از شرایط کشور راضی هستید؟ 75 درصد مردم ایران از شرایط فعلی کشور ناراضی هستند و این میزان نارضایتی در بین جوانان (18-29سال) بیش از سایر گروههای سنی است».
مهدی مطهر نیا یکی از مهرههای وابسته به باند روحانی بیتعارف وبه صراحت پیشبینی میکند که در قیامی دیگر خشم مردم دامنگیر حکومت میشود: «سیگنالهای موجود در ۹سطح پیشرانهای مورد توجه نشاندهنده آن است که این اعتراضات نه تنها خاموش نمیشود، بلکه با شکلها و محتواهای متنوع تری امکان بروز در زمان آینده را پیدا کرده است؛ بنابراین اگر این چالشهای موجود تبدیل به مسأله نشده و در حل مسأله ارادهای قدرتمند برای حل آنها به میدان نیاید، میتواند از جایگاه یک چالش بزرگ با سیگنالهای قدرتمند به یک بحران بسیار پیچیده نه با سیگنال بلکه با تبدیل شدن به یک پیشران قوی برای تغییر و تحول تبدیل شود و این در گروی نوع برخوردی است که سیستم حاکم با این اعتراضات به انجام میرساند». (سایت حکومتی فرارو 2فروردین 97)
در هراس از چنین وضعیتی است که آخوند روحانی این شیخ امنیتی دجالگرانه مدافع جوانان و آزادی آنها شده آنجا که میگوید: «مدیریتها و برنامهریزیها باید بهگونهیی باشد که نسل جوان ما احساس کند در کشوری زندگی میکند که آزادی وجود دارد و شرایط رشد و تکامل و آزادیهای لازم به این منظور و نیز اشتغال آبرومند برای آنها وجود دارد.
سال 97 باید سال شفافیت بیشتر و مبارزه بیشتر با فساد باشد. این خواست جوانان ماست که شفافیت بیشتر، اقتصاد بهتر، آزادی بیشتر، فرهنگ باز و رابطه بهتر با جهان داشته باشیم».(خبرگزاری حکومتی ایسنا 1فروردین 97)
این اعترافها در رابطه با وضعیت بحرانی رژیم و وحشتشان از استمرار قیام، در شرایطی است که پیش از این مقامات و ارگانهای سرکوب رژیم بوق کرنا کردند که قیام تمام شد.
البته در رابطه با این ادعای حسن روحانی باید گفت آزادی جوانان پیش کش، فقط کافی است تنها اندکی سر کیسه آزادی تجمعات شل شود، آنگاه خواهید دید که سیل پر خروش و پرتوان ملت ایران چگونه بساط این حاکمیت تبهکار را جارو خواهد کرد.
اگرچه آنچه مردم ایران در سال 96 کردند که اوج آن در قیام دی ماه بود، بیانگر این است که خروش و قیام مردم سر بازایستادن ندارد و نظام ولایت هرگز نمیتواند صورت مسأله اصلی را که همانا سرنگونی نظام ولایتفقیه است از روی میز مردم قیام آفرین ایران حذف کند.
در حقانیت این موضوع خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در سخنرانی نوروزی سال 97 گفت: «در سرتاسر سال۹۶جامعه ایران در حال و هوای خیزش و قیام بود. در فصل بهار، جنبش دادخواهی قتلعامشدگان ۶۷، خامنهای را در شعبده انتخابات به شکست کشاند. در تابستان، مجاهدین خلق ایران، مسئول اول خود را برای دوره جدید برگزیدند و با شتابی مضاعف برای مقاومت و قیام آماده شدند. در فصل پاییز، پس از زلزله استان کرمانشاه، خشم و بیزاری علیه آخوندها همه ایران را فرا گرفت و در زمستان، قیامها برای سرنگونی رژیم در سراسر ایران، شعله کشید. از آن هنگام، امواج سرکش اعتراضها هر روز بهدیوار اختناق و سرکوب ضربه میزند. سال ۹۶با فصل قیام بهسر رسید؛ و سال ۹۷را میتوان و باید به سالی سرتاسر قیام تبدیل کرد و این قیام و انقلابی است تا پیروزی». (مریم رجوی: به پیشواز نوروز بزرگ آزادی)