۴۰سال از روزی که خمینی دجال میهن ما را به نحوست قدمهایش آلود میگذرد. طی این سالها بازماندگان او افزون بر سرکوب، اعدام و شکنجه جوانان، بدون وقفه به چپاول منابع و ثروتهای ملی ادامه دادهاند. اعوان و انصار و آقازادههایشان از قبل این خوان نعمت بهیغما رفته، روزبهروز ثروتمندتر و در نقطهٔ مقابل، مردم فقیر، فقیرتر گشتهاند. هیچ گوشهای از سرزمین پهناورمان ایران نیست که در آن ردپای غارت آخوندها و پاسداران دزد و قاتل دیده نشود و هیچ استان و شهر و روستایی نیست که از گزند ایلغار آخوندهای دینفروش در امان مانده باشد. عمال این رژیم تبهکار بسا بیشتر از حمله مغول حرث و نسل این سرزمین را نابود کرده و ثروتهایش را به تاراج بردهاند.
با این حال در میان همین استانهای بهغارت رفته، استانهایی هستند که بیشتر از بقیه مورد ستم قرار گرفتهاند. سیستان و بلوچستان نمونهای گویاست که حتی بعضی از رسانههای رژیم نقاطی از آنجا را با عبارت «اینجا آخر دنیاست»! توصیف کردهاند.
استان سیستان و بلوچستان؛ رنگینکمان معادن کشور
کشور ما اساساً یکی از غنیترین و نفتخیزترین کشورهای جهان است و استان سیستان و بلوچستان نیز بهطور خاص از نظر منابع معدنی یکی از ثروتمندترین مناطق آن بهشمار میرود. سایت حکومتی تابناک ۲۳خرداد ۹۵ ضمن اعتراف به معادن غنی و سرشار استان سیستان و بلوچستان مینویسد: «این استان بهلحاظ داشتن منابع معدنی غنی لقب رنگینکمان معادن کشور را به خودش اختصاص داده است و طلا، مس، سنگهای تزئینی و قیمتی، سنگ آهن، آهن پلاسری، منگنز، آنتیموان و گرانیت سفید از جمله ذخایر و منابع معدنی استان بهشمار میرود».
اما در ولایت خونریز فقیه «رنگینکمان معادن» و انرژی، در دستان پاسداران غارت و قتلعام شد. غارتگران حکومتی به خاک و آب و طبیعت هم رحم نکردند.
آش غارت و چپاول و تبعیض و بیعدالتی آنقدر شور است که رسانههای حکومتی که خود نیز نقش عمدهای در جنایت دارند، در جنگ باندی دست به افشاگری میزنند.
با نگاهی گذرا به بخشی از همین اعترافات حکومتی، عمق جنایت و سوداگری با جان انسانها را میبینیم.
سایت حکومتی تسنیم ضمن اشاره به روستاهای محرومی که در انتهای جهان قرار گرفته، به روستایی به نام گراکی اشاره میکند. روستایی که «با محرومیتهای عمق و جدی، حدوداً ۲۰۰نفر جمعیت دارد و عملاً هیچ زیرساختی برای زندگی کردن در آن نیست. راه گراگی یک راه فرعی ۵کیلومتری خاکی است... مردم و روستاییان رنگ شهر را تاکنون ندیدهاند و انگار اینجا آخر دنیاست... مشکل عمدهای که روستاییان گراگی و برخی دیگر از مناطق دشتیاری دارند نداشتن شناسنامه است؛ در حال حاضر تقریباً نصف مردم گراگی بیشناسنامه هستند و بدون هویت نمیتوانیم برایشان کاری پیدا کنیم و یا حتی اگر مریض شوند، دوا و درمانشان کنیم».(تسنیم ۲۷خرداد ۹۸)
پر گرد و غبارترین استان کشور
همین رسانه حکومتی ۲۳شهریور ۹۸ مینویسد: «سیستان و بلوچستان همچنان پر گرد و غبارترین استان کشور است... در این ماه در کانون وزش بادهای ۱۲۰روزه یعنی زابل ۲۸روز پدیده باد و گرد و خاک یا توفان گرد و خاک گزارش شده است که در برخی روزها میزان غلظت ذرات معلق در هوای این شهر را به بیش از ۳۸۰۰میکروگرم بر مترمکعب یعنی ۲۵برابر حد مجاز رسانده است... پدیدههای خاکدار نظیر باد و گرد و خاک، توفان گرد و خاک و غیره پرتکرارترین پدیدههای مخاطرهآمیز جوی استان هستند که استان را در نیمی از سال تحتتأثیر قرار میدهند».
«حوا» دختری که دستش طعمه گاندو(تمساح) شد!
وقوع حوادث دلخراش از جمله مصائبی است که در اثر بیتوجهی کارگزاران رژیم نسبت به کمبود آب در این استان مردم را تهدید میکند: «کودکان ساکن روستاهای حاشیه رودخانه سرباز معمولاً برای برداشت آب به حاشیه این رودخانه میروند و به این دلیل مورد حمله گاندوها قرار میگیرند... این اتفاق ۲۸تیرماه رخ داد و حدود ۵روز بعد در روستای کهرین یک پسر ۸ساله به نام ذکریا در اثر حمله این حیوان از ناحیه پای چپش مجروح میشود... ۲سال پیش هم یک کودک در اثر حمله این تمساح جان باخته است».(فارس ۶مرداد ۹۸)
دست حوا در اثر حمله تمساح قطع شد
چند روز بعد یک رسانه دیگر حکومتی در کمال بیشرمی ماجرای قطع دست حوا را که گویی در کشور همسایه اتفاق افتاده و هیچ مسئولیتی متوجه مسئولان جنایتکار نیست، اینگونه توضیح میدهد. «حوا و خواهرش آسیه طبق عادت هرروزه برای شستن لباس و ظروف خانواده پرجمعیتشان به برکه در نزدیکی روستا رفتند، این ۲خواهر به همراه تعدادی دیگر از دختران روستا مشغول شستن ظروف و لباسهایشان بودند که به یکباره سر و کله گاندو پیدا میشود و به حوا تهاجم میکند که متأسفانه در نهایت دست وی قطع میشود!(مشرق ۲۳مرداد ۹۸)
غرق شدن در گودال منبع آب آشامیدنی روستا!
روز چهارشنبه ۸خرداد ۹۸، ۲دختر خردسال در روستایی در بخش پلان چابهار که برای برداشتن آب به گودال منبع آب آشامیدنی روستا مراجعه کرده بودند در گودال افتاده و غرق شدند. آنها ۹ و ۱۰ساله و دانشآموز دوم و سوم ابتدایی بودند.
این گودالها که در بلوچستان هوتک نامیده میشود، در حاکمیت چپاولگر و تبهکار آخوندی منبع آب آشامیدنی هموطنانمان در این منطقه است. منابعی که نه تنها عامل بسیاری از بیماریهاست، بلکه به حوادث تلخی نظیر غرق شدن این ۲کودک منجر میشود. «در چند سال اخیر حدود ۲۰کودک در جنوب سیستان و بلوچستان بر اثر غرق شدن در هوتکها و همچنین حمله گاندوها جان خود را از دست دادهاند. این آمار فاجعهبار است».(ایسنا ۱۷شهریور ۹۸)
شاخص فلاکت بالای ۵۰درصد
به اعتراف خبرگزاری مجلس ارتجاع ۴تیر ۹۸: «استان سیستان و بلوچستان در آتش فقر و فلاکت میسوزد آخرین آمار نشان میدهد که شاخص فلاکت در استان به بالای ۵۰درصد رسیده است».
۹۰کیلومتر تا رسیدن به یک پزشک!
سایت نیروی تروریستی قدس در آخرین گزارشش از وضعیت بهداشت و درمان روستای مورکی مینویسد: «روستائیان مورکی برای مراجعه به پزشک باید ۹۰کیلومتر صعبالعبور را طی کنند تا به دهستان توتان برسند که باز هم بسیاری از مواقع در این دهستان پزشک مستقر نیست. ۴هزار نفر در دهستان توتان، بخش بنت شهرستان نیکشهر سالهاست در حاشیهاند... ۷۰۰هزار نفر جمعیت بدون شبکه آب، ۷۰هزار نفر بازمانده از تحصیل، ۱۰۰هزار نفر بیهویت و بیشناسنامه و ۶هزار کلاس درس تخریبی، کپری و ناایمن روایتهایی تلخ از محرومترین استان ایران است».(تسنیم ۲۵شهریور ۱۳۹۸)
حمل مادر باردار با بیل لودر
روز چهارشنبه ۲۸فروردین ۹۸ در نبود حداقلهای امکانات و بیکفایتی و بیعملی کارگزاران رژیم، اهالی دهستان حمیری از توابع شهرستان قصرقند در سیستان و بلوچستان، مجبور شدند یک مادر باردار را با بیل لودر از رودخانه کاجو منتقل کنند.
حمل مادر باردار با لودر
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود!
پس از آشنایی با سابقه فرهنگی و تاریخی استانی که بهخاطر ذخایر و معادن سرشارش به «رنگینکمان معادن کشور» شناخته میشود، هر ناظر بیطرفی در نگاه اول به سیستان و بلوچستان انتظاری غیر از پیشرفت و تکنولوژی و رفاه در این استان ندارد. اما اگر از نزدیک در اخبار این استان محروم تدقیق کند به رنگینکمانی از فقر و تبعیض و غارت و ظلم و فجایعی حیرتانگیز روبهرو میشود! روی هر موضوع اقتصادی اجتماعی که انگشت بگذاری وضع خرابتر از قبل است. به هر سو مینگری ویرانی است و محرومیت و فقر و نابودی حرث و نسل!
مردم سیستان و بلوچستان بهخوبی دریافتهاند که آخوندهای تبهکار حاکم نه میخواهند و نه میتوانند به مشکلات آنها پاسخ دهند و مادام که این رژیم پلید بر سر کار است مصیبتها و دردهای آنان پایانی نخواهد داشت. مردم بهخوبی دریافتهاند که جز سرنگونی اختاپوس فساد و چپاول حاکمیت «ولایت فقیه» راهحل دیگری متصور نیست.