- ابوالفضل قدیانی از بنیانگذاران باند فاشیستی مجاهدین انقلاب اسلامی واز شکنجهگران دهه ۶۰:
- عزل خامنهای از رهبری و حذف اصل ولایت فقیه از قانون اساسی، راهکار نجات نظام است...
- اگر رؤیای... مجاهدین خلق... محقق شود...
- اصلاح طلبی رایج محتوایی جز تسلیم طلبی ندارد... اصلاح باید به مستبد و دستگاهش(خامنهای) تحمیل شود او به خواهش و تمنا... وقعی نخواهد نهاد... چاره واقعی... برپایی حکومت دموکراتیک است.
- امیر محبیان: مردم از جناحها عبور کردهاند.
- آخوندذوالنور: دعوای اصولگرا و اصلاحطلب، حرف مفت است. فرقی بین احمدینژاد و خاتمی و روحانی نیست!
- خاتمی: شیوع فساد از جمله مسایلی است که اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسد.
- سایت اصلاحطلبان: اصلاحات با خاتمی معنا یافته اما در او خلاصه نمیشود... مردم خسته از فقر و ستم... به هر دستاویزی چنگ میزنند و ابزار قدرتطلبان (براندازان خارج نشین) میشوند
- خاتمی وزیردفاع روحانی: فشار از بیرون و فروپاشی از درون» یکی دیگر از تاکتیکهای دشمنان علیه نظام (است).
- عمادالدین باقی: ما از حکومت کنونی هم که خسته شویم، به بدترین گزینه موجود (منظورش را خودش توضیح داده که مجاهدین خلق است) پناه نمیبریم!
- سایت اصلاحطلبان: باید یک نیروی جایگزین متشکل و سازماندهی شده وجود داشته باشد تا در صورت ایجاد خلاء قدرت در کشور، بتوانند قدرت را در دست بگیرند و فرصت را از...براندازان و... سلب کنند. فردا دیر است، از همین امروز باید دست بهکار شد.
آنچه خواندید، حرفهای اخیر چهرههای عاشق نظام ولایت فقیه است، نه مجاهدین! کسانی که این حرفها را زده و منتشر کردهاند گوشت و پوست و استخوانشان از شیره جان ملت و حاصل شرکتشان در شکنجه مردم و غارت اموالشان در دیکتاتوری ولایتفقیه است! و اینک اینچنین به تقلای نجات نظامشان افتادهاند. این، نمایی از راه طی شده در تمامی طول این سه ـ چهار دهه است.
راه طی شده
در این موضعگیریهای علنی چند نکته قابل درنگ وجود دارد:
یکم: برای لحظاتی چشمانتان را ببندید و به ۷ـ ۸ماه پیش بروید و این حرفها را در آن فضا با خود تکرار کنید! حتی تصور شنیدن این حرفها از دهان اعضا و وابستگان نظام هم محال مینمود. برکناری خامنهای و به زبالهدان انداختن اصل ولایت فقیه؟! یعنی همان حرفی که ۴۰سال است مجاهدین خلق و مردم ایران پایش ایستادهاند و بیش از ۱۲۰هزار شهید هم برای تحققش فدیه دادهاند؟!
دوم: بحران باید خیلی از سر رژیم گذشته باشد که عناصرش در روز روشن، خواهان عزل آقا و مرجع تقلیدشان و تخته کردن دکان و دستگاه جعلی و قرونوسطایی و ضدبشری «ولایت فقیه» میشوند! ظاهراً تمامی مرز سرخهای رژیم فرو ریختهاند! و این، یعنی بیسپر و بیدفاع شدن هسته مرکزی نظام در برابر آنتیتزش.
سوم: حالا دیگر خامنهای و اصلاحطلب و اصولگرا همگی بیتعارف دارند آژیر میکشند که تمامی آلترناتیوهای درون نظامشان هم تمامسوز شده و از کارآیی افتاده است. مجاهدین دارند میآیند!
چهارم: تشتت و فروپاشی در باند اصلاحطلب و اصولگرا به یک سان تلفات میگیرد. حرفهای آخوند محمد خاتمی همزمان با سالگرد قیام ۱۸تیر۷۸در تهران که آخوند خاتمی و آخوند روحانی با سرکوب دانشجویان و مردم به پاخاسته، ماهیت دعاوی اصلاح و اعتدال را به همه نشان دادند، قابلتوجه است. آخوند شیاد محمد خاتمی، در وحشت از خطر خیزشها و موج تشتت در باند مغلوب نظام، در سایت خود نوشت: اولویت اصلاحطلبان نجات (نظام) است و نباید شرایط به گونهای رقم بخورد که مردم از اصلاح پذیر بودن سیستم ناامید شوند.
آخوند خاتمی افزود: اصلاحطلبان باید بکوشند در رسانهها و فضای مجازی فعالتر باشند و نسبت به رفتارها و عملکردهایی که موجب نارضایتی مردم میشود از یکسو و جنگ روانی که میکوشد یأس و نارضایتی را پمپاژ کند ابتکارعمل و تلاش بیشتری بخرج دهند.
این موضعگیری ننگین آخوند خاتمی از آن خبر میدهد که پیامدهای قیام دیماه و پایان ماجرای شیادانه اصلاحطلب – اصولگرا، به ریزش و بحران در باند مغلوب نظام نیز دامن زده است.