روز شنبه ۲۴فروردین ۹۸ صحنههای دلخراش سیل در کلات خراسان رضوی مشابه صحنههای سیل در شیراز و پلدختر بود. در کلات و همینطور در بندرعباس یک بارش بهاری، پس از چند دقیقه تبدیل به سیلابهای خروشان و وحشی شد، خودروها و حتی کامیونها را کند و با خود برد و خانههای مردم را خراب کرد. با این تفاوت که این بار برخلاف سیلابهای قبلی، از چندین روز پیش هواشناسی پیشبینی کرده بود در روزهای شنبه و یکشنبه بارانهای سیلآسا در راه است و هیچ عنصر غافلگیری در کار نبود. اما علت اصلی همان فساد و غارتگری و بیکفایتی بود که در جلسهٔ یکشنبه ۲۵ فروردین مجلس ارتجاع، گوشههایی از آن بر اثر هراس و وحشت از انفجار اجتماعی از صحنه بیرون افتاد.
در وهلهٴ اول عجیب بهنظر میرسد با اینکه موج اخیر سیل از مدتها قبل، پیشبینی شده بود و تجربه سیلهای قبلی هم بود،
- چرا باز هم رژیم اقدامی در این زمینه بهعمل نیاورد؟
- چرا ما باز هم تکرار همان صحنههای هولناک شیراز و پلدختر را این بار در استان خراسان رضوی و در شهر کلات شاهد بودیم؟
در جلسهٔ یکشنبه مجلس رژیم هم شاهد اظهارات بعضی از اعضای مجلس بودیم که روی نکات مشخصی دست میگذاشتند که اثبات میکرد خسارت سیلابهای اخیر پیش از این که علت طبیعی داشته باشند، ناشی از بهقول خودشان «سوءمدیریت» بوده است.
اکنون سؤال این است که:
- چرا این فاشگوییها در مجلس رژیم صورت میگیرد؟
- و چرا رژیم، پاسداران عراقی خود موسوم به حشدالشعبی و النجبا یا گروه موسوم به فاطمیون را در مناطق سیلزده به خدمت گرفته است؟
روشن است که در مورد موج اخیر سیل که میشود آن را موج سوم محسوب کرد، شمار دیگری از استانهای میهنم مثل خراسان رضوی، بوشهر و هرمزگان زیر سیل رفتند، دیگر نمیشود از غافلگیری صحبت کرد، سؤال این است که چرا رژیم اقدام پیشگیرانهیی بهعمل نیاورد.
سوء استفاده ضدبشری از سیل!
آنچه که تاکنون بر پرده واقعیت نقش بسته ثابت میکند که اساساً هیچ ارادهیی برای پیشگیری از سیل و مقابله با گسترش دامنه خسارتهای آن وجود نداشته و ندارد چرا که رژیم بهعلت وحشت از قیام، میخواهد مردم را در انواع مصیبتها و بلاها غرق کند و بهخصوص در ناامیدی فرو ببرد تا مردم قیام و اعتراض را فراموش کنند. و گر نه هیچ توجیهی ندارد که چرا رژیم در موج سوم سیل و با گذشت ۴هفته از وقوع اولین سیلابها و در حالی که هواشناسی هم از بهمنماه وقوع بارانهای سیلآسا را پیشبینی کرده بود، چرا هیچ اقدامی نکرده و نمیکند!؟
سیل اول را میتواند بگوید غافلگیر شدم، موج دوم و سوم را چه خواهد گفت؟ بهویژه که در همین سیل خوزستان عوامل متعددی وجود دارند که نشان میدهند تعمدی در کار است.
بهعنوان نمونه همگان به یاد دارند که در موج اول سیل، رژیم و مشخصاً سپاه پاسداران اطلاعیه میداد و سرکردگان سپاه تهدید میکرد بر ضد کسانی که با انتشار شایعات در فضای مجازی موجب تشویش خاطر مردم شوند، اقدام به دستگیری و مجازاتشان خواهد کرد.
اینها کسانی بودند که نسبت بهوقوع سیل هشدار میدادند و از مردم میخواستند اماکن خود را تخلیه کنند و به مناطق امن پناه ببرند، اما مقامات رژیم پشت سر هم وارد شده و اطمینان خاطر میدادند مشکلی نیست، همه چیز تحت کنترل است و سدها وضعیت مطمئنی دارند و جای هیچگونه نگرانی نیست...
هشدارهای دیرهنگام
رژیم تنها هنگامی اقدام به هشدار و دستورها برای تخلیه برخی مناطق داد که دیگر کار از کار گذشته بود و در بیشتر موارد آن شهرها در محاصرهٔ سیل بودند و مردم جایی و امکانی برای رفتن نداشتند. ضمن اینکه در کشورهای دیگر دیده میشود که در شرایط خطر دولت راساً با امکانات عظیم دولتی و نظامی، قبل از وقوع حادثه، مردم را جابهجا میکند.
در حالیکه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی حرف بعضی از هموطنان سیلزده شنیده شد که میگفتند اگر زودتر به ما گفته بودند میتوانستیم اموال و احشام مان را نجات بدهیم ولی آن موقع رژیم به ما گفت خطری نیست و به شایعات گوش ندهید و خبرهای واقعی را تنها از شبکههای خبری حکومتی دنبال کنید و لذا ما در خانههایمان ماندیم و اکنون همه چیزمان را از دست دادهایم.
آیا رژیم از خشم متکاثف سیلزدگان وحشت نمیکند؟
فهم این مقوله تنها با فهم رابطه این رژیم با مردم ایران قابل فهم است. که اساساً با هر دیکتاتوری دیگری تفاوت دارد.
واقعیت این است که این رژیم یک رژیم اشغالگر است آنهم از بدترین نوع آن. رابطهاش با مردم ایران رابطه یک رژیم اشغالگر با ملت تحت اشغال است. جوابهای توهینآمیز و سخیف سردمداران این رژیم در مقابل درخواست مردم را آنهم در برابر دوربینهای تلویزیون دیدهاید. در همین سیل اخیر علی لاریجانی در برابر اعتراض یک زن سیلزده و هستی از دست داده، میگوید برو شکر کن که خودت سالمی!
علاوه بر آن در تاریخ معاصر تجربه فاجعه ۸سال جنگ ضدمیهنی نیز به ثبت رسده است. جنگی که صرفاً بهخاطر اصرار خمینی بر ادامهٔ آن پس از خروج نیروهای عراقی از تمام خاک ایران به مدت ۶سال ظاهراً بیدلیل ادامه پیدا کرد، در حالی که در آن زمان عراق حاضر شده بود برای صلح غرامت هم بپردازد. اما چرا خمینی بر ادامهٔ جنگ بهقول خودش تا سر پا بودن آخرین خانه در تهران اصرار میورزید؟
دقیقا به این علت که آن جنگ سرپوش جنگ اصلیاش با مردم و مقاومت ایران بود. خمینی زیر غوغای جنگ میتوانست آن گونه سبعانه بهترین فرزندان مردم ایران را هر شب صد صد و ۲۰۰، ۲۰۰و هزار هزار قتلعام کند. اکنون نیز مسألهٴ اصلی رژیم همین است:
به بند کشیدن و سرکوب مردم ایران، در هنگامه مصایب ناشی از سیل!
علت وارد کردن مزدوران خارجی رژیم به اسم کمک به سیلزدگان؟!
رژیم در برابر مردم و شدت خشم و نارضایتی و در وحشت از انفجاری بودن فضای اجتماعی کم آورده است از اینرو ناگزیر از وارد کردن تمامی دار و ندار خویش به میدان سرکوب شده است حتی مزدوران منفور حشدالشعبی و امثالهم.
ضمن اینکه وارد کردن مزدوران خارجی ناشی از ماهیت تروریستی بینالمللی سپاه پاسداران است.
از طرف دیگر نباید از نظر دور داشت که وارد کردن مزدوران خارجی سپاه به صحنه اجتماعی ایران، تلاش قاسم سلیمانی برای حفظ مزدورانش در شرایطی است که ناگزیر از عقبکشیدن آنها از سوریه شده و در عراق نیز ادامه حضور سیاسی حشدالشعبی با موانعی در محافل سیاسی آن کشور روبهرو شده است.
افشای داستان مافیای آب در وسط بحث سیل در مجلس!؟
سپاه پاسداران آنطور که خودشان میگویند ۷۰۰سد ساخته است. این سدها همانطور که در جریان سیل هم عملاً اثبات شد، نه بهمنظور مهار آبهای مخرب و ویرانگر، بلکه بهمنظور فروش آبها موجود به بهای گزاف به کشاورزان یا بهمنظور هدایت آب به مراکز مورد نظر سپاه و مزارع اختصاصی بوده است. و اساساً این سدها که به گفتهٔ کارشناسان محیطزیست سالانه میلیاردها مترمکعب آب در آنها بر اثر تبخیر از دست میروند، خود یکی از علل بحران مرگبار آب است که از آن بهعنوان ابر چالش یاد میکنند.
در تابستان ۹۷ بهرغم پر بودن سدها، آنان که ایادی رژیم «مافیای آب» خطابشان میکنند و منظورشان همین سرکردگان سپاه است، از باز کردن ذخائر سدها خودداری کرده تا بتوانند با انواع و اقسام غارتگریها از مخازن سدها همچون فروش آب به کشاورزان و یا آن گونه که در مجلس ارتجاع فاش شد با پرورش ماهی جیبهای خود را پر کنند. اکنون که همین سدهایی که بیرویه و کارشناسی نشده ساخته شده پر شدهاند و در معرض خطر شکستن قرار گرفتهاند رژیم دریچه آنها را به شکل بیرویه باز میکند و در نتیجه سیل در مناطق پایین دستی سد جاری میشود و مناطق وسیعتی به زیر آب میروند.
در جلسهٔ یکشنبه ۲۵فروردین مجلس یکی از نمایندگان فاش کرد یکی از علل باز نکردن سدها، پرورش ماهی در دریاچه این سدها بوده است و روشن است که پرورش ماهی که درآمد سرشاری هم دارد در انحصار همان مافیا یا در واقع سپاه است.
اکنون در شمارش علل بروز سیل اخیر میتوان اشاره کرد به دهها مورد که هر کدام از آنها برای بروز فاجعه کفایت میکنند.
چاره چیست؟
در برابر این وضعیت که هر سال و روزبهروز بدتر میشود. تنها یک راه وجود دارد و آن هم از میان برداشتن مسبب و علتالعلل همهٔ این فجایع یعنی رژیم ضدبشری است و بس!
بیشک این سیل به همت جوانان آگاه میهن و کانونهای شورشی و با شوراهایی که عملاً در جریان کمکرسانیهای مردمی شکل گرفته و روزبهروز بیشتر هم میشوند، در خروجی خود موجب سیل سیاسی اجتماعی بزرگتری خواهد شد که این لکهٔ ننگ یعنی استبداد قرونوسطایی ولایت فقیه را از دامان ایران خواهد زدود.