در حکومت آخوندی شکاف طبقاتی که خود را در شکاف درآمدی بین اقلیت ناچیز وابسته به آن و اکثریت مردم فقیر نشان میدهد، نسبت به بسیاری کشورها به بالاترین درجه رسیده است.
بدیهی است که این شکاف که در طول تاریخ کشور بیسابقه است حاصل غارت ثروتها و منابع کشور توسط سردمداران و عده محدود وابسته به نظام است.
هر چه ضریب جینی بالاتر رود بهمعنای ناعادلانهتر شدن توزیع درآمد در کشور و بهمعنای این است که سهم پولدارهای وابسته به رژیم از اقتصاد بیشتر و سهم اکثریت مردم فقیر کمتر است.
خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) ۱۲مرداد ۹۸ نوشت: «در سالهای اخیر ضریب جینی که از جمله شاخصهای اندازهگیری فاصله یا شکاف طبقاتی [است]، با رشد بسیار چشمگیر از حدود ۰. ۳۷ در سال۹۰ به ۰. ۴۱۳۲ در سال۹۷ رسیده که این میزان در ۱۶سال اخیر (از سال۸۲ به بعد) امری بیسابقه است».
چنین وضعیتی باعث شده است که سال به سال جمعیت بیشتری از مردم زیر خط فقر بروند و در مقابل به ثروت اقلیت دارا افزوده شود.
در شرایط کنونی فاصله طبقاتی طوری است که کمتر از حدود ۴درصد از جامعه که شامل سردمداران، مهرهها و عناصر وابسته به رژیم هستند بیشترین منابع کشور را در اختیار دارند، منابعی که در اثر رانت، فساد سیاسی و اقتصادی و وابستگی به حاکمیت به دست آوردهاند.
قطعا اکثریت مردم فقیر که نمیتوانند حتی حداقلهای معیشتی لازم را تهیه کنند با وضعیت ناهنجار و نابسامانی مواجه شدهاند.
توسعه فقر در میان مردم از همان سالهای اول ربودن حق حاکمیت مردم توسط خمینی و نظامش صورت گرفت و در سالهای اخیر شدت بیشتری یافته است.
این در شرایطی است که سال به سال به فاصله اکثریت فقیر و اقلیت دارا افزوده میشود و بر اساس گزارش مرکز آمار رژیم در آبان سال۹۹ نسبت به سال قبل فاصله فقیر و غنی ۹درصد بیشتر شده است. (روزنامه ستاره صبح ۲ آذر۹۹)
بر اساس گزارش روزنامه ایران وابسته به دولت روحانی اکنون دهکهای ضعیف درآمدی یک پانزدهم دهکهای قوی درآمد ندارند. از نظر ثروت هم این نسبت به یک به صد رسیده است. در واقع جمعیت ۱۰درصدی ثروتمندان جامعه بیش از ۹۵درصد منابع را در اختیار دارند. ثروت بهدست آمده توسط برخی از این افراد هم ناشی از سوءاستفاده از موقعیت، ارتباطات، رانت و فساد حاصل شده است. (ایران ۱۹آذر ۹۹)
این در شرایطی است که نرخ تورم سالانه هم افسارگسیخته و روی معیشت اکثریت فقیر مردم تاثیر بهغایت مخربی دارد.
چرا که افزایش تورم در سالهای اخیر نقش ویژهیی در افزایش ضریب جینی و شکاف طبقاتی ایجاد کرده و باعث شده که بسیاری از دهکهای جامعه نتوانند حداقل نیازهای خود را تأمین کنند.
از طرف دیگر این تورم باعث شده که اقلیت وابسته به رژیم به ثروتهای بادآورده و هنگفتی برسد و شکاف طبقاتی و درآمدی روزبهروز افزایش پیدا کند.
تبعات این وضعیت برای مردم فقیر بحرانهایی نظیر حاشیهنشینی، گورخوابی، پشتبام خوابی، فقر، اعتیاد و حتی قسطی شدن نان برای بسیاری از مردم است.
در زمینه تبعات شکاف عظیم طبقاتی در جامعه یک کارشناس حکومتی به نام محمود رضا حریرچی گفت: «با وجود شکاف طبقاتی، عده بسیار زیادی نادیده گرفته میشوند و از فرد تحقیرشده هرکاری برمیآید و بزهکاری، گورخوابی، ماشین خوابی، کارتنخوابی، تکدیگری و… . از پیامدهای تحقیر و بیعدالتی است. اما این افراد قربانی شرایط هستند… مسئولان بهقدری با مردم فاصله دارند که حتی خودشان جرأت نمیکنند به مردم و فقرا نزدیک شوند زیرا میدانند که خودشان عامل فقر و بزهکاری بودند، بههمین دلیل چند وقت یکبار با لبخند حرفهای بانمک میزنند و متأسفانه مملکت ما لبخنددرمانی شده است». (روزنامه رسالت ۱۲آبان ۹۸)
در زمینه اثرات مخرب شکاف طبقاتی در جامعه خبرگزاری ایرنا ۱۷آذر ۹۹ از قول یک کارشناس حکومتی نوشت: «شکاف درآمدی، جامعه را از درون تخریب میکند».
سایت اعتماد آنلاین ۲۷مهر ۹۹ از قول یک کارشناس دیگر شکاف طبقاتی را یکی از دلایل خودکشی در میان نوجوانان دانست و در این رابطه نوشت: «در بسیاری از موارد نوجوانانی که دست به خودکشی میزنند از طبقه ضعیف جامعه هستند، مسأله بسیار روشن است، فقر میتواند یکی از عمده دلایل این اتفاق باشد. مشکلات اقتصادی در کشور ما به همین دوران کرونا ختم نمیشود ما سالهاست که کم و بیش با مشکلات اقتصادی در جامعه مواجه هستیم».
فاصله طبقاتی و شکاف طبقاتی در رژیم آخوندی در حال حاضر به گسست طبقاتی تبدیل شده است. فقر و بیکاری بسیاری از مردم را ناگزیر به حاشیهنشینی کرده، میلیونها خانواده بدون کمترین خدمات شهری، اغلب بدون برق و آب آشامیدنی در حاشیه شهرها سکنی گزیدهاند.
همانطور که اشاره شد شکاف عظیم بین اقلیت و اکثریت مردم به زیر خط فقر رفته ناشی از سیاستهای ضدمردمی و استثمارگرانه این حاکمیت و قشر اندک وابسته به او است.
این امر باعث شده که عناصر دونپایه و بیسواد وابسته به نظام نه تنها در زمینه اقتصادی، بلکه در زمینه اداری و اجتماعی هم در جایگاه و مقامهای بالاتری قرار بگیرند که به هیچوجه شایسته آن نیستند.
آنها به این دلیل در این مقامات گماشته شدهاند که سرسپرده حکومت و پیشبرنده سیاستهای ضدمردمی و غارتگرانه آن هستند.
در بیداد ستم و استثمار این رژیم شایستهسالاری معنی ندارد و آنچه که بیداد میکند ستم و بیقانونی در کشور به نفع سردمداران و ایادی آن و به ضرر مردم محروم و ستمدیده است.
بیدادی که طاقت اکثریت مردم فقیر را بهسر آورده و نتیجه آن قیامهای سالهای اخیر و اعتراضات روزمره اقشار مختلف مردم محروم است.