728 x 90

سه اعتراف کلیدی پس از جنگ ۱۲ روزه

اعتراف
اعتراف

در روزهایی که رژیم ملایان با حداکثر سرکوب و دستگیری و ترویج ارعاب، مشغول حفظ نظام است، آثار پساجنگ در وجوه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و عقیدتی از درون متلاطم آن بیرون می‌زند. در همین رابطه مطلبی در روزنامه‌ی حکومتیِ هم‌میهن به‌تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۰۴ قابل توجه است.

این روزنامه در مطلبی با عنوان «۱۲ درس از جنگ ۱۲ روزه» به محورهای لجستیکی، پدافندی، اطلاعاتی، نفوذ، بازدارندگی، کیفیت نظامی دو طرف و سرنوشت نهاییِ جنگ ۱۲ روزه پرداخته است. در محورهایی از این بررسی، شاهد اعتراف به وجود و تداوم بحران‌های ریشه‌یی و مزمن میان حاکمیت آخوندی و مردم ایران هستیم. در این یادداشت نگاهی به سه محور از مطلب فوق در روزنامه‌ی هم‌میهن داریم.

این روزنامه تلاش دارد با استفاده از تجربه‌های جنگ ۱۲ روزه، راه‌های نجات را پیش پای کارگزاران نظام بگذارد. از این‌رو انگشت روی سه محور همواره بحران‌زا میان حاکمیت و مردم و حاکمیت و دنیا گذاشته است. می‌خواهد نظام پای غسل تعمید این موارد بیاید و دست از رفتارهای گذشته‌ی بحران‌آفرین برای مردم ایران و جنگ‌آفرین برای کشورهای دنیا بردارد.  

  

در محور پنجم به درس گرفتن از «بازتعریف مفهوم وطن» پرداخته است. چکیده‌اش این اعتراف است که در عمر نظام آخوندی، «ملت، ملیت، وطن‌دوستی مورد بی‌مهری بود» و «ما نیاز به تدبیر داریم». برگردان درست‌اش این است که جغرافیای ایران فقط در تیول سلطه‌گری و اشغال‌گری مذهبی ــ فقاهتی ــ ولایی بود و تنها امری که در حاکمیت نبود تعقل، تدبیر، تفکر و خردمندی بوده است. این روزنامه تازه بعد از ۴۶ سال کشف کرده که «وطن مفهوم ارزشمندی است که باید دوباره آن را تعریف کرد» و «از بازتعریف وطن می‌توانیم به آشتی ملی برسیم»!

از این اعتراف‌ها می‌شود به‌راحتی فهمید که چرا ولی فقیه ارتجاع پس از ۴۶ سال جنایت در لوای مذهب، امت و ولایت علیه ملی‌گرایی و آزادی‌خواهی، ناگهان درد وطن گرفت و «ایران ایران» سر زبانش افتاد.

 

در محور نهم یاد «جدی گرفتن افکار عمومی» افتاده است. نویسنده‌ی مقاله رویش نمی‌شود تجربه‌ی ۴۶ ساله را بگوید که در نظام متکی بر «اصل ولایت فقیه»، اساس کار بر حرف و نظر ولی فقیه است و آراء و افکار مردم جز تزئینات ویترین نمایشات نظام و بهره‌برداریِ دجال‌گرانه برای سرکوب مخالفان نیست. در همین زمینه هم حرفی برای گفتن ندارد و مطمئن است که از رسانه‌ی ملی نظام هم آبی گرم نخواهد شد:

«انتظار زیادی از تلویزیون‌مان نمی‌توانیم داشته باشیم. صدا و سیما چنین نگاهی[جدی گرفتن افکار عمومی] را برنمی‌تابند.»  

 

در محور دوازدهم، داروی «چشم‌ها را باید شست» تجویز می‌کند. امری که تحقق آن، نفی ساختار عقیدتی و سیاسی و مذهبیِ  نظام ولایی است. یعنی در این ۴۶ سال تجربه شده است که نگاه تمامیت‌خواه ولایی ــ آخوندی به سیاست، به اقتصاد، به مردم ایران و به هر موضوعی که مشمول حیات اجتماعی انسان‌ها باشد، مسبب تمام جنایت‌ها و چپاول‌ها و جنگ‌افروزی بوده است. نگاهی که نظام را به این وضعیت و موقعیت کشانده است. لذا به‌عبث امید می‌بندد که «جنگی که پشت سر گذاشتیم، به همه ما نشان داد معیار بسیاری از قضاوت‌ها و نگاه‌های سیاسی باید تغییر کند».

 

آن‌چه به مردم ایران برمی‌گردد، اتفاقاً از همین سه محور هم استقبال می‌کنند؛ چرا که اگر سیاست انقباضی و تمامیت‌خواهیِ نظام ولایت فقیه به‌اندازه‌ی یک خط کوتاه شکاف بردارد، آن‌چنان جر خواهد خورد که جامعه‌ی مستعد و مترصد فرصت موعود، باقی‌اش را خودش تا انتها خواهد رفت.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c7014535-36a0-4691-b43a-484110f668c1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات