یکی از کارکردهای رژیم آخوندی که به ویژگی آن تبدیل شده این است که در جامعه تحت حاکمیت آن هیچیک از اقشار از رفاه نسبی برخوردار نیستند و تنها قشر اندک و معدود وابسته به آن یعنی همان ۴درصدی که پاسدار قالیباف میگفت در رفاه هستند.
وضعیت فقر در میان مردم طوری است که حتی بازنشستگان بعد از ۳۰سال کار و زحمت حقوقشان گاهی تا یک پنجم خط فقر ۱۰میلیون تومانی است.
به همین دلیل خشم و اعتراض بازنشستگان بهطور مستمر ادامه دارد و از جمله روز ۲۳آذر بازنشستگان در بسیاری از استانهای کشور تجمع اعتراضی داشتند.
شعار بازنشستگان این است «معیشت را گرفتند، منزلت را دزدیدند و فقر و تباهی را به ارمغان آوردند».
خروش بازنشستگان در استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، البرز، ایلام، تهران، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خوزستان، زنجان، گیلان، لرستان، مرکزی، همدان و یزد علیه تبعیض و گرسنگی است.
یکی از مشکلات بازنشستگان یکسان نبودن حقوق آنان با شاغلین است، طبق قوانین حکومتی تفاوت حقوق افراد شاغل و بازنشسته نباید بیش از ۱۵درصد باشد، اما اکنون این تفاوت تا ۵۰درصد میرسد.
روزنامه همدلی ضمن وحشت از قیام گرسنگان نسبت به زدن از معیشت مردم هشدار داد و نوشت: «بسیاری از شورشهای اجتماعی بعد از انقلاب از همین مناطق شروع شده است. یادمان باشد از کجا داریم میزنیم از جایی داریم میزنیم که بارها از همین نقطه آسیب دیدیم. اعتراض سال۹۶ برای کسانی بود که دغدغه معیشت روزانه داشتند» (همدلی ۲۳آذر۹۹).
صدای اعتراض زحمتکشان نیز که عمری تلاش کردند و امروز معیشتشان به سرقت رفته از همین نقاط آسیب پذیری است که این نویسنده همدلی از آن هراس دارد.
زحمتکشانی که روی بنرهایشان نوشتهاند ما گرسنهایم و حقوقشان را مطالبه میکنند که این روزنامه حکومتی در مورد آن نوشت باید از آتش خشم آنان که دغدغه معیشت دارند ترسید.
البته تنها بازنشستگان نیستند که این روزها با وجود همه محدودیتها و مشکلاتی که کرونا برای تجمعهای اعتراضی آنها بهوجود آورده اعتراض میکنند. بلکه این روزها شاهد هستیم که در تهران و در شهرهای بزرگ تجمعات اعتراضی اقشار مختلف مردم ادامه دارد.
واقعیت این است که بهدلیل سانسور و اختناق گردآوری تمامی اعتراضات امکانپذیر نیست اما همین مقدار که در یک ماه گذشته جمعآوری شده است حکایت از گسترش و عمق اعتراضات مردمی دارد.
در ماه گذشته ۲۴۳مورد اعتراض در ۸۰شهر وجود داشت، که بیشترین اعتراضات مربوط به کارگران است که اتفاقاً بیشترین ستم و استثمار حاکمیت نیز بر آنها وارد میشود.
در این اعتراضات طیف گستردهیی از اقشار مختلف شرکت کردند، از جمله آنها اعتراض کارگران آب و فاضلاب شادگان، اعتراضات صاحبان مرغداریها، کشاورزان، پرستاران، پیمانکاران، رانندگان بخش خصوصی، رانندگان اتوبوس، عشایر، کارگران قطاری شهری اهواز و… بود.
از جمله اعتراضات مردم اعتراضات مردم سیلزده است که جانشان به لبشان رسیده است، این در شرایطی است که این مردم مانند سایر اقشار مختلف گرفتار مصیبت فقر و تنگدستی و ستمی هستند که رژیم بر آنها تحمیل کرده است.
اعتراضاتی که همراه با خشم و نثار فحش و دشنام به سردمداران حاکمیت بود، از جمله اعتراضات سیلزدگان اعتراض مردم سیلزده در بندر خمینی ملعون بود که شهرداری را اشغال کردند. یکی دیگر از موارد اعتراضات مردمی اعتراض و اعتصاب غذا در زندانها بود.
این اعتراضات گسترده در حالی است که محدودیتهای ناشی از بیماری کرونا تا حدودی مانع گسترش آنها میشود ولی با وجود این محدودیتها شاهد این اعتراض متعدد اقشار مختلف مردم هستیم.
آمار و ارقام فقر، گرانی، بیکاری و غارت و چپاولی که این رژیم از اموال مردم کرده و… باعث شده که اکثریت مردم برای کمترین حق حیات خود بجنگند زیرا ستم و غارت رژیم بهطور واقعی حیات بسیاری از آنها را مورد تهدید قرار داده است.
فصلمشترک اعتراضات اقشار مختلف مردم برای احقاق اولیهترین حقوق کاری است که انجام دادهاند ولی رژیم این حقوق را پرداخت نکرده است.
کارشناسان حکومتی نگران این هستند که صبر و تحمل مردم به پایان برسد، و اعتراضات کنونی تبدیل به قیامی گسترده و فراگیر شود و آنچه که از نظر آنها نباید بر نظام واردشود.
واقعیت این است که این مردم و جامعه عبور کرده از قیام آبان۹۸ هستند. قیامی که در برابر تمامیت نظام آخوندی ایستاد و آن حماسه را خلق کرد. بنابراین این حجم از اعتراضات بیانگر آن است که مردم محروم ایرانزمین بهخوبی میدانند که تنها راه احقاق حقوقشان چیست.
واقعیت این است که رژیم تابع تعادلقوا است و به هر میزان که مردم معترض بر تلاش و کوشش خود در جهت پس راندن آن میافزایند، لاجرم ناگزیر است در مقابل مردم عاصی و معترض واپس بتمرگد.
هر گام عقبنشینی برای رژیم، بهمعنای نزدیکتر شدن به سرنوشت محتومش یعنی سرنگونی است. هدفی که مردم محروم ایران آن را اراده کردهاند.