رژیم آخوندی از روز دوم قیام، در وحشت از رسیدن صدا و پیام قیام بهدنیا، اتصال اینترنتی سراسر ایران را قطع کرد. این اقدامی است که از هنگام پیدایش اینترنت تاکنون در دنیا سابقه نداشته و هزینههای بسیار سنگین اقتصادی و سیاسی برای رژیم داشته و دارد. تندادن رژیم به پرداخت چنین هزینهیی، گویای شدت وحشت رژیم از قیام است و ادامهٔ آن بهمدت ۶روز ضمن آنکه پدیدهیی نادر و حیرتانگیز است، معنایی جز کذب ادعای ولیفقیه ارتجاع در مورد غلبه بر قیام ندارد و این معنا را همهٔ دنیا دریافته است.
هزینههای سنگین اقتصادی
سایت حکومتی انتخاب (۳۰آبان) اعتراف میکند « تخمینهایی که تا الآن زده شده نشان میدهد ضرر و زیان اینترنت اگر با همین وضع ادامه پیدا کند از منفعت افزایش قیمت بنزین هم جلو میزند.
برآورد ها نشان میدهد طی ۴روز نزدیک به۱٫۵میلیارد دلار (با دلار ۱۲هزار تومانی چیزی معادل ۱۸هزار میلیارد تومان) به اقتصاد کشور و ۹۰۰میلیارد تومان در ۳روز اول بهکسب و کارهای اینترنتی زیان وارد شده است».
روشن است که این حجم ضرر و زیان مادی ناشی از قطع اینترنت، از دید رژیم پنهان نبوده است و با این همه رژیم اقدام بهآن کرد. چرا که خود را در آستانهٔ سقوط دید.
آذری جهرمی وزیر ارتباطات رژیم روز دوشنبه در پاسخ یک خبرنگار گفت:
«قطعا این قطع خدمات ضربه زیادی هم بهکسب و کارها زده، هم به مردم زده، منتهی حفظ امنیت کشور بهتشخیص شورای امنیت کشور بسیار حائز اهمیت است.» (ایسنا ۲۷آبان ۹۸)
روشنتر از آذری، خطر سرنگونی را یکی از سرکردگان پاسداران بهنام آبنوش که سرکردهٔ عملیات بسیج رژیم است بیان کرده؛ وی طی یک سخنرانی بهوضوح تمام میگوید: «هماهنگیهای عجیبو غریبی در فتنه جاری شکل گرفته و فقط منتظر یک جرقه بودند تا کشور را نابود کنند که اطلاعات تکمیلی پس از اعترافات اعلام خواهد شد.
وی با بیان اینکه اینترنت با تأخیر قطع شد اما باز کمک شد تا ساماندهی پیچیده این گروهها بهم بریزد، افزود: «معجزهها را در فتنه و انقلاب دیده بودم اما این فتنه، فتنه دیگری بود... بهعنوان کسی که در صحنه بودم معتقدم فقط خدا ما را نجات داد» (خبرگزاری حکومتی ایستا ـ ۳۰آبان ۹۸).
اما برخلاف ادعای این مزدور، رژیم هنوز خود را نجات یافته نمیبیند، چرا که بهرغم هزینهٔ سنگین اقتصادی و سیاسی قطع اینترنت، هنوز بهآن ادامه میدهد و بهرغم وعدههای مکرر مبنی بر رفع انسداد، بجز اندکی (۱۰درصد یا کمتر) خطوط و ارتباط اینترنتی ایران با دنیای خارج، همچنان قطع است.
برنامهریزی یک و نیم ساله و معنای آن
به گفتهٴ صاحبنظران قطع کامل اینترنت، بهلحاظ فنی و تکنیکی یک اقدام پیچیده محسوب میشود و چنان که گفته شده، رژیم از یک سال و نیم پیش برای آن برنامهریزی کرده و تدارک دیده است. آیا این بهمعنای آن است که رژیم خود میدانسته بر دهانهٔ آتشفشان خشموکین مردم ایران نشسته و قیامی آتشفشانی با پتانسیل سرنگونی در تقدیرش میباشد؟ یا در هراس از آنچه خود در رسانههایش آن را ارتش سایبری مجاهدین نامیده، بهچنین طرح و برنامهیی اقدام کرده؟ یا اصلاً این هر دو، دو روی یک سکهاند؟
هزینهٔ سیاسی که رژیم برای قطع کامل اینترنت پرداخته کمتر از هزینهٔ اقتصادی آن نیست. اکنون همهٔ دنیا میدانند و میبینند که این رژیم تا کجا بیثبات و متزلزل است و تا کجا از قیام مردم بهجان آمده وحشت دارد که حاضر است هر بهایی را برای مقابله با آن بپردازد. میدانیم رژیم آخوندی برای آنکه خود را مقتدر و برخوردار از حمایت و پایگاه مردمی وانمود کند، چه هزینههای کلانی صرف میکند که تنها یک قلم آن راهانداز راهپیمایی میلیونی اربعین در عین فلاکت و افلاس اقتصادی است، اما اکنون با قطع اینترنت، به صراحت پیام ضعف و ذلت میدهد. کما اینکه رئیسجمهور آمریکا در یک پیام توئیتری نوشت: «رژیم ایران آنقدر بیثبات شده است که تمام سیستم اینترنتی را قطع کرد تا مردم خوب ایران نتوانند درباره خشونت شدیدی که در داخل آن کشور جریان دارد، صحبت کنند».
بازتاب اجتماعی و تأثیرات درونی
علاوه بر بازتابهای منفی بینالمللی، قطع اینترنت بهلحاظ اجتماعی هم تأثیرات مخربی داشته و اقشار متوسط را که از این بابت زیانهای سنگینی را تحمل میکنند، بیشازپیش علیه رژیم آخوندی برانگیخته است. همان گزارش یاد شده (در سایت حکومتی انتخاب) فاش میکند که «طبق آمار ۲۰۰هزار فروشنده بر بستر شبکههای اجتماعی وجود دارد و الآن قطعاً کل کسب وکار آنها خوابیده». یک سرویس اینترنتی بینالمللی بهنام «نت بلاکس» طبق محاسبهیی نشان داده است که ۴روز قطعی اینترنت در ایران معادل یک میلیارد و ۴۷۸میلیون دلار بیش از ۱۷هزار میلیارد تومان ضرر و زیان بهبار آورده است.
بخشی از این ضرر و زیان بر باندهای درون رژیم سرشکن شده و از این رو تضادهای درونی رژیم نیز بر سر این قضیه بالا گرفته است.
روزنامهٔ رسالت (۳۰آبان) با اشاره به وعدههای مکرر مقامات دولت روحانی مبنی بر وصل اینترنت، طی روزهای اخیر و پوچ در آمدن تمام آنها مینویسد: «پرسش این است؛ «چرا خلف وعده؟» و دیگر آنکه «آیا حواسمان بهتأثیر بسیار مخرب قول بیعمل بر اعصاب مردم هست؟»
رسالت سپس میافزاید: «آیا بهتر نیست بهجای وعده، یککلام صادقانه به ملت بگویید که حل بعضی مشکلات بهویژه در پارهای ایام خاص، منوط بهتصمیماتی فرادولتی است؟».
اما پرسش اساسی آن است که قطعی اینترنت آیا میتواند، ارتباطات قیامکنندگان را ناممکن سازد؟ یا جهان را بهکلی از جنایاتی که رژیم در حق مردم ایران روا میدارد، بیخبر نگهدارد و امنیت مورد نظر رژیم را برایش بهارمغان آورد؟ جواب قطعاً منفی است. اینترنت تنها یک وسیله است که هم مردم و قیامکنندگان و هم رژیم از آن بهره میبرند، در نتیجه قطع اینترنت همچنان که تشریح شد، خود رژیم را، هم در پهنهٔ اقتصادی و هم در پهنهٔ سیاسی بسیار متضرر میسازد، اما همچنان که خبرگزاری بلومبرگ (۲۸آبان) نوشته است، جوانان خلاق و مبتکر ایرانی که در حال حاضر تماماً بهنبرد با این رژیم فاسد و تبهکار برخاستهاند، بهسرعت شیوههای کارا و مناسب را، هم در زمینهٔ ساماندهی ارتباطات خود و هم در زمینهٔ رساندن پیام و صدای قیام بهگوش جهانیان پیدا میکنند و در هر صورت این رژیم گریزی از سرنوشت محتومی که این خلق بپا خاسته و فرزندان دلاور و جان بر کفش رقم زدهاند، ندارد.