با گذشت حدود2.5ماه از قیام دی ماه، وقوع قیام و انقلابی دیگر، به کابوسی برای سردمداران و مهرههای رژیم تبدیل شده است.
موضوع قیام در تقدیر روزمره فکر و ذکر سردمداران و مهرههای رژیم را به خود مشغول کرده و به مناسبتهای مختلف آن را به مزدوران و نیروهای خود یادآوری میکنند.
اهمیت این مساله تا آنجاست که ولیفقیه ارتجاع بهرغم اینکه میداند اعتراف به این موضوع در سطح و مقام وی برای خود و نظامش هزینه دارد، اما ناگزیر شخصاً به صحنه میآید و به مزدوران و نیروهای سرکوب، هشدار و آمادهباش میدهد.
او روز17اسفند96 در جمع مزدوران رژیم گفت: «دشمنان ایران از چند ماه قبل در اتاقهای فکر دور هم نشستند و برای سه ماه آخر سال طراحی کردند که به خیال خود کار جمهوری اسلامی را در اسفند ماه تمام کنند».
خامنهای برای روحیه دادن به نیروهای وارفته خود اضافه کرد: « ملت ایران همواره آماده است که هر متجاوز و متعرضی را به جای خود بنشاند». او با این جملات ترس و نگرانی خود را از ملت قیام آفرین ایران به نمایش گذاشت. همانهایی که در قیام دی ماه خود با شعار مرگ بر خامنهای مرگ بر روحانی تمامیت این رژیم را هدف قرار دادند. و اکنون کابوس یک قیام دیگر خواب را از چشمان او ربوده است.
نمونه دیگر حسین ذوالفقاری معاون وزیر کشور رژیم است. او ضمن سوز و گداز نسبت به قیام دی ماه و ضربهای که نظام ولایت فقیه از آن خورد، وضعیت امنیتی فعلی را نیز با گذشته «متفاوت تر» میداند. او در رابطه با قیام دی ماه اذعان میکند: «این اعتراضات بسیار سریع و عموماً در شهرهاى کوچک گسترش یافت و خشونت در این اعتراضات بیش از همیشه بود».
او به خواست و شعارهای سرنگونی طلبانه مردم اعتراف میکند و میگوید: «این اعتراضات عبور از همه جریانهای سیاسی کشور بود عمده دستگیر شدگان این اعتراضات، افرادی فاقد سابقه امنیتی بودند و 85درصد این افراد زیر 35سال سن داشتند. در این راستا باید توجه داشت که 70درصد کشور زیر 40سال هستند».
ذوالفقاری وحشتش را از آینده و قیامی دیگر چنین ابراز میدارد: «تا دیر نشده باید با دنیای مجازی مانند دنیای واقعی مواجه شویم و قانون و چارچوبهایی برای آن تعیین کنیم.... امنیت در کشور ما اجتماعی شده است... اگر دچار برخی غفلتهای راهبردی شویم و پدیدهها را دقیق نشناسیم و درست تحلیل نکنیم، امنیت، اجتماعی شده تبدیل به تهدید اجتماعی شده میشود. (خبرگزاری حکومتی ایسنا 17اسفند96)
جبارزاده معاون سیاسی وزارت کشور نیز در هراس از قیام مردم به فرمانداران توصیه میکند «برای اینکه از وقوع این اعتراضات جلوگیری شود، باید صدای اعتراض مردم را بشنوند».
او ضمن سوز و گداز از اینکه در قیام دی ماه به «ساختار نظام هجمه شد»، خواهان این است که فرمانداران در تجمعات مردم اعتراض کننده حاضر شده و درحد نیاز با آنها صحبت کنند.! (خبرگزاری حکومتی ایلنا17اسفند96)
سایت حکومتی جماران نیز ضمن اشاره به نارضایتی و نفرت شدید مردم و اذعان به اینکه مردم مورد تبعیض و نابرابری از طرف حاکمیت قرار گرفتهاند، در زمینه گسل عمیق مردم با حاکمیت مینویسد: « مردم زمانی دست به اعتراض میزنند که نابرابری تبعیض آمیزی را میان خود و سایرین از یک سو و شکافی عمیق را میان خود و مسئولان از سوی دیگر احساس کنند». (سایت حکومتی جماران 17اسفند96)
آخوند مصطفی درایتی وابسته به باند روحانی نیز ضمن نصیحت به باندهای درونی که نمیبایست نگاه هایشان به یکدیگر«ستیزهجویانه باشد»، در زمینه قیام در تقدیر هشدار میدهد: « اتفاقات ممکن است در کشور هر روز به شکلی دیگر خود را نشان دهد و بعضی از مواقع حتی ممکن است آمادگی لازم را نداشته باشیم همانگونه که در دی ماه اتفاق افتاد».
وی در ادامه به سران و سردمداران رژیم گوشزد میکند که «به نظر میرسد به یک تجدیدنظر جدی در کشور نیاز است. اگر این اتفاق نیفتد مردم به شکل دیگری اعتراضات خود را بیان خواهند کرد». (خبرگزاری مجلس رژیم 17اسفند96)
ترس و هراس سردمداران و مهرههای حکومت آخوندی از خروش و خیزشی دیگر توسط مردم، از این واقعیت ناشی میشود که دیوارهای ترس در جوانان به جان آمده فرو ریخته است و یال و کوپال رژیم در زیر گرمای فروزنده اعتراض و انقلاب در حال ذوب شدن است.
سردمداران رژیم نیز به خوبی این پیام را گرفتهاند، و هشدارهایشان نیز در این رابطه است. آنها به خوبی میدانند که با اوجگیری مجدد انقلاب همه سران و مزدوران آن زیر چرخ های انقلاب و قیام از صحنه حذف خواهند شد.