بهنوشته مطبوعات حکومتی اکبر طبری دومین فرد قوه قضاییه در دوران ریاست آخوند صادق لاریجانی، و در دوران ریاست آخوند هاشمی شاهرودی بر قوه قضاییه بود.
این شخص در دستگاه قضایی آنقدر با نفوذ بود که بهنوشته روزنامه ستاره صبح «حدود ۱۰ الی ۱۵سال پیش، همه کسانی که با عدلیه سروکار داشتند، «اکبر طبری» را میشناختند و کسانی که میخواستند پروندهیی در دادگستری بهپیش ببرند، به سراغ او میرفتند. عدهیی میگفتند بهجای آقای شاهرودی یا آملی لاریجانی، اکبر طبری را پیدا کنید و به سراغ او بروید».(ستاره صبح ۱۹خرداد ۹۹)
به گفته رسانههای حکومتی یک قلم ثروت او پنت هاوس ۱۰۰میلیارد تومانی است که از یک چپاولگر حکومتی دیگر به نام رسول دانیالزاده بهعنوان رشوه دریافت کرده است.
سیاست روز ۲۰خرداد نوشت: «اولین بار نام طبری در پرونده ابر بدهکار بانکی رسول دانیالزاده که تحت عنوان سلطان فولاد شناخته میشود، شنیده شد. ... یکی دیگر از پروندههای فساد اقتصادی که نام طبری در آن خودنمایی میکند، پرونده جلیل سبحانی از متهمان اصلی پرونده فساد پتروشیمی است. ... جدیدترین پروندهیی که نام طبری در آن خودنمایی میکند پرونده فساد بانک ملت و پارسیان است. گویا علی دیواندری که متهم ردیف اول این پرونده است، ارتباطات سری و غیر سری بسیاری با اکبر طبری داشته و طبری برای کمک دیواندری بازپرسهای پرونده را تحت فشار قرار داده است. ... در حدود بیست سال اخیر طبری مسندهای مختلفی در دستگاه قضا داشته و حضور او در دستگاه قضا تنها در دوره ریاست لاریجانی نبوده و طبری در زمان ریاست ... هاشمی شاهرودی در قوه قضاییه مدیرکل امور مالی دستگاه قضایی را برعهده داشته است... در این میان آنچه که مطرح میشود این است که چرا چنین فردی با چنین حجمی از فساد، پیش از این در قوه قضاییه شناسایی نشده است؟»
در زمینه نفوذ طبری در دستگاه قوه قضاییه آخوندی روزنامه اعتماد ۱۹خرداد ۹۹ نوشت: «کمتر کسی توان اخذ دستور رئیس محترم قوه قضاییه را دارد، جز کسانی مانند طبری که اتاق کار آنان نزدیک دفتر رئیس قوه است و میتوانند از این بستر سوءاستفاده کنند. بستر فسادی که طبری به راه انداخت و چندین قاضی و وکیل و کارشناس و سر دفتر را در مجموعه فساد خود به کار گرفت».
بستر و ریشهٔ فساد
رسانههای حکومتی همگی در رابطه با اهمیت سمت او در قوه قضاییه و شمهای از فتنه و فسادهای اقتصادی او نوشتهاند، اما کمتر وارد این موضوع شدهاند که درچه بستری او به این موقعیت مهم در قوه قضاییه رسیده، و درچه بستری مرتکب جرمهای کلان سیاسی و اقتصادی شده است.
روزنامه حکومتی ستاره سرخ ۲۰خرداد، در وحشت از خشم و نفرت عمومی از بنیاد فاسد، پای رأس نظام را به میان کشید و نوشت:
«باید درباره رهبر هم بتوان بحث کرد. اگر نتوان درباره اصلیترین رکن نظام جمهوری اسلامی بحث کنیم پس راجع به چه چیزی میتوان بحث کرد؟ اگر رکن اصلیمان را به بحث و گفتگو نکشیم، بهطور طبیعی سایر کارگزاران نظام نیز حساب کارشان را نمیکنند. با توجه به شخصیت رهبری میتوان مؤدبانه از ایشان سؤال کرد. وقتی از رهبر بتوان اینچنین سؤال کرد سایر کارگزاران نظام حساب کارشان را خواهند کرد».
این رسانه در بخشی دیگر با اشاره اینکه «پروندههای بزرگ و کوچک فساد چند عاملی هستند، نه تک عاملی» نوشت: «پرونده اکبر طبری و سایر فسادهای بزرگ و کوچک که در دستگاه قضا تحت بررسی است چندعاملی هستند، فساد در قوه قضاییه صرفاً محدود به اکبر طبری نیست بلکه مقامات و مسئولان قوه قضاییه از گذشته تا امروز لازم است درباره اقدامات و فسادها پاسخگو باشند. بههرحال اکبر طبری بیست سال در کنار دو رئیس قوه قضاییه (شاهرودی و آملی لاریجانی) و در بالاترین درجات کار کرده است».
این در شرایطی است که پیش از این دفتر آخوند صادق لاریجانی بهعنوان رئیس مجمع تشخیص نظام اعلام کرد، در دوره ریاست او بر قوه قضاییه اتهامات مطرح شده در مورد اکبر طبری در دادسرا بررسی شده و کذب بودن آن محرز شده بود.
نوک کوه فساد
این تنها مشتی از خروار فساد و حاکمیت غارت و چپاول است که هزاران دست را به جرم سرقتهای کوچک قطع کردند و با اشارهیی پروندههای سنگین سرقت و رشوه و غارت اموال محرومان را بستند.
اندکی از بسیار و نوک کوه غارت است. کوهی که بدنه و قاعدهٔ آن سپاه جنایتکار پاسداران و رأس آن خامنهای است.
روزنامه ستاره صبح در همین رابطه نوشت:
«طبری چه بسا قله کوه یخی فساد در این پرونده بزرگ باشد که میطلبد در رسیدگی به آن تنها به این قله بسنده نکرد».
در زمینه پلهای ارتباطی او با سرکردگان حاکمیت روزنامه اعتماد با صراحت اعتراف کرد: «باید فراموش کنیم که آقای طبریپور مدتی که در دستگاه قضایی بهعنوان مأمور به خدمت مشغول به کار بوده است، بیشک دارای پلهای ارتباطی مختلف با مقامات بالاتر و پایینتر از خود بوده و چهبسا بهگفته شخصی ظریف و بذلهگوی این متهم اقتصادی، آن پلهای ارتباطی را از حیث امور خیریه و غیره برقرار کرده است!».(اعتماد ۲۰خرداد ۹۹)
آری، در سایر کشورهای جهان، صنعت و اقتصاد رشد میکند، اما در حکومت آخوندی تنها چیزی که در حال رشد است فساد و فاسدپروری آن هم در بالاترین سطح مقامات آن است.
گرسنگی روزافزون و به زیر خطر فقر رفتن میلیونها انسان بیگناه نتیجهٔ همین غارتگری و و بنیادهای فاسد است. بنیادی که در آتش خشم ارتش گرسنگان دود و نابود خواهد شد.