728 x 90

سردرگمی در اقتصاد، سبکسری در حکمرانی

سردرگمی در اقتصاد، سبکسری در حکمرانی
سردرگمی در اقتصاد، سبکسری در حکمرانی

اسدی طوسی، شاعر حماسه‌سرای نامدار ایرانی در قرن پنجم هجری، از شخصیت‌های برجسته‌یی است که با منظومه‌ٔ حماسی خود، «گرشاسپ‌نامه»، ماندگار شده است. در این اثر، اشعار تعلیمی و اندرزی به‌همراه داستان زندگی گرشاسپ روایت می‌شوند تا مایه‌ٔ عبرت خواننده باشند. یکی از بخش‌های این اثر به نالایقی و جاه‌طلبی افراد سبکسر اشاره دارد. او می‌سراید: «سبکسر سبکتر درافتد به دام» این بیت گویی وصف حال حاکمان رژیم آخوندی است که مایه‌ٔ خجالت هم‌ریشان و حیرت اندیشمندان شده‌اند. آنها به دام بلایی گرفتار آمده‌اند که راه خلاصی ندارند. بیش از چهل سال است که این غاصبان بر سر سفره‌ٔ نفت و منابع زیرزمینی و رو زمینی ایران نشسته‌اند و این ثروتها را به یغما برده‌اند، اما این تاراج پایان ندارد و هم‌چنان مردم ایران را در تاریکی و سیاهی بیشتری فرو می‌برند. حتی اکنون نیز به‌جای دست کشیدن از این رویه، از کارشناسان اقتصادی می‌خواهند راهی برای بقای این بیراهه بیابند.

 

«حکمرانی سردرگم اقتصادی»

بی‌فکری، بی‌برنامگی و نداشتن الگویی مشخص از سوی خامنه‌ای و سران فاشیسم مذهبی به قدری عیان است که زبان‌زد کارشناسان و صاحب‌نظران شده. آنها اذعان دارند که سال‌هاست میان مکاتب متضاد اقتصادی سرگردانند، بی‌آن که به‌طور علمی به هیچ‌کدام پایبند باشند. شاید همین است که سبب می‌شود صداهای متضادی از حکمرانان اقتصادی به گوش برسد (آسیا۱۵ مهر۱۴۰۳).

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در همان مطلب می‌گوید: «ناترازی اقتصادی ریشه در ناترازی حکمرانی دارد و تا این ناترازی حل نشود، نمی‌توانیم با اصلاحات فنی و تکنیکی به مشکلات حوزه‌هایی چون انرژی، صندوق‌های بازنشستگی و بودجه پاسخ دهیم».

 

«سردرگمی در استراتژی حکمرانی اقتصادی»

بسیاری از کارشناسان مستقل و حتی حکومتی، با مشاهده‌ٔ چند دهه هرج و مرج فکری و غارت عملی منابع کشور به دست باندهای مافیایی، به این روند مصیبت‌بار اذعان دارند. یک کارشناس حکومتی به نام مستخدمین‌حسینی، استاد دانشگاه، معتقد است: «مهم‌ترین نقیصه‌ٔ ساختاری فعلی کشور، نبود یک استراتژی جامع و یکپارچه برای حکمرانی اقتصادی است. این نقیصه در تمامی وجوه حکمرانی، از اقتصادی تا اجتماعی، فرهنگی و دیپلماتیک، مشهود است» (جهان صنعت۱۳ خرداد۱۴۰۳).

این هشدارها در آستانه‌ٔ انتخابات فرمایشی خامنه‌ای داده شده و به مردم گوشزد شده بود که «در چنین شرایطی هوشیاری بیشتری داشته باشند. بسیاری از کاندیداها با شعارهایی پوچ وارد میدان می‌شوند. بیماری کشورداری در ایران بسیار وخیم است و عمق زیادی پیدا کرده. التیام این زخم‌ها نیازمند تخصص و برنامه‌یی جامع است».

این «سرطان» که کارشناس حکومتی به آن اشاره می‌کند، در سراسر رژیم آخوندی ریشه دوانده و با گذر زمان، «جسم ناقص و جان ناقابل» خامنه‌ای سرکرده باندهای غارتگر را فرسوده‌تر کرده است.

 

«چرخه‌ٔ معیوب حکمرانی اقتصادی»

در گذشته، هرگاه حاکم ظالمی به زیر کشیده می‌شد، اطرافیانش خیانت کارگزاران و بی‌اطلاعی پادشاه را بهانه می‌کردند، اما این مسأله درباره‌ٔ خامنه‌ای صدق نمی‌کند. اخیراً یکی از دست‌اندرکاران سابق سازمان برنامه و بودجه و از حامیان نظام ولایت فقیه، در حضور خامنه‌ای گفت: «وضعیت معیشتی مردم به‌شدت بدتر شده و نتیجه‌ٔ این چرخه‌ٔ معیوب، گسترش بی‌عدالتی و ظهور ذی‌نفعان قدرتمند دولتی و خصوصی بوده است» (جهان صنعت۱۴ مهر۱۴۰۳).

وی افزود: «صحبت من در‌باره موضوع حکمرانی است. کنترل رشد نقدینگی، کاهش نرخ تورم، کاهش کسری بودجه، حل ناترازیهای بانکی، هدفمندسازی یارانه‌ها تحقق نیافته است. ماندگاری شاخصهای اقتصادی در سطح پایین و دور شدن از سیاست‌گذاری با وجود آمدوشد دولتهای گوناگون این پرسش را به ذهن می‌آورد که چرا نظام حکمرانی در جمهوری اسلامی نمی‌تواند این مسائل را حل کند و حتی مسائل بزرگ‌تر هم می‌شوند... رویکرد غالب در نظام اقتصادی ما مبتنی شده بر توزیع انواع رانت‌های نهاده‌های تولید مانند انرژی، مواد اولیه، ارز و تسهیلات بانکی... کشور قدرت حل مسائل را از دست داده است. گسترش بی‌عدالتی و پدیدار شدن ذی‌نفعان قدرتمند دولتی و خصوصی نتیجه این چرخه شوم بوده و هست».

در این تابلو نکبت‌بار و کارنامه رفوزگی خامنه‌ای، آنچه که هویدا نیست میزان انهدام و فروپاشی‌های تکان‌دهنده حیات و سرنوشت میلیون‌ها ایرانی دردمند و رنج کشیده‌ای است که ۵۰ نفر از آنان را در معدن طبس مشاهد کردیم.

 

شاخص فلاکت و نقش آقازاده‌ها

در شرایطی که مرکز آمار اعلام می‌کند «شاخص فلاکت کشور در سال ۱۴۰۲ به ۴۹.۱ درصد رسیده و ایران جزو ۲۰ کشور اول از نظر فلاکت اقتصادی است» (اکو ایران۱۰ مهر۱۴۰۳)، روشن است که فقر و نابرابری در حال گسترش است.

«در همین حال، «آقازاده‌ها» که در سال‌های تحریم بر جریانهای اصلی تولید و تجارت مسلط شده‌اند، سهم بزرگی از اقتصاد کشور دارند، اما ردپای آنها به‌سختی یافت می‌شود. ذهنیت جامعه این افراد را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت می‌داند» (آرمان امروز۱۳ مهر۱۴۰۳).

«کار از آقازاده‌ها گذشته و اکنون پای دامادها، عروس‌ها، خواهر زاده‌ها و برادر زاده‌ها و حتی پسران و دختران مدیران میانی سازمان های اقتصادی نیز به میان می‌آید» (همان).

خامنه‌ای و باندهای مافیایی اطرافش دیگر نه توان و نه اراده‌ای برای اصلاحات دارند. سبکسریهای پیاپی و فساد گسترده، فرجام رژیم آخوندی را ناگزیر و محتوم ساخته است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d1ff6e34-8c96-414d-9e4a-50a655db98f2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات