۱ـ میهن ما هیچچیز نمیخواهد جز آزادی. امسال این کلمه، رشتهیی از پیوند و اتحاد را در ذهن و ضمیر مردم ایران شکل داده است. همین رشتههای به هم پیوسته، هراس و خوف دیکتاتوری آخوندی را نسبت به سه دههی گذشته، بیحد و شمار کرده است.
۲ـ مشعلی دست به دست نسلها از ۴۰سال پیش راه افتاد و اکنون بر دستان نسل قیام، فروزان است.
۳ـ نسلی از تجربههای سه دهه فراز و فرود زیر سلطهی قدرتپرست دو جناح حاکمیت بیرون آمده است. تجربههایش را به شناخت نظری و استراتژی بالغ کرده و حالا از جانب آزادی، تمامیت حاکمیت ولایت فقیه را مخاطب خویش کرده است: اصلاحطلب! اصولگرا! دیگه تمومه ماجرا!
۴ـ قیام دی و بهمن امسال، زلزلهی بر ارکان نظام افکنده که هنوز در بیتعادلی، تلاش میکند سیاست «از این ستون به آن ستون فرج است» را دستاویز بر سر پا ماندن کند.
۵ـ از پی این قیام و فریاد مداوم مالباختگان و غارتشدگان، حکومت جمهوری اسلامی از جانب مردم ایران بهطور مطلق طرد شده است.
۶ـ سراپای دستگاه سرکوب و دجالگری نظام ولایت فقیه، ترکهای اساسی برداشته است. اکنون تمام بادهای کاشته شدهی جنایت و چپاول و تجاوز در ۴۰سال گذشته، توفانهایی از ۶جهتاند که بر خیمه و بارگاه ولایت سفیانی زر و روز و تزویر میوزند.
۷ـ استیصال و بنبست در سرکوب، گلوی حاکمیت را میفشرد. از سویی تحریم بینالمللی و از سویی تهدید شعلهور شدن هر چه بیشتر خشم و عصیان سراسری ایرانزمین، لاجرم بر دهانهی اصلیترین سلاح حاکمیت، افسار زده است. این در حالی است که سرکوب و ارعاب و جنایت، ستونهای استوار بر ماهیت این حاکمیت قرونوسطایی بوده و هستند.
۸ـ آثار قیام دی و بهمن امسال و تلاقی و پیوند خوردن چهار نسل عاشق آزادی، تعارض را به درون سه قوهی نظام کشیده است. از این رو ماهیتها هر روز افشا میشوند و ریزشها وسعت و شتاب میگیرند.
۹ـ کمیتهای سالیان از هر دو سوی این نبرد تاریخی، به کیفیتی جدید بالغ شدهاند. نظام ولایت فقیه تا توانست بههیچ حسابرسی شدن، جنایت و چپاول کرد. حالا بنا به سنت تکامل و هدفمند بودن هستی و حیات انسانی، آثار این همه ستم بر مردم ایران، به خودشان برگشته است. از سویی اما آثار مقاومت و پایداری و کوشایی نسلهای چهار دههی ایران در مصاف با دیکتاتوری، گل و مژده میدهد. بهراستی که مقاومت و پایداری، از زیباترین جلوههای حیات ملتی برای تحقق آزادی و تمدن شایستهی منزلت انسانیاش میباشد. ایران اکنونی ما در آستانهی چنین تحول تاریخی، تمام قامت ایستاده است.
۱۰ـ حالا «زردی» به ریشه و قامت حاکمیتزده و «سرخی» بر سیمای گلگون نسل آتش و قیام و آزادی فروزان و شکوهمند است...
۱۱ـ حالا شرارههای قیامهای ۷۸و ۸۸ همراه با مشعلهای شهیدانش، لهیبهای فروزانی شدهاند بر دستان نسل قیام دی و بهمن ۹۶
۱۲ـ زنان، پیشتاز نبرد با دیکتاتوریِ زنستیز ولایت فقیه و منادیان برابری شدهاند. رهبری زنان، تضمین پیروزی اهورای ایران بر اهریمن ارتجاع آخوندی است.
۱۳ـ ارتش گرسنگان بسان آتش زیر خاکستر زندگی مردم ایران، اکنون سراسر سرزمین ما را بانگ و فریاد حقطلبی و حسابرسی از چپاولگران سازماندهی شدهی حکومتی نمودهاند.
۱۴ـ این همه اما از آن فلق و شفق سرخی گرمی و نور و جنبش و حیات و فرمان «به پیش» میگیرند که شوق وصال آزادی، «آتشی که نمیرد همیشه در دل» آنهاست...