تلاشها و توصیههای خامنهای و روحانی برای سفیدنمایی اوضاع سیاه نظام در مقابل فشار واقعیتها شکست میخورد و هر روز از یک جایی از درون نهادهای حکومتی، وحشت از همین اوضاع سیاه و انفجاری فوران میکند. روز ۵آذر با ابراز نگرانی آخوند لاریجانی در مورد تظاهرات کارگران مواجه بودیم. و دیروز(۶آذر) این مجلس ارتجاع بود که در آن وحشت از فروپاشی اقتصاد و انفجار اجتماعی موج میزد.
ظرفیت انفجاری که بحران بیکاری ایجاد کرده اولین دغدغهٔ اعضای مجلس ارتجاع بود.
در همین رابطه حمیده زرآبادی عضو مجلس ارتجاع روز ۶آذر گفت: «همچنان بخشی از جامعه از فرصت شغلی بیبهرهاند و یا اینکه اگر هم شغلی دارند از تأمین نیازهای اساسی بهدلیل کمبود دستمزد و پوشش تأمین اجتماعی برخوردار نیستند، عدم توجه به موضوع اشتغال وضعیت نامطلوب صندوقهای بازنشستگی، نمودار ترکیب سنی شاغلان و افزایش ابعاد مسائل بازنشستگی موضوعاتی هستند که پتانسیل تبدیل شدن به بحران اجتماعی جدی در آینده کشور را دارند».
عبدالله رضیان، عضو دیگر مجلس ارتجاع، در همان روز معنی «بحران اجتماعی» را روشنتر بیان کرد: «امروز اشتغال بهعنوان یکی از چالشهای بسیار جدی کشور است که دغدغه همه کارگزاران خانوادهها و خصوصاً جوانان تحصیلکرده جامعه هست و متأسفأنه بهعنوان یک بحران اصل نظام و انقلاب را بهصورت جدی تهدید میکند».
احمد مرادی، عضو دیگر مجلس ارتجاع نیز نرخ بیکاری در کشور را «فاجعهبار» خواند و گفت: «دولت اگر نمیتواند شغلی را ایجاد کند حداقل آمارهای غلط را به خورد مردم و جوانان ندهد. نرخ بیکاری در برخی از استانهای کشور به ۷۸درصد میرسد».
وی بهرغم ادعاهای دولت روحانی اذعان کرد: «اکثریت کارگاههای کشور چه کارگاههای کوچک چه متوسط و حتی کارگاههای بزرگ غیرفعال هستند و یا رو به تعطیلی هستند. سازمان خصوصیسازی هم متأسفأنه با واگذاری غیرکارشناسی کارگاههای تولیدی بزرگ و متوسط را به افراد نااهل واگذار کرده و این هم باعث شده شدت بیکاری ما بیشتر بشه و واقعاً جای نگرانیست. بیکاری عزیزان نمایندگان محترم محضر دولتمردان آسیب جدی اجتماعی و امنیتی را برای کشور داره».
هشدار نسبت به ناکارآمدی و بیراهحلی در قبال بحرانهای اجتماعی و نقش این بحرانها در تشدید خشم و نفرت مردم از رژیم تحت عنوانهای «بیاعتمادی» و«انفعال» از دیگر اعترافات مجلس ارتجاع بود.
نادر قاضیپور، عضو مجلس ارتجاع، در مورد ۴میلیون کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل آن را « ظلمی بر کارگران و کشاورزان» نامید.
علیاکبر ابوترابی فرد، عضو دیگر مجلس رژیم، گفت: «مجلس کار نکرده و منفعلانه عمل کرده» و افزود: «مملکت ما از لحاظ ساختار در عذاب است. علت اینکه امروز به این موقعیت رسیدیم، مال این است که ساختارهایمان دچار مشکل است و مملکت توسط دو تا لبه قیچی یکی نظام بانکداری غلط یکی ساختار اداری غلط داره قیچی میشه».
وی به بیخاصیتی مجلس ارتجاع هم اشاره کرد و گفت: «مردم توی جنگ اقتصادی در حال حاضر دارند له میشوند. مسئول هستند خب اگر مردم مسئول هستند خب باید اختیار هم به مردم بدهیم. بیایید مجلس ملی یعنی مجلس شورای اسلامی را ترازش را ملی کنیم از کارهای محلی آب و برق و گاز و تعمیر سرویس بهداشتی خانه بهداشت و تشک ورزشی خودمان را نجات بدهیم».
وحشت اصلی همهٔ اعضای مجلس که صحبت کردند، هراس از برخاستن امواج سهمگین مردم بهجان آمده علیه موجودیت نظام است.
در این رابطه اصغر مسعودی، نماینده مجلس ارتجاع، در همان روز ۶آذر به این واقعیت اینگونه اذعان کرد: «گرچه تحریمها بیاثر نیست، ولی حل مشکلات ضروریست. مردم مشکل نان و معیشت دارند. خشکسالی و بیکاری بنیان خانوادهها را متزلزل کرده. وامها دردهای بیدرمان شده، ربا رونق گرفته، برای پرداخت وام برخی قصد فروش کلیه را دارند... اگر رسیدگی به محرومان فراموش شود، ثروتها در یک قطب جمع خواهد شد. اکثریتی محروم و بینوا بهوجود میآیند. دیری نخواهد گذشت که انفجاری در اجتماع نفوس و اموال سرمایهداران را به آتش میسوزاند، بنابراین رسیدگی بهحال محرومان بیش از آن که به نفع محرومان مفید باشد به نفع سرمایهداران و حاکمان است».