دولت بلژیک در یک معاملهٔ شرمآور، ننگین، غیرقابل توجیه و نامتعارف با ارزشهای جهانشمول بشری، به بدعتی رویآورده است که میتواند برای جهان متمدن بسیار خطرناک باشد؛ یکی از خطرهای این معامله ترغیب تروریسم افسارگسیختهٔ آخوندی برای گسترش دامنهٔ عمل خود بدون ترس از مکافات است.
رشتهتوئیت باب بلکمن
باب بلکمن، نماینده پارلمان انگلستان این مضمون را طی یک رشته توئیت برجسته کرده است. او مینویسد: «این لایحه فاشیسم مذهبی در تهران را برای پیشبرد تروریسم تشویق میکند.
پارلمان بلژیک فوریت لایحهیی را که توسط دولت برای انتقال محکومان تصویب شده بود، تأیید کرد. این لایحه بهزودی برای تصویب به مجلس تقدیم میشود که بر اساس آن مجرمان دو کشور میتوانند مجازات خود را در کشورهای خود سپری کنند.
من از نمایندگان پارلمان بلژیک، نمایندگان پارلمان اروپا و نمایندگان پارلمان در کشورهای اروپایی میخواهم که برای جلوگیری از تصویب این لایحه اقدام فوری انجام دهند. قتلعام برنامهریزی شده در پاریس میتوانست بزرگترین حادثه تروریستی در اروپا باشد. این لایحه فاشیسم مذهبی در تهران را برای پیشبرد تروریسم تشویق میکند.
هیچ اروپایی در برابر قاتلان حاکم بر ایران در امان نیست. مردم ایران از دولتها میخواهند که در برابر تروریسم دولتی و مهمترین حامی و بانک مرکزی تروریسم بینالمللی محکم بایستند».
تبعات تصویب یک لایحهٔ ننگین
توئیتهای باب بلکمن نسبت به چه خطری هشدار میدهد؟ چرا لایحهٔ دولت بلژیک برای نهادینهسازی یک معاملهٔ ننگین میتواند مشوق تروریسم صادراتی فاشیسم دینی به تمام اروپا باشد؟
پاسخ ساده است. این پاسخ به قدمت بیش از ۴دهه پیوسته در برابر چشمان ما بوده است.
همانطور که میدانیم «سرکوب» و «تروریسم» از سرشتنشانهای نظام ولایت فقیه هستند. این رژیم بدون این ویژگیهای ماهوی نمیتواند به حیات ضدبشری خود ادامه دهد. یعنی اگر روزی بیاید که این رژیم قادر به انجام عمل تروریستی در خارج از خاک خود نباشد، آن روز نیمی از فلسفهٔ وجودی خود را از دست داده است. عکس آن نیز ممکن است. اگر بتواند بر دامنهٔ عملیات تروریستی خود بیفزاید، آن را بهعنوان یک مؤلفهٔ قدرت در خدمت سرکوب خیزشهای مردمی و تحکیم پایههای سلطهٔ خود در داخل ایران به کار خواهد گرفت.
لایحهٔ ارائه شده از سوی دولت بلژیک به پارلمان این کشور و تلاش برای نهادینهسازی آن، فقط به آزادسازی دیپلمات ـ تروریست بمبگذار این رژیم اسدالله اسدی و همدستانش منحصر نخواهد شد، تبعاتی در بر دارد که بسا فراتر از حیطهٔ دولت و مرزهای کشور بلژیک است.
۱ـ این لایحه پیامی آشکار به خامنهای، شورای عالی امنیت، و وزارت بدنام اطلاعات و نیروی تروریستی قدس او میدهد. به آنها میگوید شما آزاد هستید در بلژیک دست بهعملیات تروریستی بزنید. در صورت زندانیشدن تروریستهایتان، نگران نباشید، ما آنها را با عزت و احترام به خودتان بازخواهیم گرداند تا دوباره این چرخه را با فرستادن تروریستهای دیگر ادامه دهید. البته برای معامله با ما باید گروگانهایی از ما را نیز در دست داشته باشید. میتوانید آنها را از ما یا دیگر کشورهای اروپایی بربایید. دو تابعیتیها بهترین شکار برای این مقصود هستند.
۲ـ این لایحه، بلژیک را دروازهٔ صدور تروریسم به دیگر کشورهای اروپایی قرار میدهد. زیرا مصونیت جهانی در مقابل ویروس تروریسم صادراتی آخوندها را از بین میبرد و وضعیت جدیدی را بهوجود میآورد که در آن قبح معاملهٔ شرمآور با یک نظام منفور را به بهانهٔ منافع اقتصادی فرو میریزد و باجدهی به تروریسم آخوندی را مشروع میسازد. با تصویب این لایحه، هیچ کشور اروپایی از کشتار و تروریسم در امان نخواهد ماند.
در این رابطه سایت پولیتیکو، دوشنبه ۱۳تیر ۱۴۰۱ نوشت:
«بلژیک راه را برای اعزام تروریست محکوم به ایران هموار میکند. منتقدان معاهده جدید میگویند که این معاهده اجرای قانون و سیستم قضایی بلژیک را تضعیف میکند و بهمعنای واقعی کلمه کارتی برای خروج مجانی از زندانها برای تروریستها ایجاد میکند».
۳ـ این لایحه یک بازی کثیف و خطرناک با ارزشهای جهانشمول در دنیای امروز است. این پیام را به جهان امروز میدهد که برای دستیابی به نفت و گاز ارزان آخوندهای حاکم بر ایران میتوان بهسادگی اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر و قوانین انساندوستانهٔ بینالمللی را سر برید و با خون میلیونها انسان، فرشی قرمز بر سر راه یک دیکتاتور پیزوری و در آستانهٔ سرنگونی افکند. این منتهای پراگماتیسم و زیرپا گذاشتن پرنسیبهای سیاسی، اخلاقی، انسانی و اجتماعی در جهان معاصر ماست.
کارزار جهانی
مقاومت ایران بارها تأکید کرده است که تنها راه مقابله با تروریسم صادراتی آخوندها قاطعیت و قاطعیت و باز هم قاطعیت است. از دیرباز گفته است که دست زدن به قابیل ممنوع است. ممکن است تازهبهدوران رسیدههای سیاست و پراگماتیستترین آنها در کشوری مانند بلژیک سابقهٔ امر را ندانند ولی شخصیتهای معتبر بینالمللی و آشنایان با فاشیسم دینی میدانند که هر نوع سوخترسانی به آخوندهای حاکم بر ایران، کشور سوخترسان را با خود به کام میکشد. خوب است که پراگماتیستهای بلژیک از سرنوشت رقتانگیز دیگر همگنانشان درس بگیرند و بیش از این خود را با دست زدن به قابیل نجس نکنند.
تاریخ معاصر جهان یک تشکر عمیق به مقاومت ایران بدهکار است. اگر چه ممکن است این سخن امروزه در گوشهای سنگینشده از سیاست کثیف مماشات چندان شنیده نشود ولی حقیقت همیشه در زیر خاکستر نخواهد ماند.
یک کارزار جهانی در پیش روی ماست؛ کارزاری که موتور محرکه، سمتدهنده و جلودار آن ارزشهای برآمده از یک مقاومت مشروع در برابر فاشیسم دینی است. بیگمان پیروزی از آن آزادی، عدالت، صلح و ارزشهای جهانشمول بشری خواهد بود.
سوگند خوردهایم تا به زیر کشیدن فاشیسم دینی و در همکوبیدن سیاست ننگین مماشات از این کارزار کوتاه نیاییم.