از همین الآن حرف و حدیثها و گمانه زنیها دربارهٴ شرکت کردن یا نکردن مردم در انتخابات شروع شده است، به راستی این موضوع که از حالا دربارهٴ آمار و ارقام انتخابات صحبت بشود چقدر واقعی است؟
واقعیت اول این است که بدون تردید این حرف و حدیثها ربطی به مردم ندارد. چون از نظر مردم ایران، چیزی به نام انتخابات وجود ندارد که بحث میزان شرکت در آن مطرح باشد. اما همه جای دنیا رسم است که در دوران مبارزات انتخاباتی، نظرسنجی میشود و یک عدد و رقمهایی هم منتشر میکنند. حالا بسته به بیطرفی و سابقه مؤسسات و نهادهایی که نظرسنجی میکنند، میشود به آن عدد و رقمها استناد کرد یا نکرد.
درست است که ایران تحت حاکمیت آخوندها شبیه هیچکجای دنیا نیست! و فقط مثل خودش است! یعنی واقعاً دومی ندارد! اما با این همه این باعث نمیشود که به این عدد و رقمها بیاعتنا بمانیم! چون در این مملکت تا آنجایی که سابقه وقایع نشان میدهد و در حافظة مردم باقی مانده، رسم این است که اول ولیفقیه میآید و حتی چند ماه جلوتر از انتخابات، یک عددی از خودش اعلام میکند و بعد هم که انتخابات برگزار میشود و موجش میآید و میرود، میبینی عددی که رسماً اعلام شده، تصادفاً همانی است که چند ماه پیش فرضاً خامنهای اعلام کرده بود!
در نظامهای دموکراتیک وقتی صحبت از پیشبینی نتایج انتخابات میشود، علت این است که انتخابات یک پروسه مشخص و قانونی طی میکند و با اینکه انتخابات تابع خیلی چیزهاست، اما قبل از همه، نتیجهاش تابع عملکرد همان حزب و رئیس جمهوری است که در رأس کار است و در طی یک دوره، امتحان عملی خودش را پیش ملت پس داده است!
واقعیت اول این است که بدون تردید این حرف و حدیثها ربطی به مردم ندارد. چون از نظر مردم ایران، چیزی به نام انتخابات وجود ندارد که بحث میزان شرکت در آن مطرح باشد. اما همه جای دنیا رسم است که در دوران مبارزات انتخاباتی، نظرسنجی میشود و یک عدد و رقمهایی هم منتشر میکنند. حالا بسته به بیطرفی و سابقه مؤسسات و نهادهایی که نظرسنجی میکنند، میشود به آن عدد و رقمها استناد کرد یا نکرد.
درست است که ایران تحت حاکمیت آخوندها شبیه هیچکجای دنیا نیست! و فقط مثل خودش است! یعنی واقعاً دومی ندارد! اما با این همه این باعث نمیشود که به این عدد و رقمها بیاعتنا بمانیم! چون در این مملکت تا آنجایی که سابقه وقایع نشان میدهد و در حافظة مردم باقی مانده، رسم این است که اول ولیفقیه میآید و حتی چند ماه جلوتر از انتخابات، یک عددی از خودش اعلام میکند و بعد هم که انتخابات برگزار میشود و موجش میآید و میرود، میبینی عددی که رسماً اعلام شده، تصادفاً همانی است که چند ماه پیش فرضاً خامنهای اعلام کرده بود!
در نظامهای دموکراتیک وقتی صحبت از پیشبینی نتایج انتخابات میشود، علت این است که انتخابات یک پروسه مشخص و قانونی طی میکند و با اینکه انتخابات تابع خیلی چیزهاست، اما قبل از همه، نتیجهاش تابع عملکرد همان حزب و رئیس جمهوری است که در رأس کار است و در طی یک دوره، امتحان عملی خودش را پیش ملت پس داده است!
عامل دیگر احزاب رقیب و رقبای رئیسجمهور هستند و برنامه رقبا که عموماً با نقد دقیق کارکرد رئیسجمهور حاضر و اعلام برنامه آلترناتیو وارد میدان میشوند و مردم را در معرض انتخاب بین وضعیت موجود و افقهای جدیدتر قرار میدهند.
اما به ایران آخوند زده که میرسد، پیشبینی نتیجه انتخابات اصلاً تابع این قوانین نیست.
در نظام ولایی، پیشبینی نتیجه انتخابات از تمایل ولیفقیه در میآید! و اینکه امسال نظرش به کیست؟! و در چهار سال گذشته، آبش با رئیسجمهوری که سرکار بوده توی یک جوی رفته یا نه؟! و خلاصه تضاد منافعشان بیشتره یا اشتراک منافعشان؟!
بر این اساس است که ولیفقیه تصمیم میگیرد که رئیسجمهور فعلی را نگهدارد یا مرخصش کند و بفرستد در نهادهای مشورتی و موزه و اینجور جاها!
در نتیجه چنین وضعیتی است که رژیم مجبور میشود بهعملیات مهندسی رأی سازی و آمار پردازی روی بیاورد.
حالا این مطالب چه ربطی دارد به عدد و رقمهایی که فرضا نظام پیشاپیش اعلام میکند؟!
بعد از سی خرداد سال 60 که خمینی باید یک رئیسجمهور دیگری برای خودش دست و پا میکرد، گفت رئیسجمهور جدید باید بیشتر از قبلی رأی بیاورد!
حالا این در وضعیتی بود که اپوزیسیون و تمامی نیروهای مخالف خودش را زیر سرکوب گرفته بود و بهطور طبیعی بخشی از ملت زیر سرکوب و قتل و اعدام قرار داشتند و طبعاً اینها در انتخابات شرکت نمیکردند، چون در برابر حملات خمینی و پاسدارهایش مشغول دفاع از خودشان بودند، بنابراین نتیجه این شرایط، سقوط شدید آمار کلی شرکت کنندگان در انتخابات! خواهد بود. این یک قانون عام است! ایران و غیرایران هم نمیشناسد.
وقتی در کشوری جنگ داخلی و درگیری خونین وجود دارد، آمار شرکت کنندگان در انتخابات به درجات بالایی کمتر از انتخاباتی میشود که قبل از جنگ داخلی و درگیری وجود داشته است.
اما حالا شما بیایید آمار انتخابات خمینی را مرور کنیم:
تعداد شرکت کنندگان در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری، بیش از 14 میلیون و خردهای بود.
در انتخابات دور دوم طبعاً به علت به هم خوردن وحدت قبلی و قطبی شدن مملکت روشن است که تعداد شرکت کنندگان در انتخابات باید کمتر از دور قبلی باشه اما فکر میکنید آمار اعلام شده، تغییر کرد؟ به هیچ وجه!
تعداد اعلام شده شرکت کنندگان در انتخابات دور دوم هم باز بیش از 14 میلیون بود که سی و دو سه روز بعد از سرکوب سی خرداد یعنی دقیقاً در تاریخ دوم مرداد 60 انجام شد!
این تاریخ همان روزهایی است که مقامات رژیم به وقوع صدها درگیری خونین در نقاط مختلف کشور برای سرکوب و دستگیری مردم و مخالفان اذعان میکنند.
این همان تاریخی است که اگر شما همین الآن هم به آرشیو روزنامههای آن زمان نگاه کنید میبینید که روزانه آمار دهها و گاهی اوقات صدها اعدام مخالفان و جوانان مملکت داره رسماً اعلام میشد!
این همان تفاوتی است که این رژیم با رژیمهای دیگر دارد!، هم مردم را میکشد و هم اعلام میکند که تعداد شرکت کنندگان در نمایشهای انتخاباتیاش بیشتر شده است.
نمونهٴ بعدی، انتخابات دور سوم ریاستجمهوری خمینی است
انتخابات دور سوم دو ماه و 10روز بعد از معدوم شدن رجایی برگزار شد یعنی درست در10مهر ماه 60.
آن زمان در واقع شهرهای مملکت غرق درگیریهای خونین روزمره بود و طبعاً باید تعداد شرکت کنندگان از دو دور قبلی خیلی کمتر باشد، اما در کمال شگفتی آمار رسمی اعلام شده، یک مرتبه با افزایش عجیب و غریب نزدیک به 17 میلیون! اعلام شد، یعنی کاملاً برعکس قانونمندیهای تموم دنیا!
اینها قوانین مسلمی است که وجود دارد، اما آخوندها با تبلیغات خودشان میخواهند با یک جور سیاه بازی! به بیرونیها بگویند حکومتشان مشروعیت مردمی دارد!. این عدد و رقم سازیها و اعلام آمارها هم دقیقاً برای فریب دادن مردم دنیاست، چون حساب مردم ایران که روشن است و خودشان مدعی رژیم و تقلباتش هستند.
بنابراین به این شکل رژیم میخواهد جای خالی مردم را در انتخابات با آمار تقلبی پر کند!
و برای این کار هم پیشاپیش با زمینهسازیهای تبلیغاتی و پروپاگاندا، آمادهسازیهایش را میکند و حتی عددی که قرار است اعلام بشود را هم در رسانههایش از قول ولیفقیه اعلام میکند که تا به گوش مردم بخورد و کم کم برای آنها جا بیفتد!
اما به ایران آخوند زده که میرسد، پیشبینی نتیجه انتخابات اصلاً تابع این قوانین نیست.
در نظام ولایی، پیشبینی نتیجه انتخابات از تمایل ولیفقیه در میآید! و اینکه امسال نظرش به کیست؟! و در چهار سال گذشته، آبش با رئیسجمهوری که سرکار بوده توی یک جوی رفته یا نه؟! و خلاصه تضاد منافعشان بیشتره یا اشتراک منافعشان؟!
بر این اساس است که ولیفقیه تصمیم میگیرد که رئیسجمهور فعلی را نگهدارد یا مرخصش کند و بفرستد در نهادهای مشورتی و موزه و اینجور جاها!
در نتیجه چنین وضعیتی است که رژیم مجبور میشود بهعملیات مهندسی رأی سازی و آمار پردازی روی بیاورد.
حالا این مطالب چه ربطی دارد به عدد و رقمهایی که فرضا نظام پیشاپیش اعلام میکند؟!
بعد از سی خرداد سال 60 که خمینی باید یک رئیسجمهور دیگری برای خودش دست و پا میکرد، گفت رئیسجمهور جدید باید بیشتر از قبلی رأی بیاورد!
حالا این در وضعیتی بود که اپوزیسیون و تمامی نیروهای مخالف خودش را زیر سرکوب گرفته بود و بهطور طبیعی بخشی از ملت زیر سرکوب و قتل و اعدام قرار داشتند و طبعاً اینها در انتخابات شرکت نمیکردند، چون در برابر حملات خمینی و پاسدارهایش مشغول دفاع از خودشان بودند، بنابراین نتیجه این شرایط، سقوط شدید آمار کلی شرکت کنندگان در انتخابات! خواهد بود. این یک قانون عام است! ایران و غیرایران هم نمیشناسد.
وقتی در کشوری جنگ داخلی و درگیری خونین وجود دارد، آمار شرکت کنندگان در انتخابات به درجات بالایی کمتر از انتخاباتی میشود که قبل از جنگ داخلی و درگیری وجود داشته است.
اما حالا شما بیایید آمار انتخابات خمینی را مرور کنیم:
تعداد شرکت کنندگان در انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری، بیش از 14 میلیون و خردهای بود.
در انتخابات دور دوم طبعاً به علت به هم خوردن وحدت قبلی و قطبی شدن مملکت روشن است که تعداد شرکت کنندگان در انتخابات باید کمتر از دور قبلی باشه اما فکر میکنید آمار اعلام شده، تغییر کرد؟ به هیچ وجه!
تعداد اعلام شده شرکت کنندگان در انتخابات دور دوم هم باز بیش از 14 میلیون بود که سی و دو سه روز بعد از سرکوب سی خرداد یعنی دقیقاً در تاریخ دوم مرداد 60 انجام شد!
این تاریخ همان روزهایی است که مقامات رژیم به وقوع صدها درگیری خونین در نقاط مختلف کشور برای سرکوب و دستگیری مردم و مخالفان اذعان میکنند.
این همان تاریخی است که اگر شما همین الآن هم به آرشیو روزنامههای آن زمان نگاه کنید میبینید که روزانه آمار دهها و گاهی اوقات صدها اعدام مخالفان و جوانان مملکت داره رسماً اعلام میشد!
این همان تفاوتی است که این رژیم با رژیمهای دیگر دارد!، هم مردم را میکشد و هم اعلام میکند که تعداد شرکت کنندگان در نمایشهای انتخاباتیاش بیشتر شده است.
نمونهٴ بعدی، انتخابات دور سوم ریاستجمهوری خمینی است
انتخابات دور سوم دو ماه و 10روز بعد از معدوم شدن رجایی برگزار شد یعنی درست در10مهر ماه 60.
آن زمان در واقع شهرهای مملکت غرق درگیریهای خونین روزمره بود و طبعاً باید تعداد شرکت کنندگان از دو دور قبلی خیلی کمتر باشد، اما در کمال شگفتی آمار رسمی اعلام شده، یک مرتبه با افزایش عجیب و غریب نزدیک به 17 میلیون! اعلام شد، یعنی کاملاً برعکس قانونمندیهای تموم دنیا!
اینها قوانین مسلمی است که وجود دارد، اما آخوندها با تبلیغات خودشان میخواهند با یک جور سیاه بازی! به بیرونیها بگویند حکومتشان مشروعیت مردمی دارد!. این عدد و رقم سازیها و اعلام آمارها هم دقیقاً برای فریب دادن مردم دنیاست، چون حساب مردم ایران که روشن است و خودشان مدعی رژیم و تقلباتش هستند.
بنابراین به این شکل رژیم میخواهد جای خالی مردم را در انتخابات با آمار تقلبی پر کند!
و برای این کار هم پیشاپیش با زمینهسازیهای تبلیغاتی و پروپاگاندا، آمادهسازیهایش را میکند و حتی عددی که قرار است اعلام بشود را هم در رسانههایش از قول ولیفقیه اعلام میکند که تا به گوش مردم بخورد و کم کم برای آنها جا بیفتد!