یکی از صنایع در حال رکود و اغما، صنعت کفاشی ایران است.
به گفته کارشناسان حکومتی، مصرف سالانه کفش در ایران ۲۵۰میلیون جفت است. در حال حاضر ظرفیت تولید سالانه ۴۰۰میلیون جفت کفش وجود دارد و اگر صنایع کفاشی با تمام ظرفیت کار کند، صدها هزار کارگر در این بخش مشغول کار میشوند.
با این وجود مافیای واردات کفش که از نهادها و مهرههای حکومتی تشکیل شده است، با وارد کردن کفش، کفاشان را به خاک سیاه نشانده است و صنعت کفش کشور را هم از رونق انداخته است.
تلویزیون رژیم در گزارشی در زمینه رکود در صنعت کفش و مصاحبه با تولیدکنندگان آن گفت: «خبر این روزهای صنعت کفش این است که در سال جدید از ۶هزار واحد تولیدی و فروشگاهی فقط ۲۵درصدشان فعال شدهاند و مابقی تعطیلاند».
در ادامه این گزارش خبرنگار خطاب به تولیدکنندهای سؤال میکند اصلاً این تولید شما تعطیل شود کسی دردش میگیرد، تولیدکننده جواب میدهد نه!
وضعیت رکود و به تعطیلی کشیده شدن صنعت کفش در حاکمیت آخوندی در شرایطی است که علی خامنهای امسال را سال حمایت از کالای ایرانی نامید، رسانههای رژیم هم کلی به این حرف آبوتاب دادند، اما تنها چیزی که در این رژیم بیمعنی است، تولید کالا است.
در زمینه واردات بیرویه کالا توسط مهرهها و نهادهای حکومتی روزنامه رسالت ۵تیر ۹۷ نوشت: «با واردات بیرویه از خاک بستر گربهها تا سطل آشغال گرفته تا ژله، مربا و کود انسانی، کیف و کفش و قرقره و نوشابه و آبپرتقال و... وارد کردند و کمر تولید در کشور را شکستند و هنوز هم آن را رها نمیکنند».
صنعت کفاشی نیز از تأثیرات «کمرشکن» واردات مستثنی نبوده است.
در زمینه رکود در صنعت کفش رئیس اتحادیه صنفی کفاشان دستدوز تهران در مصاحبه با تلویزیون رژیم میگوید: «حدود ۲۵۰میلیون کفش نیاز ما در طول سال هست».
در آمار رسمی واردات سالانه ۶میلیون و ۷۵۰هزار دلار برای واردات کفش هزینه میشود، اما ۵۰۰میلیون دلار هم بهصورت قاچاق وارد میشود یعنی اینکه نزدیک به ۸۵برابر واردات رسمی، کفش قاچاق وارد کشور میشود».
مشکلات کفاشان کشور یکی دوتا نیست، یکی دیگر از معضلات این صنف زحمتکش، سودهای نجومی است که بانکهای رژیم از آنان میگیرند.
در این رابطه یک تولیدکننده در مصاحبه با تلویزیون رژیم میگوید نرخ ۲۵درصدی بانکها برای تسهیلات با سود ۱۰درصدی تولید همخوانی ندارد و قطعاً رونق ایجاد نمیکند.
مشکلات بیمه هم تولیدکنندگان کفش را در فشار قرار میدهد تا دست از تولید بکشند. در این رابطه رئیس اتحادیه کفاشان میگوید: «ما ۵نفر کارگر داریم این ۵نفر حق بیمهاش را کارفرما دولت بهش کمک میکند ۱۰درصد میگیرد، بهمحض اینکه تعداد کارگر ۶نفر شود، آن ۲۰درصدی که دولت کمک میکرد دیگر کمک نمیکند و ۳۰درصد را یکجا از کارفرما میگیرد».
در شرایطی که صنعت کفش میتواند صنایع دیگر مانند صنعت چرم و صنایع وابسته به آن را فعال کند، اما تحت حاکمیت آخوندی این صنعت پرقدمت نابود شده و بهتدریج تولیدکنندگان آن از دور خارج میشوند و صدها هزار کارگر آن بیکار و به صف بیکاران و فقیران و گرسنگان میپیوندند.
این وضعیت باعث فشار بر تولیدکنندگان و کارگران میشود و از بخشهای مختلف اقتصادی و صنعتی کشور روزانه هزاران کارگر به صف ارتش بیکاران میپیوندند.
تنها تبعات رکود و تعطیل شدن صنایع و کارخانجات، پیوستن کارگران به ارتش بیکاران نیست؛ بلکه این وضعیت آثار خود را در زندگی مردم بهصورت گرانی روزافزون کالاها و مایحتاج زندگی آنها میگذارد و آنان را نیز گرفتار فقر روزافزون میکند.