تضعیف موقعیت خامنهای از روشنترین علائمی است که بیش از سایر شاخصها بر فاز پایانی نظامآخوندی دلالت میکند.
از نمودهای برجستهٔ سیر نزولی موقعیت ولیفقیه بروز جریانی از مخالفخوانیها و مواضع مغایر با خامنهای است که از جانب مهرههای سنتی و سرسپرده او اتخاذ میشود.
اظهارات اخیر پاسدار ضرغامی رئیس سابق صدا و سیمای آخوندی و از مهرههای وابسته به ولیفقیه از جمله موارد مخالفخوانی در برابر خامنهای است.
تقابل پاسدار و رهبر
پاسدار ضرغامی در مصاحبه با «سایت الف» (۲۲ تیر ۹۹) در خصوص پرونده اختلاس و رشوهگیری اکبر طبری معاون آخوند صادق لاریجانی رئیس سابق قضاییه رژیم، وی را مرتبط با این پرونده دانسته و ضمن اینکه «ماجرای اکبر طبری [را] مصداق پیوند اصحاب قدرت و ثروت» نامیده، پای آخوند لاریجانی را دوباره به میان کشیده و آنرا «پدیدهیی» که «بهراحتی نمیشود با آن برخورد کرد» خوانده است. اظهاراتی که درست ۱۸۰درجه با حمایت و قدردانی خامنهای از «خدمات» صادق لاریجانی و فرمان صریح او به قضاییه نظام جهت نادیدهگرفتن نقش این آخوند جانی مغایرت دارد.
ضرغامی در مورد لاریجانی که سالها رئیس بالادست مستقیم طبری بوده است میگوید:
«وقتی آقای طبری در این حوزه تخلفات میکند، خیلی جاها از موضع رئیس قوه قضاییه اعمال نظر میکند... اینکه الآن رئیس قوه قضاییه وقت [لاریجانی] بگوید حالا این یک مدیر بوده که فساد کرده و به من ربطی ندارد، شاید در مواردی تا حدی قابل پذیرش باشد اما در این مصداق خاص، این سخن قابلقبول نیست. آن فرد از طرف رئیس قوه به همه دستور میداده، اعمال نفوذ میکرده، فساد مالی هم پیدا کرده است». (روزنامهٔ انتخاب بهنقل از سایت الف - ۲۳تیر۹۹)
ژست دمکراسی در برابر ولیفقیه
پاسدار ضرغامی در نمونهیی دیگر بهخلاف حمایت ضمنی خامنهای از خلع لباس یک روحانی به نام حسن آقامیری که بهخاطر انتقاداتش به نظام محکوم شده بود، مخالفت خود را با این اقدام ابراز کرد:
«آقای آقامیری یک و دو دهم میلیون فالوئر داشت اما وقتی خلع لباس شد، یک و هشت دهم شد! شما فکر میکنید خلع لباس مشروعیت او را از بین میبرد؟ دوران خلع لباس یک روحانی بهخاطر اندیشهاش گذشته است» (همان منبع)
حمایت ضرغامی از آقامیری در حالی است که خامنهای در یک سخنرانی مطول علنی، نظرات آقامیری را «من درآوردی» خوانده و بهطور تلویحی بر محکومیت وی صحه گذاشته و گفته بود:
«این جور معارف من درآوردی خودساخته (اسلام رحمانی) رو توصیه نمیکنم» (تی وی شیعه. ۲آبان۹۵)
پاسدار ضرغامی که سالیان متمادی مجری سانسور و سرکوب ولیفقیه در تلویزیون و پیشبرد این خط را بهعهده داشته، ببینید که وضعیت جامعه را چگونه میبیند که حالا اینچنین ژستهای دمکراتمنشانه میگیرد؛ اما گذشته از اینها، زباندرازی و ابراز مخالفت علنی با نظرات ولینعمت خود بههر دلیلی که باشد دال بر موقعیت ضعیف خامنهای حتی در میان نزدیکان اوست.
آقا تأیید میکند، نمایندگان تکذیب
این واقعیت در جریان احضار ظریف به مجلس و توهین نمایندگان ولایتمدار به او نیز کاملاً مشهود بود. ظریف در مقابل حملات نمایندگان ارتجاع به وی، مجبور شد با هزینه کردن از جیب «مقام ولایت» با فریادهای مکرر یادآوری کند که خامنهای توافق برجام را تأیید کرده و بهعلاوه او را نیز بهعنوان مسئول سیاست خارجه کشور شجاع و صادق خوانده است؛ اما با این وجود وحوش مجلس کماکان وی را دروغگو و روحانی را خائن خطاب کردند. به این ترتیب وحوش مجلس که اصولاً با تعهد به ولیفقیه و زدوبند و روادید او به مجلس راه یافتهاند؛ و علیالقاعده فرامین و خطوط او را باید پیش ببرند نشان دادند که برای مقام عظمای ولایت تره هم خرد نمیکنند!
اظهارات اخیر خامنهای در سخنرانی ویدئویی با نمایندگان مجلسآخوندی در ۲۲تیر۹۹ هم بهروشنی گویای درماندگی و ضعف خامنهای است. وی بهخاطر دهنه زدن به گماشتگان خود در مجلس «فضای منازعه در رئوس دستگاهها برای افکار عمومی [را] زیانبخش و ناراحتکننده» و دشنام و تهمت و حرام شرعی دانست.
اگر چه مخالفتهای علنی با ولیفقیه و تبدیل آن از تک نمود به یک جریان، پدیده تازهیی نیست؛ و مدتهاست که در میان باند مغلوب قوت گرفته، اما شکلگیری چنین جریانی در میان نزدیکان خامنهای امری است جدید که یقیناً در آیندهٔ نزدیک شدت و حدت بیشتری خواهد گرفت. جریانی که نمود بارز فاز پایانی فاشیسم مذهبی است.