728 x 90

عراق؛ سر سازش ندارد این موج

اعتراضات عراق و بستن اتوبانها
اعتراضات عراق و بستن اتوبانها

اختاپوس عمامه‌دار، برای تداوم حکومت خائنانه‌اش در ایران، روی بازوهای تروریستی‌اش در منطقه حساب اساسی باز کرده بود. اما شتاب و سیر تحولات این روزگار حلقهٔ طناب مرگ را روزبه‌روز بر گردن او تنگ‌تر می‌سازد.

خامنه‌ای سنگر‌های حفظ نظام ننگین‌اش را کیلومترها دورتر در «عمق راهبردی» بسته بود. با این خیال خام که سرکوب مردم در «عمق راهبردی» توسط مزدوران نفوذی یا خریداری شده در همان حکومت انجام می‌گیرد. سرکوب و کشتار مردم ایران هم که شغل آشنای آخوندهای حکومتی بوده است، با اتکا به این شیوه جنایتکارانه خود بر مسند بلندپروازی نشست و به تسخیر منطقه و «هلال شیعی» و امپراتوری خلیفه‌وار «ولی‌امر مسلمین جهان» اندیشید و خیال‌های خام دور و دراز بافت و بافت و بافت.

هرازگاهی هم که پایه‌های تخت خودش را(از بهار عرب گرفته تا قیامهای مردمی در ایران) لرزان دید، با کشتار مطلق معترضان، وجود تشنه به خونش را کامروا کرد و گمان برد از مهلکه جسته است. اما نتوانست بفهمد که با هر گام، خودش را بیشتر به نابودی تمام‌عیار نزدیک‌تر کرده است.

 

کابوسی که برای خامنه‌ای محقق شد!

ولی‌فقیه درهم‌شکسته‌ٔ ولایت طبعاً در محاسباتش شکل‌گیری تظاهرات اعتراضی مردمی را علیه بدنه‌ٔ حاکمیت‌ در ایران یا علیه نفوذش در منطقه، وارد می‌کرده است. اما این‌که تمام منطقه همزمان و خاموشی‌ناپذیر علیه سلطه‌ٔ اختاپوس ولایت بپاخیزند برای او یک کابوس بود؛ کابوسی که هم‌اکنون از تک‌به‌تک شهرهای ایران تا بغداد و بصره و بیروت تبدیل به واقعیتی گریزناپذیر شده است.

از آغاز مهرماه سال جاری خورشیدی، هر روز خامنه‌ای پریشان‌تر از دیروزش است. قیام در لبنان و عراق به استعفای هر دو نخست‌وزیر و سقوط دولت انجامید. تا اینجای کار ولی‌فقیه ارتجاع تلاش می‌کرد مزدوران رنگارنگی را که در آستین داشت جایگزین مهره‌های سوخته‌اش بکند اما اوج ضربه را جایی خورد که فکرش را نمی‌کرد.

 

قطع بازوی اصلی اختاپوس

مرگ قاسم سلیمانی، فرد شماره‌ ۲ حکومت آخوندی و وزیر خارجه‌ٔ پنهان نظام، به‌همراه ابومهدی‌ مهندس که یکی از مهمترین مزدوران ولایتمدار گماشته در عراق بود، ضربه‌ٔ جبران‌ناپذیری که به‌نظر می‌رسد تعادل خامنه‌ای و پیش‌برد خط تروریستی‌اش را دچار بحران جدی کرده است.

در کنار این چالش مهلک، باید روی عنصر هوشیاری قابل ستایش قیام‌کنندگان عراقی دست گذاشت که مقهور بازیهای دجالانه‌ٔ رژیم آخوندی در عراق نشدند. نه از حمله به سفارت آمریکا و ژست «اجنبی‌ستیزی» فریب خوردند و نه در برابر بازی سیاسی پارلمان عراق برای اخراج نیروهای خارجی، خود را باختند. آنها بلافاصله پس از این موضع مجلس به خیابان ریختند و خواهان اخراج نیروهای تحت فرمان حکومت آخوندی از عراق شدند و عملاً پوش ضدآمریکایی آنها‌ را رسوا و بی‌اثر کردند.

 

سوختن مهره‌ٔ «میانه‌باز» در جامعهٔ عراق

گام بعدی خامنه‌ای به‌کارگیری وجهه‌ٔ بالنسبه «موجه»‌ و ظاهراً «ضدفساد» آخوند مقتدی‌ صدر بود. این مهره‌ٔ میانه‌باز که سفرهای منظمی به ایران دارد، در طول مدت تظاهرات حتی پس از بازگشت از ایران، مستقیماً به میان معترضیان می‌رفت و فریبکارانه ابراز همراهی می‌کرد! اما پس از هلاکت پاسدار سلیمانی و ابومهدی‌ مهندس، دیگر به‌طور کامل نشان داد که تماماً در جبهه‌ٔ نظام ولایت است و بنا‌ به فرموده تلاش کرد اعتراضات را از جبهه ضدحاکمیت آخوندی و مزدورانش در عراق به جبهه‌ٔ «ضدیت با آمریکا» منحرف سازد. جالب‌توجه آن که مقتدی‌ صدر بیانیه‌ و فراخوان آخر را برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، از قم صادر کرد!

از آن‌سو بیانیه‌ٔ جنبش‌های مردمی عراق این فراخوان را وارداتی از ایران دانستند که طبعاً به مسأله‌ٔ «عراق» نپرداخته است. این هوشیاری و پافشاری درست نیروهای مردمی عراق باعث شد که آقای سیستانی نیز نسبت به «سوءاستفاده‌ٔ فرصت‌طلبانه از خواسته‌های مردم تحت عنوان اصلاحات برای محقق کردن اهداف مشخص» هشدار داد. این هشدار توسط ناظران وقایع عراق به‌عنوان مخالفت با فراخوان صدر تفسیر شده است.

 

تلاش بی‌حاصل و نتیجه‌ٔ مشابه

خامنه‌ای که در تلاش است ضمن بازیهای سیاسی قیام‌کنندگان را به نوعی فریب دهد، از سوی دیگر امیدوار است که با کش‌دار شدن و طولانی شدن اعتراضات، مردم خسته و فرسوده شوند. از این‌رو باز در همان سیستم حاکمیت مورد اعتراض در عراق، تاکتیک «تعویض پالان» را در دستورکار گذاشته و مدام به شایعات درست و نادرست برای معرفی نخست‌وزیر جدید دامن می‌زند. اما آنچه به‌دست آورد، همان بود که پیش‌تر در دستش بود!

این‌بار نیروهای قیام هستند که در جبهه‌ای قوی‌تر از پیش، به حکومت اولتیماتوم و ضرب‌الاجل می‌دهند و با شعله‌ورتر کردن مجدد اعتراضات، آن هم در گستره‌ای دامنگیرتر، نشان می‌دهند که نه فریب خورده و نه مرعوب شده و نه خسته شده‌اند.

بی‌تردید، زمین زیرپای خامنه‌ای و ولایت‌معاشان داخلی و خارجی‌اش روزبه‌روز بیشتر به لرزه درمی‌آید و این امر، روزهای امیدبخش مردم ایران و خلق‌های منطقه را نوید می‌دهد. هم‌چنان که رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی در پیام شماره ۱۹ خود به تاریخ ۱۸دی ۹۸ تأکید کرده است: «عمق استراتژیکی و حفاظتی نظام ولایت فقیه که در عراق و لبنان به لرزه در آمده بود، اکنون در سیاه‌چاله‌ای فرورفته که انتهای آن سرنگونی است. جنگ‌افروزی و صدور ارتجاع و تروریسم از آغاز سپر حفاظتی و لازمه بقای ولایت‌ فقیه بوده است. از این‌رو ذلت و ماتم را در چهره منحوس خامنه‌ای به‌وضوح می‌توان دید. به‌خصوص که قیام خلق از داخل زنگها را در ۱۹۰نقطه در پیکر این خلق و این میهن به‌صدا در آورده است».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e2298920-d902-4f61-9765-c108ecbfe28d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات