ایران در حاکمیت ایرانستیزان حاکم با بحرانی عمیق در حوزه منابع آبی و زیستمحیطی مواجه شده است که تبعات آن علاوه بر اکوسیستمهای طبیعی، معیشت میلیونها هموطن را تهدید میکند. بر اساس گزارشهای موجود، سالانه حدود ۱.۷میلیارد مترمکعب آب از منابع زیرزمینی کشور برداشت میشود؛ رقمی که معادل ۸برابر ظرفیت سد کرج (با گنجایش تقریبی ۲۰۵میلیون مترمکعب) است.
این برداشت بیرویه، همراه با نابودی تالابها و دریاچهها و فرونشست زمین در بیش از ۵۶هزار کیلومترمربع از مساحت کشور، حکایت از یک فاجعه زیستمحیطی دارد.
ابعاد بحران از تالابها تا دریاچهها
یکی از بارزترین نشانههای این بحران، تخریب گسترده تالابها و دریاچههای ایران است. دریاچه ارومیه که در سال ۱۳۷۴ حجمی معادل ۳۲میلیارد مترمکعب آب داشت، تا پایان سال ۱۴۰۳ به تنها ۱.۶۳میلیارد مترمکعب کاهش یافته و تراز آبی آن به ۱۲۷۰متر از سطح دریا رسیده است. این کاهش چشمگیر که بهرغم صرف بودجههای کلان برای احیای آن رخ داده، نشاندهنده وسعت تخریب انجام شده از سویی و ناکارآمدی اقدامات جدید انجام شده است.
عباس محمدی، فعال محیطزیست و مدیر گروه دیدهبان کوهستان، این وضعیت را نتیجه مستقیم سوءمدیریت میداند و استدلال میکند که توجیهاتی نظیر کاهش بارندگی یا خشکسالی نمیتواند توضیحدهنده این فاجعه باشد، زیرا الگوهای مشابه در مناطق مختلف با اقلیمهای متفاوت تکرار شده است.
تالاب هامون در جنوب شرق ایران نمونه دیگری است. این تالاب که زمانی ۱۰میلیارد مترمکعب آب را در خود جای داده بود، اکنون بهکلی خشک شده است. سدسازی در افغانستان بر رودخانه هیرمند و انحراف مسیر آن، همراه با اقدامات داخلی نظیر ساخت دیوارههای مرزی که مانع ورود سیلابها میشود، حیات این اکوسیستم را به نابودی کشانده است. در غرب کشور، تالاب خان میرزا در چهارمحال و بختیاری نیز بهدلیل توسعه کشاورزی و کاهش سطح آب، دچار خودسوزیهای فصلی شده که نتیجه فعل و انفعالات شیمیایی در بستر کربنی آن است. در شمال، تالاب انزلی با عمقی که از ۱۰ متر به نیم متر رسیده، قربانی ورود فاضلاب، پسماندهای کشاورزی و ساخت و سازهای بیرویه شده است. این موارد نشان میدهند که دخالتهای انسانی، و نه تغییرات اقلیمی، عامل اصلی این تخریبهاست.
فرونشست زمین، پیآمد برداشت بیرویه
فرونشست زمین بهعنوان یک پدیده خاموش اما مخرب، در حال حاضر یکی از ۴ابرچالش زیستمحیطی ایران محسوب میشود. برداشت غیراصولی و ناپایدار از منابع آب زیرزمینی در ایران به افزایش قابل توجه نرخ فرونشست زمین منجر شده است. بر اساس شواهد موجود، نرخ فرونشست زمین در این کشور بهطور میانگین ۱۰برابر بیشتر از متوسط جهانی است و در برخی مناطق تا ۵میلیمتر در سال گزارششده است. این پدیده میتواند پیامدهای جدی از جمله تخریب زیرساختهای شهری، اختلال در عملکرد خطوط انتقال انرژی و کاهش کیفیت و حاصلخیزی اراضی کشاورزی را بهدنبال داشته باشد.
در حال حاضر بیش از ۳درصد مساحت ایران(حدود ۵۶هزار کیلومترمربع) یعنی معادل مساحت کشور کرواسی، در معرض فرونشست با نرخ سالانه بیش از ۱۰سانتیمتر قرار دارد. در برخی مناطق مانند کرمان، نرخ فرونشست به ۳۵سانتیمتر در سال میرسد. این وضعیت یکپنجم جمعیت کشور را در معرض خطر مستقیم قرار داده.
فرونشست زمین در ایران عمدتاً ناشی از برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی است. برداشت سالانه ۱.۷میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی، به فرونشست زمین در مقیاسی وسیع منجر شده است. بر اساس گزارش سازمان زمینشناسی، بیش از ۸۵درصد آب مصرفی کشور از منابع زیرزمینی تأمین میشود، در حالی که نرخ تغذیه طبیعی این منابع تنها معادل ۵۵درصد از میزان مصرف است.
این وضعیت نهتنها موجب کاهش پایداری منابع آب زیرزمینی شده، بلکه به تخریب ساختارهای زمینشناختی، فرونشست زمین و در نهایت، بروز مخاطرات متعدد زیستمحیطی و اقتصادی منجر گردیده است.
علت اصلی بحران و برونرفت از آن
نظام ولایت فقیه عواملی مانند تغییرات اقلیمی یا کاهش بارشهای سالانه را بهعنوان علت بحران طرح میکند در صورتی که کارشناسان تصریح میکنند که تغییرات اقلیمی تنها حدود ۱۰درصد در این بحران نقش دارد و ۹۰درصد آن به سیاستهای ایران بربادده و غارتگریها و سودجوییهای سپاه پاسداران برمیگردد.
بدیهی است که تنها راه نجات و برونرفت از این بحران مرگبار که منجر به نابودی ۹۰درصد پهنه تالابی کشور و فرونشست گسترده زمین گردیده، سرنگونی این حاکمیت ضدایرانی است.
منابع:
(۱) خبرآنلاین - ۸فروردین ۱۴۰۴
(۲) ایسنا - ۴فروردین ۱۴۰۴
(۳) اقتصاد ۲۴ ـ ۶فروردین ۱۴۰۴