در ادامهٔ دود و دمها و نعرههای جنگافروزانهٔ خامنهای، روز پنجشنبه ۲۷مهر آخوند صدیقی با کینهیی حیوانی نسبت به مردم و آرمان فلسطین وقیحانه گفت: «الان یکی از مشکلات مردم غزه همین گروه محمود عباس است اینا آدمهایشان خودفروخته اسرائیلاند خانههای فرماندهان رو نشون میدن اینها گرا میدهند اونا میان بمب میریزد در داخل شد لذا درونتون رو تصفیه کنید نفوذیها را بشناسید کسانی که چوب لای چرخ میگذارن آنها را باید شناسایی کنید...».
در زمستان سال ۵۷ کمتر کسی فکر میکرد که از پس قیام و انقلابی که برای سرنگونی دیکتاتوری و استبداد آمده بود هیولایی روی کار بیاید که تمام حرث و نسل ایران را برای قدرتطلبی خود قربانی کند و زمینهساز ورود بنیادگرایی اسلامی به کشورهای همسایه و کل منطقه و حتی جهان شود.
آقای منتظری قائممقام سابق خمینی در صفحه ۱۹۶ کتاب خاطراتش نوشته است: «در اوایل انقلاب افراد زیادی به ایران میآمدند اول کسی که به ملاقات امام آمد آقای یاسر عرفات بود که به سرپرستی یک هیأت فلسطینی به ایران آمد من آن وقت تهران بودم. یاسر عرفات به بعضی از شهرهای ایران از جمله خوزستان هم سفر کرد و استقبال عجیبی از او شده بود... خیلی خوشحال بود». منتظری همچنین در صفحه ۲۲۱ مینویسد: «آقای یاسر عرفات چندین مرتبه برای من پیغام داده بود که ما جوانهای فلسطینی را برای تحصیل به کشورهای مختلف میفرستیم... شما در ایران امکاناتی فراهم کنید که جوانهای فلسطینی به ایران بیایند و در ایران درس بخوانند».
بنابراین مشخص است که زندهیاد عرفات مثل همه مردم ایران و منطقه از انقلاب ضدسلطنتی خوشحال بوده و آرزو داشته که این انقلاب پایه و شالودهای برای صلح و پیشرفت در تمام منطقه باشد و با از بین رفتن تضاد بین شاه و حاکمان عراق، کشورهای منطقه برای صلح در خاورمیانه نیز عزم جزمتری نشان دهند اما دردا و دریغا که پیشوای ارتجاع رسالت دیگری داشت و پاسخ این خوشباوری و پاکدلی را با شعار دجالگرایانه «روز قدس» داد و از همان ابتدا تلاش کرد خود را در نقش قیم و پدرخوانده فلسطین جا بیندازد. در ادامه هم با شعار «فتح قدس از طریق کربلا» موضوع روی میز منطقه و کشورهای اسلامی و عربی را بالکل از فلسطین به جنگ ضدمیهنی با عراق چرخاند.
سیاست عملی رژیم خمینی پس از مرگ دجال، اختلافافکنی و به حاشیه راندن و خائن خواندن رهبران واقعی و تاریخی فلسطین و در یککلام هدف تیز کردن خنجر خیانت بر آرمان فلسطین بود. پس از عرفات هم نوک حمله خود را متوجه محمود عباس نماینده قانونی مردم فلسطین کردند و با «سازشکار» خواندن وی نشان دادند که هدفشان از هم گسیختن و تفرقهانگیزی در آنجاست تا شاید بهزعم خود بر قیامها در ایران سرپوش بگذارند.
با این تاریخچه سراسر دجالگری و فتنهانگیزی برای جلوگیری از صلح و خنجر زدن به آرمانها و ارزشهای فلسطین، واضح است که تا این رژیم هست دست از سر کشورهای منطقه بهخصوص کشورهای اسلامی برنخواهد داشت و شیعه و سنی و عراقی و یمنی و سوری با وجود مار ولایت روز خوش نخواهند دید. تنها راه برای آبادی و آزادی در ایران و صلح در کل خاورمیانه همان است که رهبر مقاومت گفته است: «هر کس که در خاورمیانه صلح میخواهد باید «سر مار» را که همانا فاشیسم دینی حاکم در تهران است هدف قرار دهد و در موضوع فلسطین نیز از رئیس محمود عباس ریاست دولت فلسطین و سازمان الفتح و خواستهای برحق آنها در مورد مردم فلسطین حمایت کامل و جامع بهعمل بیاورد» (مسعود رجوی - ۱۵مهر ۱۴۰۲).